انتخابات پارلمانی در کردستان عراق و نقش پروتاگونیست های عشیرتی قومی!

انتخابات پارلمانی در کردستان عراق و نقش پروتاگونیست های عشیرتی قومی!

دو ماه جدل و بحث میان احزاب رنگاورنگ و متلون ناسیونال اسلامی کوردستان عراق  پیرامون انتخابات پارلمانی که آیا آنرا در موعد رسمی خودش انجام دهند یا نه  یک ماه پیش به اتمام رسید . بلاخره با موافق و مخالفت هایی تصمیم بر آن شد که در تاریخ ٣٠ سپتامبر ٢٠١٨ که سه روز پیش  بود این انتخابات و شعبده بازی انجام گیرد.

درست یک ماه است که تمام این احزاب به پروپاگنده و تبلیغات مسموم کننده و متهم کردن همدیگر به خیانت های سترگی دارند حول و حوش این انتخابات چانه می زنند. دیروز که تاریخ انتخابات بود فرا رسید ، اما جالب این است که ایندفعه در صد خیلی کمی از مردم به پای صندوق های رأی گیری رفتند که موجب تعجب کارمندان کمیسون انتخابات و حتی کارمندان محافظت صندوق ها و خود احزاب فاسد ناسیونالیست اسلامی را موجب گردید.

ایندفعه گویا کمیسون انتخابات تمام کوشش و سعی خود را کرده که کمترین تقلب و خرابکاری در انتخابات انجام گیرد، ولی مگر می شود جلوی احزاب مافیایی و عامل و نوکران ایران و ترکیه همچو اتحادیه میهنی “یه کێتیی” و حزب دمکرات کردستان “پارتی”  را گرفت که ٢٨ سال تمام در بارگاه این حکومت های فاشیست و جلاد اسلامی درس جنایت، تقلب و خیانت را می آموزند؟  خیر، چنین چیزی امکان پذیر نیست. ماهیت کثیف ناسیونالیزم بورژوایی و طبقاتی و عشیره ای این ها هرگز به این دارودسته مافیایی در کردستان اجازه نخواهد داد که طبق موازین و قانونمندی بین المللی و یا به شیوه ای انسانی و نرمال در کارهای سیاسی و قضایی و اجرائی یک ملت عمل کنند.

بله تقلب سترگی شد، تهدیات و کتک زدن بی شرمانه کارمندان محافظ صندوق ها احزاب کوچکتر در تمام مناطق مختلف انجام گرفت ، بلبشوهای زیادی در محل و مکان های  رأی گیری بوقوع پیوست و حتی در مناطقی تیراندازی و درگیری صورت گرفت و کسانی هم زخمی و کشته شدند. صندوق های آماده و پر از رأی جعلی اتحاد میهنی و پارتی با صندوق های اصلی رأی مردم عوض شد و خلاصه کلی رفتار و عمل ناشایست و اعوجاج و موهن دیگر که ماهیت اصلی و سروشتی این احزاب قومی و عشیریی را کاملا به نمایش گذاشت.

بیست و هشت سال تمام  است که مردم کردستان عراق ، کارگران ، زحمتکشان و دست فروشان زیر دست آمپاس محیلانه و منویات خیانتکارانه و حکمرانی این دو حزب  میلیشیایی  و عشیرتی دارند خرد می شوند، زله می شوند و روانی می شوند. مردم کار ندارند ، حقوق ماهانه اشان پرداخت نمی شود و آب و برق آنها هننوز به حد اکتفا نرسیده و هزاران جوان و خانواده از دست این کولو و باند سیاهی  ترک دیار کرده و می کنند و خود را به دست دریای “ئیجه” می سپارند و خلاصه ده ها مشکل و گرفتاری زجرآور روزانه زندگی ، دارد هر روزه در خانه کارگران و مردم زحمتکش کردستان را می زند.

اکنون تا اندازه ای بخشی از مردم آگاه و هوشیار شده اند و تمام وعده و وعید های این احزاب متلون را چه به هنگام انتخابات و چه در بیرون این پروسه سیاسی تجربه کرده اند و دریافته اند که تمام پروپاگنده های اینها حول خواست های سیاسی، فرهنگی و معیشتی جز یک مشت خزعبلات و لاطایل و دروغ گفتن  چیز دیگری نبوده و نیست.

اکنون بخشی از مردم تا اندازه ای دریافته اند که شرکت کردن آنها در ٢٨ سال گذشته در انتخابات فرمایشی و دادن ڕأی به یکی از این سینیورهای مافیایی و اسلامی فناتیک کاملا مساوی است با ندادن رأی و شرکت نکردنشان، دیگر برای چه هدف و مقصود و افاده و نتیجه ای باید ساعت ها وقت خود را در صف خشک و خالی محل رأی گیری به هدر داد و به یکی از این نخاله های مبتذل باید رأی داد.

آخر انسان باید به کسی رأی بدهد که کس باشه، نه مافیا و دزد باشه، نه اسلامی و انسان کش باشه ، نه لیبرال و فریبکار باشه و نه قومی و نژاد پرست باشه. ولی متاسفانه تمام احزاب موجود در عراق به عام و در کردستان به خاص دارای تمام صفت و ماهیت و جایگاه طبقاتی بالا هستند. به همین خاطر شرکت کردن در چنین پروسه های سیاسی و انتخاباتی در کل عراق همراه با کردستان ، جز یک عمل نمایشی و نمادینی نبوده و نیست و علاوه بر آن شرکت کردن و رأی دادن در چنین پروسه های سیاسی در عمل جز تائید و تثبیت سیاسی این کولو و باندهای مافیایی و مطلق العنان و جانیان ، یک دنیار به جیب کارگران و مردم زحمتکش اضافه نخواهد کرد.

