”دولت اقلیم کردستانى مهتدى – هجرى“ هسته سمى میوه شیرین ”فدرالیسم قومى“

”دولت اقلیم کردستانی مهتدی – هجری“

هسته سمی میوه شیرین ”فدرالیسم قومی“

ثریا شهابی

در میان دستجات قوم پرست و سکت های سناریو سیاهی، چون مجاهد، کمتر کسی به اندازه عبدلله مهتدی و باند زحمتکشان، علنی، وقیج و روباز، بازی می کند. قدرت و نیرو و مبارزه مردم، “مرکز همکاری احزاب کردستان ایران” و .. همه و همه، ابزار است!

این ها همه ابزار تحقق هدف شکل دادن به “دولت اقلیم کردستان ایران” در فردای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران است! نه به قدرت مردم که به “مبارزات” بی امان پنتاگون و ترامپ! “ددلاین” هم پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ است! از این رو هرچه سریع تر سیر پیشروی جنبش برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران قیچی شود، به “نتایج” زودرس برسد، به “ددلاین” نزدیک تر می شود و شانس براورده شدن هدف بیشتر میشود!

مبارزه مردم و “مرکز همکاری احزاب کردستان ایران” ابزار شکل دادن به “دولت اقلیم کردستان ایران” در سیر سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است! هدف شکل گرفتن دولت اقلیم کردستان ایران، در ایران فدراتیوی است که در آن صندلی ها چون “بارزانی و طالبانی” بین “مهتدی و هجری” تقسیم شود و احیانا مریم رجوی هم در تهران دولت مجاهدینی چون “عبادی” سرهم کرده باشد! این نهایت آرمان باند زحمتکشان است. آرمانی که تنها به شرطی که سرتاسر ایران میدان جدال باندهای جنایی باقی ماند از جمهوری اسلامی و دستجات قوم پرست ملی و مذهبی، به مراتب موحش تر از عراق شود، امکان وقوع پیدا میکند.

این هسته تلخ و سمی میوه شیرین فدرالیسم قومی است که مهتدی برای آن در رکاب عربستان سعودی و ترامپ پا میزند و می جنگد. “ددلاین” پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ است. از عضو کمیته مرکزی باند زحمتکشان بخوانید که چشم به چه سرنگونی و توسط چه کسی دارند. اردلان فرجی در مقاله “رژیم چنج در راه است!؟” میفرماید:

“در حقیقت بقای جمهوری اسلامی در گرو گذشت دوران ریاست جمهوری ترامپ است! … … حداقل بار روانی حاکم و موجود بر فضای سیاسی کنونی این چنین می نماید.”

فدرالیسم و عراقیزه شدن ایران، رویای دولت اقلیم کردستان ایران، که سهمی و صندلی هایی هم در در تهران گرفته باشد، پس از تجربه عراق و بخصوص پرونده متعفن حاکمیت دولت اقلیم کردستان عراق، که فضولتا همکاری آنها با جمهوری اسلامی زمینه ساز موشک باران مقر دو حزب دمکرات ایران شد، در مقابل چشم مردم در ایران و در کردستان عراق است. شکل گیری یک دولت اقلیم کردی دیگری، این بار در ایران، سیاه تر از تجربه عراق است. چیزی چون تجربه یوگوسلاویزه شدن است. کردستان ایران نه یک جامعه قومی و عشیره ای که همچون سراسر ایران، جامعه ای شهری و غیرقومی با شهروندانی هم سرنوشت با همه مردم در ایران است.

جمهوری اسلامی ایران، رفتنی است! خیزش دیماه به درجه زیادی دورنمای چگونگی رفتن جمهوری اسلامی و قدرت و نیرویی که آن را به زیر بکشد، یعنی قدرت و نیروی محرومین و محکومین و چگونگی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، را در مقابل چشم جهانیان قرار داد.

اگر دشمنان مردم در اپوزیسیون های سناریو سیاهی، از ترامپ تا عربستان، از مجاهد تا فرقه های قوم پرست فدراتیوچی، عملا دست به کار دخالت در تقابل اخیر و پس از دیماه محرومین با جمهوری اسلامی ایران نشدند، اساسا به خاطر زمین داغ چپ، کارگری و مردمی بود که خیزش دیماه بر روی آن متولد شده بود.اگر دستی بیرون از این سوخت و ساز دخالت نکند، قدرت و نیروی محرومین، راه پیشروی خود را باز میکند و ملزومات رهبری و به پیروزی رساندن جنبش خود را تامین میکند.

اما این خوشبینانه ترین سناریویی است که در فقدان عمل آگاهانه و متحد و متشکل پایین، تنها و تنها در حد آروز باقی می ماند. دشمنان در حاکمیت، با چنگ و دندان به نظام شان و بقا آن چسپیده اند. برای نجات خود، از همه ابزارهایشان و آخرین سلاح ها و حربه هایشان استفاده می کنند.

