موضوع نگاه سوم به اسطوره مصدق السلطنه از زاویه درک مدرنیته و چپ در سالروز کودتای ٢٨ مرداد

موضوع نگاه سوم به اسطوره مصدق السلطنه از زاویه درک مدرنیته و چپ

در سالروز کودتای ۲۸ مرداد

 

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

دوم سپتامبر ۲۰۱۸

مقدمه:

نقد تاریخ از دو خواستگاه ضروریست: لا از موضع فرهنگ مدرن و عقلانیت که اساسش بر نقد مداومست و تجدید نظر مداوم بمنظور تعمیق درک انسان و بهبود زندگیش. دوما و خصوصا از زاویه چپی که تازه باید براساس مدرنیته بازسازی شود.چپی که سوسیالیزمش ابکی نیست و با چنبشهای مذهبی و ناسیونالیستی ایرانی فاصله ماهوی دارد.چپی که کمونیزم نسل اولی(توده ایزم( و نسل دومی(فدائیزم) را پشت سر گذاشته و دنبال قهرمانان جنبشهای مذهبی و ناسیونالیستی نیست.

یکی از فعالیتهای فکری من نقد اسطوره های این نوع چپ وطنی بوده چه اسطوره هائی مثل مارکسیزم لنینیزم و استالینیزم تروتسکیزم و چه اسطوره های وطنی مثل مصدقیزم(*)

راستهای ناسیونالیست مصدقی کودتای ۲۸ مرداد را مال خود می دانند و برایش سالانه عزاداری می کنند تا سیهی لشگر جمع کنند.حول امامزاده مصدق! راستهای حامی پهلوی این روز را “قیام مردم در دفاع از اعلیحضرت”! این دو روایت تبدیل شده به روایتهای حاکم و متاسفانه اکثریتی هم بین این دو “سعی صفا و مروه می روند”!

سوال اینست که ایا این دو روایت تنها روایات ممکن هستند؟ من طبیعتا مخالفم و مدعی هستم روایات دیگر هم ممکنست و منطق هم می گوید هرگز روایات تاریخی محدود به این و اون نیستند چرا که هم طبقات مختلف روایات خودشان را می سازند و هم مغز انسان اساسا بخاطر مشروط بودن به زمان و مکان همراه تصاویر و روایات دیگری می سازد و همین عامل تکامل انسانست.

با ذکر این مقدمه تلاش می کنم از دو زوایه یعنی فرهنگ مدرن و درک طبقاتی سوسیالیست خواه و ضد سرمایه داری به ماجرای مصدق بپردازم و نشان دهم روایت سوم چگونه شکل می گیرد:

 

(۱)جایگاه  مصدق السلطنه در فرهنگ شرقی زده و عقب مانده

با اینکه مصدق السلطنه را فرستادند به غرب تا درس بخواند تا روز اخر زندگیش یک مسلمان معتقد بود با اخوندها مماشات می کرد و رسما بعنوان نماینده مجلس قاجار مخالفت خود را با شرکت زنان در انتخابات مثل خمینی نشان داد! مصدق  بخشی از فرهنگ شرق زده مذهبی مردسالار ایرانی بود.در وصیت نامه اش هم بخش مهمی برای فرایض مذهبی اختصاص داد!

اینها تاریخ است.در بستر این واقعیتها و باورهاست که او را باید بعنوان بخشی از تقلای طبقه نوظهور بورژوازی که نتوانست بندهایش را از فرهنگ عقب مانده ببرد معرفی کرد.

مصدق تنها نبود.معضل روشنفکری ایران حتی اون روشنفکری که سالها در غرب زندگی کرده بود و بنوعی نقش مهمی در انقلاب مشروطه داشت همین بود که توان بیرون زدن از فرهنگ شرقی نداشت و نهایتا پذیرفته بود که اخوند و مذهب بخش جدائی ناپذیر سیاست ایران باید باشد! مصدق دنباله روی تفکر اون بخش روشنفکری التقاطی مذهبی ناسیونالیست ایرانی بود.رفتن به خارج کشور متاسفانه نتوانست بستگی او را به فرهنگ شرقی بشکند.او به بخشی از روشنفکری مذهبی اسلامی تعلق داشت که به پایداری فرهنگ التقاطی مذهبی کمک کرد.