بخشی از مردم کردستان این دفعه تا اندازه زیادی خوب عمل کردند و این انتخابات دروغین را بایکوت کردند و به این احزاب عشیرتی و اسلامی فهماندند که دیگر به آنها باور ندارند و بخود هم زحمت رفتن و ایستادن و رأی دادن را هم نخواهند داد. از بیشتر از ٣ میلیون انسان واجد شرایط برای رأی دادن در کل نصف آنهم  در این انتخابات شرکت نکردند. این آن جواب دندان شکن کارگران و مردم زحمتکش کردستان بود به این باندهای  مسلح و میلیشیا احزاب عشیرتی و قومی و اسلامی در کردستان.

کارنامه سیاه و پلشت سیاسی این دو حزب تنها به این انتخابات و انتخابات گذشته بر نمی گردد، بلکه اگر و فقط کارنامه چهار دهه گذشته اینها را ورق بزنید ، از روز تاسیس اتحادیه میهنی (یه کێتی) که به سال ١٩٧۶ بر میگردد و تأسیس خیل و خاشاک حزب دمکرات (پارتی) که به تقلید از حزب دمکرات ایران در زمان قاضی محمد و در سال ١٩۴۶ تشکیل شد نظری اجمالی بیافکنید خواهید دید که  هر یک از این دو حزب از ترور کردن صدها انسان انقلابی و مخالف سیاسی گرفته تا باج و خراج گرفتن به شیوه مافیایی از مردم و کتک کاری و شکنجه  و به کشتن دادن هزاران پیشمرگ در جنگ داخلی و بر علیه همدیگر و بر سر هژمونی عشیرتی و منطقه ای دست داشته اند. ببیند که در همین سه دهه حاکمیت سیاسی یشان بر کردستان چطور مردم را به روز سیاه نشانده اند. هم اکنون این دو حزب به نماینده رسمی و مجری کامل سیاست های جنگ طلبانه و ضد کارگری و ضذ انسانی ترکیه و ایران تبدیل شده اند. ماهیت طبقاتی و منافع اجتماعی این احزاب کاملا عشیرتی و طایفه ای می باشد و عده زیادی از جوانان و مردم زحمتکش کردستان را تحت نام “پیشمرگه” با حقوق ناچیزی به خدمت خود در آورده اند تا بتوانند توسط این دارودسته میلیشیا هر اعتراض و اعتصابی را سرکوب کرده و هر اپوزسیون سیاسی را از دم کاملا خفه کنند.

درست آنچه دولت و رژیم های فاشیزم اسلامی ترکیه و ایران در حق به کارگران و مردم زحمتکش و جوانان و زنان و اپوزسیون سیاسی انجام میدهند اینها هم درست کپی آنها را در کردستان در حق به مردم اعمال می کنند. این باند و کولوهای سیاسی نه تنها هیچ ربطی به منافع کارگران و زنان و جوانان کردستان ندارند ، بلکه کل اعمال و عملکرد و سیاست استراتژی و روزانه اشان در تقابل کامل با آنها قرار دارد. در سایه شوم حاکمیت عشیرتی این احزاب هزاران زن در این سالها به فجیع ترین شیوه  کشته شده اند. در سایه اینها افکار رجعی و اسلامی در کردستان به اوج خود رسیده است، اگر بنام و طبق آمار خودشان  ۶٧٠٠مدرسه و کانون آموزشی در کردستان موجود می باشد تقریبا دو برابر این رقم مسجد و تکیه و حسینیه و مکان های سلیب و مباین و مستهجن و ضد علم و متجدد هم اکنون در کردستان موجود است. زیرا این مکان ها مرکز رشد و نمو انسانهای است که کاملا بلحاظ سیاسی و ماندگاری به این باندهای میلیشیایی و تحمیق جوانان و مردم کمک شایانی می کنند. در سایه اینها ده ها هزار خانواده و جوان کردستان را ترک و خیلی از آنها هم طعمه جانوران دریایی گشتند. در سایه اینها شمال و جنوب کردستان به پادگان و جایگاه رسمی ماموران امنیتی و تروریستی جمهوری جرم و جنایت اسلامی ایران و ترکیه تبدیل گشته است.

در سایه سخیف این احزاب عشیرتی ، کردستان عراق تبدیل به مکانی برای شکار آزادیخواهان و اپوزسیون جمهوری اسلامی و ترکیه شده است. بله سیادت اینها بر کردستان باعث  کلی فجایع ، اخازی، تضییق و فناتیسم دینی و ده ها حیص و بیص دیگر در کردستان شده است.

اگر بخواهم حرفهای خود را ایجاز کنم باید گفت که روشنگری هر روزه در مورد این باندهای سیاه  عشیرتی در کردستان عراق و همقطاران و هم مسلکان سیاسی آنها در ایران و عراق وظیفه هر انسان آزادیخواه و کمونیست و سکولاریزم  می باشد که نباید در اینمورد غفلت کرد.

عزت دارابی

٣ اکتبر ٢٠١٨