ندانم گرایان / خدامراد فولادی

ندانم گرایان

 

ندانم گرایان هیچ که ندانند

روز ِ تولد ِ به دنیانیامدگان را میدانند و

سالی یکبار

در مرگ شان سیاه می پوشند و

شیون می کنند.

(آنچه ندانند همه شایستنی است

وانچه که دانند نشایستنی )

ندانم گرایان

هرچه ندانند

رمز ِ پول- اختلاس- پول را می دانند

بهتر از هرکس

و می دانند

پول ِ ربوده را

در اینترنشنال بانک می گذارند

نه در دبلیو سی ِ خانه.

ندانم گرایان می دانند

آفتاب ِ ثروت

از افق ِ کدام بها بازار

طلوع میکند هر روز

و

بوی اسکناس را تشخیص می دهند

از کاغذ پاره

(بو می کشند و پیدا میکنند

پنهان ترین اسکناس ها را

در جیب ِ مفلس ترین آدم ها).

ندانم گرایان

پشت ِ کوه ِ قاف هم باشد

پیدا می کنند یک ریال ارزش ِ اضافی را

و حواس شان خطا نمی کند هرگز

در تبدیل ِ کیمیای ِ کار

به شمش ِ طلا

یا پول ِ کاغذی.

ندانم گرایان می دانند

چه چیز را نباید بدانند دگراندیشان

و عمل کنند به آن

و/ همان را پنهان می کنند

از فکرها و نظرها

در پشت ِ قاف ِ اسطوره و

هزار توی ِ نادانی.