 

(۲)جایگاه طبقاتی مصدق السلطنه در نبرد طبقاتی جامعه ایران:

مصدق السلطنه ریشه در خاندان قاجار داشت.۸ بار نماینده مجلس دوران قاجار و دوران پهلوی شد و زمانی هم فرماندار.بخشی از تنه بوروکراسی بود که از خاندان قاجار به خاندان پهلوی دست بدست شد.عموما حکومتها بوروکراتهای خودشانرا دست یدست می دهند همانطور که پهلوی ساواکیهایش را خصوصا به رژیم اسلامی دست بدست داد!

مصدق السلطنه مدعی شد که قرار دارد پادشاهی را مشروطه کند. به وزرایش می گفت “خم شدن هنگام دیدار اعلیحضرت یادن نرود و خودش حتما پای پیاده شرفیاب می شد که احترام اعلیحضرت اسیب نبیند.

مصدق السلطنه تا اخر عمرش به رژیم پهلوی که مایه اصلییش دیکتاتوری فردی بود وفادار ماند و مثل خاتمی تلاش کرد که از این حیوان چهار پا یک کبوتر بسازد!

مصدق السلطنه مدعی شد نفت ایران را ملی می کند .ملی کردن در قاموس او دولتی کردن بود البته و گرفتن اختیارات از کمپانیهای انگلیس و اماده کردن صحنه برای دادن قراردادها به کمپانیهای امریکائی که او قبله عالم ازادی می خواند!

این بود که نیویورک تایمز مصدق السلطنه را مرد سال اعلام کرد چون مصدق السلطنه بعنوان بخشی از جنبش ناسیونالیستی بعد جنگ دوم جهانی انتقال قدرت جهانی از انگلیس به امریکا را تسهیل کرد.

ملی کردن نفت برای طبقه کارگر سرکوب بیشتر بیکاری فقر و اینده تاریک به ارمغان اورد. مصدق با وعده “نفت ملی” برای خودش و طبقه حاکمه ایران سعم خواهی می کرد.

مصدق السلطنه از عروج جنبش کارگری بسیار بیشتر از پهلوی می ترسید.او بارها به حکومت امریکا هشدار داد که اگر به او کمک نکند “خطر کمونیزم” ایران را تهدید می کند!

در زمان صدارت مصدق السلطنه سرکوب جنبشهای کارگری ایران هم توسط پلیس مصدق و هم احزاب متحد جبهه ملی مثل سومکا و ناسیونال فاشیستها ادامه داشت.

 

(۳)ماهیت دعوای مصدق السلطنه با پهلوی سر چه بود؟

صرف نظر از هیاهوهای میهن پرستانه و ناسیونالیستی مصدق السطلنه نماینده بخش تازه سازمانیافته بورژوازی شهری بود که از زمان انقلاب مشروطه با سلطنت مطلقه و سایه خدا دچار درگیری بود و سهم خواهی می کرد.

دعوائی که در تمام دوران معاصر تاریخ ایران ادامه دارد.حتی در دوران رژیم اسلامی دو جناح اصلی درگیر درون حکومت همینها هستندذ.گرایش به دیکتاتوری فردی و گرایش به دموکراسی درون طبقاتی دو گرایش اصلی در صحنه جنگ درون حکومتی بودند که بعدها هم چهره های خودش را داشت و دارد. اینست که مصدق را به خاتمی براحتی می توان وصل کرد و خمینی و خامنه ای را به پهلوی!

