انقلاب قهری کمونیستی تنها راه علاج است و باقی در حرف می ماند!

انقلاب قهری کمونیستی تنها راه علاج است و باقی در حرف می ماند!

تشکیل شوراها موفق است و اما با درهم شکستن قدرت سیاسی دشمن در سراسر جامعه و نه قبل از آن!

انقلاب و پیروزی آن، تشکیل شوراهای مسلح کارگران!

شورای واقعی یعنی قدرت سیاسی – دولت کارگران مسلح-، شورای اداره یک کارخانه و دو کارخانه نیست، شوراهای واقعی که قدرت دولتی کارگران هستند، شکل دیکتاتوری طبقه ی کارگر هستند که ۱- بعد از پیروزی و یا نیمه پیروزی و در حال پیروزی سراسری طبقه ی کارگر بر طبقه ی سرمایه دار موجودیت می یابند که ۲- این کار اجرائی شدنی نیست، مگر اینکه دولت موجود را درهم شکسته شود که لازمه آن پیروزی انقلاب قهر کمونیستی کارگران حداقل در سراسر کشور هست که ۳- نیاازمند سازمان سراسری ستاد سیاسی نظامی طبقه ی کارگر یعنی حزب مخفی، حزب کارگران آگاه، انقلابی و کمونیست است. ۴- بنا بر این، و قبل از گرفتن قدرت سیاسی سراسری تشکیل شوراها و گرفتن قدرت اداره یک بنگه تا کنون نشان داده است که در نهایت محکوم به شکست است. شما نمی توانید در میان اقیانوسی از فساد و اقیانوس جامعه طبقاتی استثمارگر و هار یک جزیره بهشتی داشته باشید. این که کارگران اقدام کرده اند و یک کارخانه و حتی برخی از کارخانه ها و مؤسسات را گرفته اند، بی غیر از آنکه در ایران و در وقایعی معروف به پیروزی انقلاب که در اصل شکست انقلاب بود یعنی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اتفاق افتاد، در دو دهه قبل در کشور آرژانتین و به هنگام بحران پولی و ارزی آن کشور اتفاق افتاد و در آخر منجر به این شد که کارگران با خواهش کارخانه ها را تحویل به همان سرمایه داران دادند و یا بوسیله حمله دولت از کارخانه ها اخراج شدند و دو باره به استخدام د آمدند و اکنون دارند به کار بردگی مزدی مشغول هستند.

رفقای کارگر در هفت تپه و با در هپکو، فولاد اهواز و یا … شما باید خودتان را به عنوان یک طبقه در مقابل یک طبقه که دولت هم دستگاه سرکوب همان طبقه است که سرمایه دار نام دارد به رسمیت شناخته و برخیزید و دستگاه دولت را در هم شکانید و دولت شورایی تان را جانشین کنید و گر نه، به شکل جزیره های حتی خود گردان شما به جایی نمی رسید. هر چند چشیدن خود حکومتی چیز شیرینی است و باید چشید ، ولی کل سیب را باید در دهان گذاشت و نه گوشه ای از آنرا. قدرت و ادره شورایی آری، اما سراسری و با درهم شکستن دولت بمثابۀ دیکتاتوری طبقه ی سرمایه دار و ایجاد شورا بمثابۀ دیکتاتوری خودتان برای سرکوبی سرمایه داران خلع ید از مالکیت بر ابزار تولید، ولی زنده و گسترش و تعمیق انقلاب در همه امورات جامعه داخلی و خارج از مرزهای وطنی! همواره طبقه ی سرمایه دار در مواقع ضعف سعی کرده است که پای کارگر را به وسط بکشد و بعد حمله خود را به اشکال گوناگون آغاز نماید و کارگران نا امید و در یأس ودرمانده را و خسته شده را براند و خود دوباره جانشین شود. الف- حزب ب- برخاستن به شکل سراسری ئ و مسلحانه؛ ت – در هم شکستن دولت موجود و؛ ث- تشکیل دولت شورایی و اداره جامعه ونه یک مؤسسه و غیره.

خود فریبی و توهم را کنار بگذارید و جنگ طبقاتی را به پیروزی رسانید! و گر نه، کارهای دیگر حتی گرفتن اداره یک کارخانه توسط کارگران یک خود فریبی است و راه به جایی نمی برد و وقت می خرد برای سرکوبگران و استثمار کنندگان تان، رفقای کارگر. الآن ۲۴ سال یا کم و زیاد هست که شما را در هفت و یا دیگر جا ها با این وعده ها سرمی گردانند.

کارگری که طبقاتی ناندیشد و خود را جزوی از طبقه خویش نداند و به سازمان سراسری و تسلیح وپیروزی انقلاب سراسری نه اندیشد و عمل سراسری در دستور نگذارد، همواره برده می ماند و نه آزاد!

https://www.facebook.com/mahsa.firoozi.587/videos/130043251313893/UzpfSTEwMDAyOTI0NjU1Nzg3ODoxMzA1NDUwNDEyNjM3MTQ/