نکاتی در باره تهدید های اخیر سران دو دولت جنایتکار

نکاتی در باره  تهدید های اخیر سران دو دولت جنایتکار

سلام زیجی

همه شاهد جدال لفظی و تهدیدات های اختر و توام با چراغ سبز دادن  مقامات جنایتکار جمهوری اسلامی  و سران “دمکراسی” طلب و “کانگستریسم جهانی” هیئت حاکمه امریکا  علیه همدیگرهستیم. این جدال ادامه کشمکش حل نشده ای به اسم “برجام” و نهایتا خروج یکجانبه دولت ترامپ از آن توافق کاپیتالیستی و بی ربط به منفعت توده مردم تشنه آزادی و برابری است. در همان زمان حزب ما به روشنی حول پیامدهای این جدال ارتجاعی و خروج یکجانبه دولت امریکا از “برجام”، با موضع گیری روشن و سوسیالیستی و از زاویه منفعت طبقه کارگر و صف آزادیخواهان، واقعیتها و تبعات آنرا با مخاطبین خود در میان گذاشت. از جمله طی اعلامیه ی  سیاست  سوسیالیستی  روشنی اتخاذ نمود، و به جامعه و نیروهای سیاسی در این باره هشدار دادیم. در این شماره نشریه  توجه شما را به بازتکثیر مجددا آن اعلامیه جلب میکنیم و از همه  مدافعین راستین راه آزادی و برابری به  پیوستن و در پیش گرفتن آن سیاستها فرامیخوانیم.

جنگ لفظی اخیر،که گویا با گفته‌های حسن روحانی “روباه سفت”،که با قرمیش کردنش از سوی خامنه ای تبدیل به ” دم شیر”شد، و با  پاسخ متقابل  یک رئیس جمهور “بیزینس من موفق” بی آبروتر از روحانی به اسم ترامپ، که اتفاقا “دم شیر” او نیز در دست پوتین است، شروع شد، و نگرانی گسترده ای به وجود آورده است. اما فورا  با پیامهای متقابل دو طڕف متوجه شدیم که نشان میدهد آنها با این فضا سازی دنبال معامله  های مورد نظر خود هستند. ترامپ بعداز یک روز از بیان هارت و پورتهایش از آمادگی‌اش برای مذاکره برای رسیدن به “توافقی واقعی” با ایران خبر داد. در مقابل، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوی اسلامی نیز روز چهارشنبه گفت که دولت آمریکا تصور “مذاکره یک‌سویه و از سر زیاده‌جویی و در سایه تهدید را برای همیشه فراموش کند”، یعنی  مانند دوره برجام منفعت دو طرف مان تامین شود  ما در خدمت هستیم و شیطان بزرگی هم در کار نخواهد بود!

 تهدیدها و کف چرانیهای اخیر دو حکومت ارتجاعی، که یکی با پرچم وایدئولوژی اسلامی و دیگری با هیاهوی پوچ دمکراسی طلبی، که تا امروز در ابعاد جهانی و منطقه ای سمبل جنایت و تروریسم و آدمکشی بوده اند و چهره وحشیانه و  ننگین  جهان سرمایه داری را به نمایش گذاشته اند، را باید جدی گرفت حتی اگر این کشمکش بلاوسطه منجر به جنگ مستقیم و خونین نگردد. یک لحظه هم از خطر ماجراجوئی و وجود ظرفیتهای تروریستی وشروع جنگ ویرانگر مستقیم و غیر مستقیم  از جانب خامنه ای و روحانی و قاسم سلیمانی ها و همچنین از جانب  ترامپ  و پومپئو و جان بولتون  و نتانیاهو ها و همپالگی هایشان هیچ تردیدی نباید داشت. به ویژه وقتی قدرتهای سرمایه داری و دولتهای تروریست و زورگو در بحران  قرار میگیرند، وقتی با نارضایتی و اعتراض گسترده اجتماعی روبرو میگردند، برای عبور از آن معضلات راهی جز تحمیل جنگ  و مهندسی افکار عمومی  حول ادعاهای دروغین خود  و  به هدف  بیراه بردن تمرکز اجتماعی روی  واقعیتهای درد آور، ظالمانه، جنایتکارانه و تلخ زندگی در سایه حاکمیت ننگین انها به راه حل دیگری نمیتوانند فکر نمایند. به ویژه چنانچه چنین  اعمال  ضد انسانی با  سکوت بشریت متمدن روبرو بشود، کل میدان بازی  و سرنوشت  بی سرنوست جامعه را همین جانیان تعین میکنند.

