بیاد بیژن هیرمن‏پور

بیاد بیژن هیرمن‏پور

خبر تکان‏دهنده و نابه‏هنگام بُود. گاهی وقت‏ها، در انتظار و آمادۀ شنیدن خبرها نیستید و امّا حوادث جامعه و  هم‏چنین سهل‏انگاری‏های سیستم سرمایه‏داری و نابرابر، انسان‏ها را، رودرروی چنین موقعیت‏های ناخواسته‏ای قرار می‏دهد. باری، بیژن عزیزمان در کمال ناباوری و تأسف، در سی‏و‏یکم آگوست از میان ما رفت و غم و اندوه‏ای بزرگ، در دلِ خانواده و همۀ دوستاران‏اش کاشت.

زنده‏گی بیژن هیرمن‏پور به‏مانند زنده‏گیِ همۀ دل‏سوزان انقلاب، مسیرِ فراز و نشیبی داشته است. در خانواده‏ای نیمه مرفه متولد شد و رشد کرد و در همان اوان جوانی‏اش، به جرگۀ سیاست پیوست. بر خلاف عرف و سنن رایج، راهِ دیگری انتخاب نمود و تا آخرین لحظۀ مرگ‏اش، فکر و ذکرش، سعادت و سر و سامان یافتن زنده‏گی میلیون‏ها انسانِ رنج‏دیده و دردمند بُود.

تاریخ فعالیتِ سیاسی بیژن هیرمن‏پور، به قبل از چهار دهۀ به‏قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی، یعنی به دُوران حکومت شاهنشاهی، بر می‏گردد؛ دُورانی که ظلم و ستم و خفقاق، در جامعه بی‏داد می‏کرد و نابرابری‏های سیاسی – اجتماعی، مانع‏ی رشد و سازنده‏گیِ، سازنده‏گان اصلی آن بُود. در بستر چنین شرایط و با علم به علل اصلی نابسامانی‏ها موجود، و هم‏چنین با رد تئوری‏های تسلیم‏طلبانه و خائنانه بُود که، کمونیزم را به‏عنوان یگانه آرمانِ رهائی از بی‏عدالتی‏های جامعه انتخاب نمود و بعدها، به‏یکی از نزدیکان و از هم‏راهان رفیق مسعود احمدزاده، و دیگر پیروان تئوری نوین انقلاب – یعنی تئوری مبارزۀ مسلحانه -، تبدیل گشت. با انتخاب چنین نگرشی به زندان شاهنشاهی افتاد و ساواکِ درنده هم علی‏رغم آگاهی به عارضۀ بینائی بیژن، لحظه‏ای از اتخاذ روش‏های رذیلانه و غیر انسانی‏اش باز نه‏ماندُ، تلاش بسیار زیادی نموده است تا مانع‏ی رشد و اشاعۀ افکار کمونیستی‏اش در میان جوانان و در درونِ زندان مخوف شاهنشاهی گردد. امّا و بی‏خبر از آن‏که، بیژن برای به سر انجام رساندن انقلاب و ترویج آرمانِ کمونیستی آمده بُود و بر خلاف خواسته‏های بنابه‏جا حامیان و سرکوب‏گران سرمایه، راه، منش و متدِ کمونیستی خود را مصممانه پی گرفت.

رژیم شاهنشاهی در ادامهُ، به‏مانند همۀ رژیم‏های ظالم و ستم‏گر، بیژن را از انتخاب رشته‏های تحصیلی و کاری باز داشت، ولی وی علی‏رغم مانع‏تراشی‏های دولت‏مردان غدار، و با درک بنیادی از هزاران مصائب اجتماعی – سیاسیِ دست‏ساز طبقۀ سرمایه‏داری، عقب نه‏نشست و رشته و کارِ حقیقی، انسانی، انرژی‏زا و مساوات‏طلبانه را، در مکتب کمونیزم و انقلاب جست. مطالعۀ متعدد متون مارکسیست – لنینیستی و به‏دنباله حبس و ارتباط نزدیک با چریک‏های دُوران حکومت شاهنشاهی، بیژن را آزموده‏تر و استوارتر از پیش ساخت و با تمام وجود و به‏هم‏راه دیگر یاران‏اش، در پی بنای دنیایی بهتر برای کارگران و زحمت‏کشان بر آمد.