جنگ و میلیتاریسم، عراق و خاورمیانه عراقیزه، قومی و مذهبی و تکه پاره شده، ترور و تروریسم، برای جمهوری اسلامی همان سلاح هایی بود که در جریان “برجام” ظاهرا به کناری گذاشته شده بود تا بعنوان سارق و جانی رسمی به کلوپ “جهان آزاد” پذیرفته شوند. نسیه پذیرفته شدند! بخشی به این خاطر که “جهان آزاد” خود در “شش و بش” آینده اقتصادی ناروشن دست و پا میزند و بخشی هم به این خاطر که ایران برای آمریکا بهانه و حلقه ضعیف گوشمالی دادن و عقب نشاندن اروپا و روسیه و چین است.

نسیه ای شدن“برجام” و مهمتر از آن خیزش دیماه محرومین که از حدود یکصد شهر علیه تمامیت جمهوری اسلامی، برای معیشت و تسویه حساب با حاکمیت به قدرت خود، جمهوری اسلامی ایران را به لبه پرتگاه جنگ مرگ و زندگی کشانده، جمهوری اسلامی را به بستن شمشیر، شمشیری زنگ زده، از رو کشانده است. در این شرایط است که میلیتاریسم، جنگ و بکار انداختن ماشین جنگ و اعدام و .. آخرین حربه زنگ زده و ظاهرا کنار گذاشته شده، دوباره صیقل میخورد و به کار گرفته میشود.

درست در شرایطی که سراسر ایران مملو از صدای حق طلبی کارگر معترض، شورش انسان به مرگ بر اثر بی ابی، خیزش زنان و دختران میدان انقلاب است، و در کردستان ایران صدای اعتراض به فقر و بیکاری و بی حقوقی کارگر و اعتراض به تخریب محیط زیست و اختناق فضا را پر کرده است، در چنین شرایطی جمهوری اسلامی به آخرین سلاح اش برای بقا دست میبرد و سه زندانی سیاسی در کردستان را اعدام و تعرضی میلیتاریستی در کردستان عراق براه می اندازد.

تعرض جمهوری اسلامی به زندانیان سیاسی در کردستان، اعدام ها و همزمان موشک باران مقر دو حزب دمکرات، در خاک کردستان عراق، تلاشی است برای برگرداندن ورق به سمت جدال در میدانی دیگر. قربانی جامعه کردستان ایران است، هدف اما به شکست کشاندن جنبش سراسری برای به زیر کشیدن نظام!

اعدام زندانیان سیاسی و بلافاصله حمله نظامی به کردستان عراق و کشتار جنایتکارانه تعداد زیادی از اعضا دو حزب دمکرات کردستان ایران در مقر هایشان، تاکتیکی برای تقابل با خیزش محرومین با توسل به حربه همیشگی، میلیتاریسم و جنگ طلبی بود. جمهوری اسلامی ایران، کردستان را میلیتاریزه میخواهد! این تیغ اما دو لبه است! تاریخی پشت سر دارد. بازی با آتش است!

تعرض ارتجاع حاکم به حلقه ضعیف در اپوزیسیون، ضعیف به لحاظ تعلق شان به کمپ ارتجاع ترامپ – عربستان و … بستن شمشیر از رو، در اخرین لحظات حیات، آخرین حربه و جنگ مرگ و زندگی جمهوری اسلامی است. این تعرض، اما در عین حال خون تازه ای در کالبد نحیف شده قوم پرستان به جریان انداخت و مهتدی و هجری را بار دیگر ستارگان بارگاه بورژوازی غرب برای شکل دادن به آینده ایران کرد. تا پشت جملات زیبا حق و آزادی، سیاه ترین نسخه ها در سیر فروپاشی جمهوری اسلامی ایران را، در کردستان ایران تمرین کنند.

این تحرک اما در کردستان ایران، بی پاسخ نماند. شهروندان در کردستان ایران با اعتصاب عمومی، که نه لبیک به دولت اقلیم کردستانی مهتدی – هجری” که مشت محکمی بر پوزه جمهوری اسلامی ایران بود، ایست محکمی به ماشین جنگی و بساط اعدام جمهوری اسلامی دادند! نشان دادند که حربه چهل سال قبل و راه انداختن ماشین ارعاب میلیتاریستی و بساط اعدام، نه تنها نجات شان نمی دهد که مرگ شان را نزدیک تر می کند. در عین حال فعالین سیاسی و مدنی در شهرهای کردستان، با بیانیه روشنی راه میوه چینی های مهتدی – هجری، این ستارگان دولت اقلیم کردستان ایران، را سد کردند. این تنها گوشه کوچکی است از تقابل های جدی تر، بنیادین تر و طبقاتی تر در جامعه کردستان ایران. باید به پیشواز آن رفت.

۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