آزادی سامان نسیم به قیمت جان محمد غریب وسنه

آزادی سامان نسیم به قیمت جان محمد غریب وسنه

امروز مطلع شدم که “سامان نسیم” به قرار وسیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان ارومیه آزاد شده است. آزادی وی سوالاتی را در اذهان برمی انگیزاند؟ یک کمپین جهانی علیه اجرای حکم اعدام لقمان و زانیار مرادی و رامین حسین پناهی در جریان بود، اما رژیم اسلامی به این فشارها تن نداد و آنان را اعدام کرد. سوال این است چه شده که در این شرایط “سامان نسیم” زندان آزاد می شود و حکم اعدام وی به ۵ سال حبس تقلیل می یابد؟ آیا رژیم جنایتکار اسلامی انسان دوست شده است و گویا به خاطر اینکه سامان هنگام دستگیری زیر سن بوده، وی را آزاد کرده است؟
هر کس اندک شناختی از رژیم جمهوری اسلامی داشته باشد، می داند که مسئله به این سادگی نیست و مسائل دیگری پشت پرده است. بسیارند کسانی که پدرم، محمد غریب وسنه را می شناسند. وی ۵ سال در خفا و در آغوش مردم کارگر و زحمتکش روستاهای دوروبر مریوان مسلحانه زندگی کرد. رژیم چندین بار تلاش کرد وی را به دام بیاندازد، ولی هر بار نقشه هایش بر آب شد و پدرم با تجارب خود از جنگ پارتیزانی ۵ سال تمام را دور از چشم دشمن درروستاهای دوروبر مریوان به سر برد. در جریان مبارزه برای آزادی سامان نسیم برادران وی “مختار و امید نسیم” در هماهنگی با اداره اطلاعات در خانه مختار وی را به دام می اندازند و به شیوه ای که هرگز معلوم نشد، پدرم را به قتل می رسانند. آنان از مبارزه بین المللی برای آزادی “سامان نسیم” برای جلب اعتماد پدرم بهره جستند و با همکاری مزدوران سپاه وی را در روستای گویزه کویره در منزل “مختار نسیم” به قتل می رسانند. برای فریب مردم و صحنه سازی فردای همان روز مختار را آزاد می کنند.
پدرم در سخت ترین شرایط تحت حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی حاضر نشد در برابر دژخیمان رژیم زانو بند. مرگ را بر زانو زدن در برابر جنایتکاران اسلامی ترجیح داد.
خانواده رامین حسین پناهی و زانیار و لقمان مرادی نمونه انسان های شریف، مقاوم و استواری هستند که هرگز حاضر نشدند خواهش و تمنا نمایند. امید آن ها انسان های آزاده و شریف جهان و منطقه بود. همبستگی بین المللی را ضامن آزادی فرزندشان می دانستند. امروز ما می توانیم به مثابه نمونه های مقاومت و فداکاری و مبارزه با افتخار ازشان یاد بکنیم.
تقلیل حکم اعدام و آزادی وی در این شرایط هیچ ربطی به مبارزه حق طلبانه مردم کردستان ندارد. این یک معامله کثیف بین خانواده وی و جمهوری اسلامی بود. آنها محمد غریب وسنه را به دام دژخیمان جمهوری اسلامی انداختن، بلکه در مقابل حکم اعدام سامان را تقلیل دهند. این ماهیت جنایتکارانه و کثیف جمهوری اسلامی را نشان می دهد. پدر مختار، امید و سامان برادر تنی پدرم، محمد غریب وسنه بود. این رژیم از سست عنصری و زلالت آن ها استفاده کرد و خون برادر را در مقابل خون فرزند گرفت.
کار این رژیم به جایی رسیده است که همه جور حربه غیره انسانی و کثیفی را به کار میگیرد بلکه روزی بیشتر بر سر قدرت بماند. رژیم اسلامی در جنایتی دیگر جان پدرم معروف به محمد غریب وه سنه، رامین، زانیار و لقمان را گرفت. اما ان ها به سمبل مقاومت، ایستادگی و مبارزه در کردستان تبدیل شدند. پدرم در هر خانه ای را زد به جز سنت مبارزه، خستگی ناپذیری، شرافت و آزادگی را باقی گذاشت. همان جوانان و مردم جسوری که ۵ سال وی را از دست نیروهای جنایتکار و تا مغز و استخوان و کثیف جمهوری اسلامی حفاظت کردند، گور این رژیم و عناصر سست و خیانتکار خواهند کرد. به قول کارل مارکس، آموزگار طبقه کارگرمی توانیم بگوییم: گل همین جاست، همین جا برقص!.