برای بورژوازی ایران دعوا هنوز دعوای مشروطه است. دعوا بسر محدود کردن اختیارات و محدود کردن قدرت تا حکومت بطور “دموکراتیک” با تعداد بیشتری رهبری شود.طبقه متوسط که نتیجه رشد نظام سرمایه داریست سهم خواهی کرده و می کند.مصدق السلطنه صدای این طبقه برای سهم خواهی بود و ربطی به توده های محروم شهر و ده نداشت.جامعه را حول ناسیونالیزم خود فریفت!

(۴)کودتای ۲۸ مردا د چه هدف واقعی داشت؟

حامیان مصدق السلطنه تکرار کرده اند که کودتا هدفش حکومت مصدق بود! اما چرا خود او عامل اصلی کودتا یعنی زاهدی را که بار قبل می خواست کودتا کند از زندان ازاد کرد تا دوباره کودتا کند؟ ایا این منطقی است بپذیریم که مصدق عامل کودتا را ازاد می کند تا بالاخره در کودتا موفق شود؟ ایا مصدق اشتباه کرد؟ من فکر نمی کنم. ممکنست توده ایها یا مصدقی ها این را اشتباه بدانند!

واقعیت مهم دیگر اوضاع چند ماهه قبل کودتای ۲۸ مرداد است.مردم زحتمکش و مترقی به خیابانها ریختند و شاه را فراری دادند.مجسمه های پهلوی در تهران و شهرستانها پائین کشیده شد.شعار جمهوریخواهی در خیابانها شنیده شد.زمین زیر پای پهلوی و رژیم سلطنت لرزید .این زمین لرزه خیلی ترس در دل مصدق انداخت.ترس پیروز شدن چپها و کمونیستها و طبقه کارگر.ترسی که حکومت انگلیس و امریکا را به سازماندهی کودتا فراخواند و مصدق در این میان ترجیح داد که بر علیه کودتا سازماندهی نکند.

اسناد توده ایها نشان می دهد که او هشدارهای حزب توده را هم جدی نگرفت و پاسخ نداد و حتی پیشنهاد توده ایها به همکاری با او بر علیه کودتا را نپذیرفت چرا؟

همانطور که گفتم مصدق بطور غیر مستقیم در کنار کودتا ایستاد و نه مقابل کودتا لذا ادعای اینکه کودتا بر علیه او بود دروغ تاریخی حامیان اوست!

انچه منطق می گوید اینست که کودتا بر علیه جنبش ازادیخواه و کارگری بر علیه شعار سرنگونی سلطنت انجام شد.مصدق در کنار این کودتا حرکت نکرد و نه مقابل آن!

ازادیخواهان و چپهای سوسیالیست خواه نباید این اسطوره دروغین را بپذیرند باید افشا کنند باید ماهیت واقعی طبقاتی و فرهنگی مصدق السلطنه و هدف کودتای ۲۸ مرداد را به جامعه توضیح دهند.

خلاصه کنم:

کمونیزم نسل چهارم یعنی کمونیزمی که هم با سایر طبقات و هم با فرهنگ پیش مدرن مرز دارد باید بطور رادیکال به نقد تاریخ بنشیند و نسل جوان را که گرایشات راست تلاش دارند بفربند اگاه کند.

یک عرصه مبارزه فکری بین این کمونیزم و اون راست همین عرصه توضیح تاریخ معاصر ایرانست.تاریخی پر از فریب و دروغ توسط رسانه ها و طبقات حاکمه و ساختن اسطوره های پوشالی برای فریب افکار عمومی!

به جنبش برای نقد دوباره تاریخ به نفع انسانیت و طبقه کارگر باید پیوست!

منبع دیگر:

اشتراک مصدق السلطنه نلسون ماندلا و خاتمی –سعید صالحی نیا ۲۲ جولای ۲۰۱۳

http://monazere-siasi.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%A2%D9%A0%D9%A1%D9%A3/377-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D9%86%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%84%D8%A7-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C