حکومت شاهنشاهی و بعد از چند سالی به‏دلیل فشارهای اقتصادی و سرکوب‏های مداوم، و هم‏چنین در اثر فعالیت‏های چشم‏گیر و رودرروی چریک‏های فدائی خلق، ساقط شد؛ امّا و متأسفانه، راه و خواست چریک‏های فدائی خلق و از جمله بیژن هیرمن‏پور و میلیون‏ها انسان محروم متحقق نه شد. رژیم شاهنشاهی رفت، امّا اختناق و خفقاق با سرعت هر چه بیش‏تری بر جامعۀ تحت سلطۀمان حاکم گردید و در این‏میان عناصر خودفروخته و کودنی هم‏چون نگهدارها و کشتگرها، با غصب سازمانِ پُر افتخار چریک‏های فدائی خلق، به ارابۀ سردمداران رژیم جمهوری اسلامی و ارگان‏های سرکوب‏گرشان تبدیل گشتند. در چنین شرایط بغرنجِ سیاسی و بسته، و بنابه نافرجامی جنبش‏های مبارزاتی سال‏های پنجاه و شش و هفت، و تحریفِ سیاست‏های کمونیستی از جانب نابخردان و مماشات‏طلبان انقلاب بُود، که بیژن هیرمن‏پور و دیگر پیروان تئوری مبارزه مسلحانه را وادشته است تا تا بار دیگر، نام، راه و پرچم رفقای چریک‏های فدائی خلق را با شرایطِ تازه و آن‏هم تحت عنوان مصاحبه با اشرف دهقانی به جامعه و به جنبش روشن‏فکری اعلان نمایند. چریک‏های فدائی خلق، بار دیگر و این‏بار با تعیینی تازه، پا به‏میدان گذاشتند و به یقین می‏توان گفت که بیژن هیرمن‏پور در آن‏زمان، نقش برجسته و بسزائی در تدوین و در پایه‏ریزی آن داشته است. دخالت‏گری‏های فعالِ تئوریک – سیاسی و هم‏چنین راه‏جوئی‏های نظری، وی را به‏یکی از اعضای کلیدی چریک‏های فدائی سال‏های پنجاه و هفت و هشت، و بویژه بعد از جدائی دو جریان، به چفخا و چفخا – آرخا تبدیل نموده است. در این‏زمان بیژن علی‏رغم میلی باطنی‏اش پیرامون دو دسته‏گی در صفوفِ جریانِ تازه پاگرفتۀ بعد از قیام، راهِ چفخا را انتخاب نمود و چند سالی در این جریان و با انگیزۀ سازنده‏گی، به فعالیت‏های‏اش ادامه داد. فعالیت‏ها و دخالت‏گری‏های مستقیمِ تئوریک و ساسی‏ای که قابل انکار و پنهان‏کاری نیست.

خلاصه بیژن هیرمن‏پور بعد از انشعاب، بر فعالیت‏های سازمانی‏اش ادامه داد و بعد از مدتِ کوتاهی و آن‏هم به‏دلیل اختلافات متعدد از جریان مزبور جدا، و به‏گونه‏ای دیگر، باورهای‏اش را پی گرفت. عنصر کمونیستی که، ساده‏زیست و فکر و ذکرش به انقلاب و مردم بُود و درِ خانه‏اش، به روی همۀ جوینده‏گان، دل‏سوزان و انسان‏دوستان انقلاب و آزادی‏خواهان باز بُود.

یادش گرامی باد و هم‏چنین این ضایعۀ بزرگ را، به خانوادۀ عزیز و به همه دوستداران‏اش تسلیت می‏گوییم و با امید به این‏که، روزی پرچمِ آرمانِ رهائی‏بخش و کمونیستی بیژن، در دنیای نابرابر و غیر مساوات، به اهتزاز در آید.

۳ اکتبر ۲۰۱۸

۱۲ شهریور ۱۳۹۷