کشتی اسلام زده حکومت طاعونی و فرار موش ها
طغیان آتشفشان خشم و انزجارو اعتراض توده های مردم فقر زده – سرکوب شده و محروم از حقوق و آزادیهای اولیه حکومت اسلامی را در بحران سرنگونی فرو میبرد. این واقعیت موش های صاحب عبا و عمامه را مجبور به فرار و ترک کشتی حکومت اسلامی کرده است. روحانیون حاکم یا مانند امثال خامنه ایها و لاریجانیها و شریعتمداریها میمانند و با کشتی طاعون زده توسط مردم غرق میشوند و یا فرار را بر قرار ترجیح میدهند. فراریان اگر از صاحب منصبان و دزدان و چپاولگران باشند راه دیگر کشورها را در پیش میگیرند و اگر از چپاول و تاراج بی بهره مانده باشند بسوی جامعه و به میان مردم کشتی در آتش حکومت اسلامی را ترک میکنند. هدف آغازین انقلاب در وهله اول آتش زدن کشتی طاعون زده حکومت اسلامی و در وهله بعد تعقیب و ردیابی موش هایی خواهد بود که عامل شیوع بیماریند. اساس و نقطه آغاز پیوستن روحانیون خرده پا به اعتراضات مردم بی نصیب ماندن آنها از غارت ثروتهای جامعه است. که البته با شعار دفاع از اسلام به اعتراض علیه روحانیون گردن کلفت ظاهر میشوند. مردم فرار موش ها را علامت زمان مناسب برای غرق کردن کشتی میدانند. لذا اینجا بحث این نیست که آیا آخوند خوب و اهلی هم داریم یا نه. آیا باید به خیابان آمدن آنها را فریب مردم دانست یا نه. آیا آنها هدفشان نجات رژیم و فریب مردم است یا نه. آیا به دعوای خانواده گی میان علم الهدی و دولت روحانی مربوط است یا نه. بلکه قبل از هر چیز ضرورت آتش زدن کشتی طاعونی و جلوگیری از شیوع طاعون را نشان میدهد. اگر جمهوری اسلامی به نیرو و عزم انقلاب ضربتی سرنگون نشود خطر اشاعه طاعون در جامعه بالا میرود. پیوستن هر تعداد و به هرشکل آخوندهای خرده پا به مردم علامت شکاف میان حکومتگران است. ناتوانی حکومت از بالا و نخواستن فعال ادامه وضع موجود از پایین حکومت اسلامی را وارد فاز سرنگونی کرده است و به همین دلیل هرگونه شرکت آخوندهای خرده پا – و حتا با آمدن امثال کروبی و موسوی و خاتمی – در همراهی مردم در انتقاد به دولت (ونه حتا منتقد حکومت) نمیتواند نقش ناجی حکومت را بازی کردن باشد بلکه خواسته یا ناخواسته – آگاهانه یا بی اطلاع ورودشان به صف منتقدین و معترضین و احیانن راهپیمایان بنفع گسترش اعتراضات و نهایتن جنبش سرنگونی است. شرکت روحانیون خرده پا در اعتراضات مردم با هر دلیل و نیتی باشد اما ما-به-ازاء سیاسی آن پیشروی جنبش مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. چرا چنین است چون جنبش سرنگونی دارای بدنه ای کارگری با رهبری سوسیالیستی است که مرکز آتشفشان قهر و خشم جامعه را داغ نگاه میدارد حتا وقتی بخشهای مختلف جامعه هر دم رو به سردی و انجماد در پروسه انقلاب میگذارند.
آیت الله های میلیادر و اقتصاد اسلامیشان که عبارت بود از دزدی و چپاول در راه خدا – فساد و سوء مدیریت -عدم پاسخگویی و قبضه ارکانهای اصلی توسط سپاه اسلام بعلاوه بی قاونی و به برده گی گرفتن طبقه کارکن باعث اصلی وضعیت امروز شده اند که در آن روحانیون خرده پا خود را در خواستهای مردم فقر زده سهیم میدانند و یا مدعی آنند. و این میتواند فرصتی به مردم بدهد تا از آخوند های خرده پا بخواهند علیه آخوندهای گردن کلفت به آنها بپیوندند و با جلو انداختنشان بهتر بتوانند نبرد بزرگ را پیش ببرند.
اقبال نظرگاهی
August 7, 2018