پیروزی معلمان پیروزی همه است!

تحصن و اعتصاب سراسری معلمان، به این بخش زحمتکش جامعه اعتماد بنفس بیشتر، احساس قدرت و پیروزی داد. در طول چنددهه اعتراض اولین بار بود که جنبش معلمان گسترده تر، سراسری تر و سازمانیافته تر شد. رابطه معلمان و دانش اموزان را به سطح بالاتر و همبستگی و همدلی بیشتر رساند. حرمت و جایگاه اجتماعی و انسانی معلمان در میان خانواده ها و کل جامعه افزایش یافت. این پیروزی را باید به معلمان تبریک گفت!

جنبش محرومان با خیزش میلیونی دیماه ۹۶ و اعتصابات کارگری مداوم، اعتصابات سراسری کامیونداران و اعتصابات سراسری بازاریان… باعث شده است که فرهنگیان در دور جدید مبارزه شان دیگر تنها نیستند.

جامعه ایران اکنون یکپارچه به جنگ فقر و فلاکت ناشی از تورم و گرانی و افسار گسیختگی سرمایه داران و اختلاسگران و چپاولگران دارایی های جامعه، توسط اقلیتی مفتخور بپا خاسته است.

سراسری شدن مبارزات به شکل تظاهرات دیماه و اعتصابات و اعتراضات توده ای و میلیونی، امید به پیروزی محرومان و مزدبگیران را بر جنگ مرگ و زندگی ای که دولت سرمایه داران به جامعه تحمیل کرده است، بشارت می دهد.

جنبش حق طلبانه معلمان تا کنون فراز و نشیب هایی را طی کرده است. تجربه دو دهه مبارزه معلمان نشان داده است که توکل به بالا و توسل به استغاثه و توقع الطاف دولت و دلسوزی و شفقت سران دولت جمهوری اسلامی پوچ است. معلمان و تشکل شان اکنون می دانند و آگاهند، در بربریت اسلامی سرمایه داران که سگ صاحبش را نمی شناسد، توقع شفقت و حفظ حرمت و کرامت انسانی از سران جمهوری اسلامی و نمایندگان طبقات دارا، توقعی بیهوده است. آگاهند به اینکه اگر یک آیه در جلب شفقت این ها بیاورند هر امام جمعه شان صد آیه در توجیه و تفسیر نظام سرکوب و خفقان و بربریت و تبعیض و نابرابری اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در جیب دارند.

فرهنگیان سال ها است وعده و وعیدهای دولتیان و مجلسیان را دیده و تجربه کرده اند وآگاهند به این که می توان بدون دادن هیچ آوانسی به سران رژیم و قانون اساسی، مستقیما و سر راست حقوق ابتدایی خود را خواستار شوند. خواستار آزادی عقیده و بیان و اندیشه و جدایی مذهب از آموزش و پرورش. آگاهند به اینکه تنها به قدرت میلیونی خود و حامیانشان در جامعه از جمله حمایت دانش آموزان و خانواده هایشان، می توانند محیط آموزش و پرورش را از وجود و دخالت کثیف جاسوس و پلیس و انچه که خود فرهنگیان، “رفع فضای امنیتی از مدارس و ادارات آموزش و پرورش، تأمین امنیت شغلی فرهنگیان و پرهیز از مخبر پروری در فضای کلاس و مدرسه و اجتناب از پرونده سازی برای معلمان منتقد” می نامند،‌ در امان نگه داشت. و بدون قسم و قران و اعلام عزاداری، خواستار آزادی معلمان دربند، کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی شد.

معلمان تجارب گردهمایی جلو مجلس اسلامی و وزارت آموزش و پرورش، اعتصاب غذا، تحصن در مدارس، نوشتن نامه به دولتمردان، طرح بیانیه ها و قطعنامه های مطالباتی و غیره را تجربه کرده اند، اما جز تحقیر و تهدید و تعقیب و دستگیری رهبران خود جوابی نگرفتند.

نشان دادن دستهای گچی معلمان دل دولتمردان را به رحم نیاورد. فقر و گرسنگی فرزندانشان وجدان کرم خورده این شکم سیران را بیدار نکرد. اکنون آگاهند به اینکه جز با مشتهای گره کرده و متحد و سراسری شان غاصبان نان سفره کارگر و معلم و پرستار هیچ حقی به دست نمی آید.

