باز هم رضا مقدم و بازهم تشبثات ملال آور / مرتضی افشاری، امیر پیام

باز هم رضا مقدم و بازهم تشبثات ملال آور
اخیرا رضا مقدم پس از یک دهه بار دیگر ما و رفیق بزرگوار و زنده یاد یداله خسرو شاهی را مورد اراجیف خود قرار داده است. اینکه محتوی این درافشانی چه بوده است اهمیتی ندارد و به همان اندازه نیز پاسخ متقابل و یا افشای سیاست ها و روش های ایشان نه ارزشی دارد و نه ضرورتی. به نظر می آید ایشان مانند کبکی هستند که سرش در برف گیر کرده و بیرون نمی آید، که در غیر اینصورت خیلی پیش از اینها متوجه می شد که روش و منش و خط سیاسی وی در نهایت بی اعتباری است و کسی دیگر به خوب و بد کار و بار ایشان وقعی نمی گذارد و ما هم آسوده خیال وقعی نمی گذاریم.
اما به شان نزول این اراجیف فکر کردیم. ما واقفیم که در همان دوره یعنی دهسال پیش که از ضروریات دوره اولیه پاگیری جنبش مستقل کارگری بود در موارد بسیار مهمی روش ها و سیاست های بشدت تفرقه افکنانه و خرابکارانه و ضد کارگری ایشان و فرقه اش را نقد کرده و درهم کوبیدیم و این فرقه هر روز بیش از پیش در حاشیه و انزوا قرار گرفت. ولی همه اینها مربوط به گذشته خیلی دور است و چرا ایشان هنوز آرام نگرفته اند. حقیقت اینست که رضا مقدم فرد کینه توزی است و احساس می کند که از گذشته اش نقره داغ شده و هر از چند گاهی بی ربط و با ربط گریبان کومله و حزب کمونیست واحزاب کمونیست کارگری و «محفل امید» را می گیرد. اما اشتباه نشود این یقه درانی ها بیش از هرچه به یک نیاز سیاسی ایشان پاسخ می دهد.
رضا مقدم پس از خروج اش از جریان کمونیسم کارگری در بیست سال پیش هیچگاه قادر نشد یک هویت سیاسی با ثباتی برای خود فراهم سازد. بخش اعظم ایندوره را دنباله رو بی چون و چرای منشویسم ایرج آذرین بود و پس از آنهم در چند سال اخیر سرگرم چهره سازی دیجیتال از خود با توسل به لبخندهای الکی و اندیشه های بی عمق است. بنابراین دست به یقه شدن با گذشته و هر از چند گاهی حمله به این و آن ابزار هویت بخش ایشان است که از قضا منطبق با روش های توطئه گرانه اوست. هویتی که با گذشته شکست خورده چفت شده و ربطی به حال و آینده در حال تغییر ندارد.

جالب است که برای خود ما با وجود حضور در فعالیت ارزنده و  دوساله  «محفل امید» اما این محفل آنقدر اهمیت نداشت که اکنون برای رضا مقدم آنهم پس از یکدهه تازه به شاخص مهم گرایش سازی جدید اش بدل شده است.
هنگامی که بی هویتی سیاسی و روش های توطئه گرانه و کینه توزی و کم عقلی دست به دست هم بدهند معجون سیاسی نظیر ایشان تولید می شود. روزگاری بود که در جنبش ما «چپ روی بیماری کودکی» مساله بود، اکنون اما نمونه رضا مقدم نشان می دهد که «بلاهت بیماری کهولت» مشکل ماست. به نظر می آید که ایشان هیچگاه نمی خواهد رشد کند.
مرتضی افشاری، امیر پیام
۱۸ آبان ۱۳۹۷
۹ نوامبر ۲۰۱۸
********************************