ندانم گرایان
ندانم گرایان هیچ که ندانند
روز ِ تولد ِ به دنیانیامدگان را میدانند و
سالی یکبار
در مرگ شان سیاه می پوشند و
شیون می کنند.
(آنچه ندانند همه شایستنی است
وانچه که دانند نشایستنی )
ندانم گرایان
هرچه ندانند
رمز ِ پول- اختلاس- پول را می دانند
بهتر از هرکس
و می دانند
پول ِ ربوده را
در اینترنشنال بانک می گذارند
نه در دبلیو سی ِ خانه.
ندانم گرایان می دانند
آفتاب ِ ثروت
از افق ِ کدام بها بازار
طلوع میکند هر روز
و
بوی اسکناس را تشخیص می دهند
از کاغذ پاره
(بو می کشند و پیدا میکنند
پنهان ترین اسکناس ها را
در جیب ِ مفلس ترین آدم ها).
ندانم گرایان
پشت ِ کوه ِ قاف هم باشد
پیدا می کنند یک ریال ارزش ِ اضافی را
و حواس شان خطا نمی کند هرگز
در تبدیل ِ کیمیای ِ کار
به شمش ِ طلا
یا پول ِ کاغذی.
ندانم گرایان می دانند
چه چیز را نباید بدانند دگراندیشان
و عمل کنند به آن
و/ همان را پنهان می کنند
از فکرها و نظرها
در پشت ِ قاف ِ اسطوره و
هزار توی ِ نادانی.