محکوم کردن میلیونی معلمان و خانواده هایشان به یک زندگی فلاکتبار و زیر خط فقر، تعقیب و دستگیری و سلب آزادی و تعرض به حرمت معلمان و محیط آموزش و پرورش فرزندان مردم، جرمی است که در طول حیات جمهوری اسلامی مرتکب شده است. این مجرمین اند که امروز باید جواب داده و حساب پس بدهند. هم اکنون سرنوشت آزادی و نان سفره میلیون ها مزدبگیر جامعه از کارگر و معلم و پرستار و زن و جوان بیکار به هم گره خورده است. اکنون کارگران، معلمان و همه زحمتکشان جامعه متحد و همدل و هماهنگ و مستقل و سراسری و روی پای خود و بدون اتکا به این و آن جناح دولت و سرمایه داران و بدون اتکا به سناریوهای اپوزیسیون بورژوایی نوکر و ارتجاع قومی – مذهبی به میدان آمده است. و این جنگ آخر ما است. جنگی که چند دهه است جمهوری اسلامی به جامعه و سفره خالی محرومان اعلان کرده است.

معلمان، این بخش مزد بگیر و متحد طبقه کارگر، از موقعیت اجتماعی و شخصیتی بسیار خوبی در جامعه برخوردارند. این قشر محبوب به هیچ کس بدهکاری ندارد و صمیمانه و دلسوزانه نسلها را آموزش و پرورش میدهد. میلیونها دانش آموز حامی معلمانند. معلمان میلیونها انسان سمپات، دوست و متحد خود در میان خانواده دانش آموزان دارند. معلمان سمپاتی و دوستی وسیع اجتماعی را پشت سر خود دارند.

همچنین معلمان تشکل سراسری و رهبری سراسری خود را دارند. رهبرانی که تعقیب و زندان و تهدید تسلیم شان نکرده و محکم و استوار ایستاده و بر خواستهایشان پافشاری و سخنگو و نماینده یک وظیفه انسانی و تاریخی در احقاق حقوق توده معلمان و اعاده حرمت و آزادی و رفاه به همکاران و خانواده هایشان و به کل جامعه هستند.

اکنون نه تنها معلمان بلکه کل محرومان جامعه آگاهند که جز با نشان دادن قدرت اجتماعی و عزم و اراده استوار، غاصبان حقوق و دارایی های مردم و جامعه، تسلیم نمیشوند.

تحصن سراسری معلمان این بار هم جلوه ای از یک اعتراض توده ای و بخش مهمی از یک مبارزه عمومی و سراسری تر در جامعه بود. در این جنگ و جدال اجتماعی و سرنوشت ساز و در مقابل سرمایه داران و دولتشان که بحران اقتصادیشان را بر سفره خانواده های کارگران و معلمان و زحمتکشان سرشکن کرده اند، طبقه کارگر نقش پیشتاز و موثر و تعیین کننده ای دارد. اکنون مبارزه و اعتراضات طبقه کارگر با مبارزات و اعتراضات عمومی و سراسری معلمان و همه زحمتکشان جامعه علیه فقر و گرسنگی و علیه تورم و گرانی و بی حقوقی محض همراه و همسرنوشت شده است.

در این همبستگی و بهم پیوستگی مبارزات و اعتراضات توده کارگر و معلم و زحمتکش، کمونیست ها، فعالین و رهبران و پیشروان و تشکل های مستقل کارگری و معلمان برای رهایی از فقر و فلاکتی که به جامعه چند ده میلیونی تحمیل شده است، می روند تا به لولای اتحاد توده های کارگر و زحمتکش تبدیل شوند. طبقه کارگر، و کمونیسم اش در محور این جنگ و جدال اجتماعی و سراسری قرار دارد.

محرومان و مزد بگیران و معلمان باید در مبارزه ای که حکم مرگ و زندگی را برایشان دارد موفق شوند. مفتخوران اموال جامعه باید معیشت کامل و حقوق مکفی برای یک زندگی مرفه را از بودجه کلان مملکت تامین کنند، یا بروند.

آبان ۹٧ – اکتبر ۲۰۱٨