با وجود مخاطره آمیز بودن چنین تهدیدهای  اما بنا به عواملهای متعددی هنوز خطر شروع جنگ  جدی و فوری  کمتر محتمل است. کشمکشهای اخیر حاوی پیامهای برای حل و فصل یک معضل سیاسی و اقصادی دیگری بین دو دولت سرمایه داری و ضد آزادیخواهی و ضد رفاه و امنیت اکثریت شهروندان است.  بدون تردید شروع هیچ جنگ مستقیمی بین آن دو دولت جنایتکار نمیتواند در کنترل آنها باقی بماند . این را هر دو طڕف میدانند.  هدف و پیام واقعی  ناشی از این کشمکش و تهدیدها با وجود مخاطڕات و پیامدهای عمده آن، قبل از اینکه نظامی باشد سیاسی است.  در هر حالت اولین قربانیان  این سناریو  اکثریت توده های زحمتکش و طبقه کارگر میباشد. هدف تامین منفعت هردو دولت ارتجاعی و به وجود آوردن  بالانس مورد قبول دو طرف  در این معامله است. روشن است که  روسیه  نیز به عنوان قدرت متقابل امریکا در منطقه و یکی از بازیگران پشت صحنه این ماجرا باید منافعش تامین گردد.

از اینرو  باید متوجه این حقیقت ساده شد که  سیاست هئیت حاکمه امریکا و بلوف های ترامپ علیه ایران بر سر کنار زدن حکومت اسلامی ایران نیست! دقیقا بر عکس بر سر حفظ آن اما با مقداری “تضعیف” کردن و رامتر کردن آن در صدد  تلاش برای تامین منافع و رابطه پایدارتری اقتصادی-امنیتی با جمهوری اسلامی میباشد. آلترناتیو سازیهای امریکا با اپوزسیون دلقک مورد توجه امریکا  تنها به هدف اعمال فشار علیه رژیم است نه  هنوز شکل دادن به آلتر ناتیوی برای جا نشینی جمهوری اسلامی. این اتفاق زمانی بطور واقعی رخ خواهد داد که همه “صدای انقلاب” واقعی را شنیده باشند و علیرغم میل امریکا و بقیه جمهوری اسلامی با قدرت متحزب و اعتصاب و اعتراض  سازمان یافته طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و سوسیالیست به زانو در آمد باشد. اینکه بخشی از اپوزسیون  بی مایه ایرانی سرگرم پرسه زدن در وزارت خارجه امریکا هستند، عملا دارند به همان سیاست امریکا  در راستای بقای جمهوی اسلامی و به هدف گرفتن امتیاز از ایران خدمت میکنند.

ایجاد فضا سازی نظامی و کفچرانی مقامات دو طرف تا این لحظه هم  به جمهوری اسلامی ایران در جهت سرکوب معترضین  و ایجاد فضای نظامی ترخدمت کرده است ، ایجاد مشغله و نگرانی های که جامعه را به سکوت و محافظه کاری بیشتر حول میدهد بخش دیگری از این “دستاورد” است، و اینکه دولت فاشیست اسلامی از این فضا بهره میگیرد تا همه مشکلاتی که خود راسا بانی آن بوده و هست را به گردن امریکا و “خارجی ها” به اندازد، و بلاخره کمک به کاهش کشمکشهای واقعی درون هیئت حاکمه نظام فاسد جمهوری اسلامی بخش دیگری از “محاسن” سیاستهای احمقانه  ‌هیئت امریکا و ترامپ در برخورد به جمهوری  اسلامی فاشیست حاکم بر ایران  است.

  اصل موضوع برای جنبش ما  عبارت است از: با  تاکیدمان بر اهداف و سیاست متمایز خود، که در نقطه مقابل اهداف هر دو دولت جنایتکار وهمچنین نیروهای اپوزسیون بورژوائی و پوپولیست و ملی گرا و اسلامگرایان ایرانی که استراتژی خود را همواره به ارابه امریکا، جنگ و محاصره اقتصادی و  یا دخالت “غیر نظامی غرب” آویزان کرده اند، و اکنون از نو به چنین تحولاتی امید بسته اند و به بازی گرفته میشوند، قرار دارد.  بر این حقایق ساده آگاهیم که برای ما طبقه کارگر، جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی، جنبش سوسیالیستی  و کمونیستی و برای هر کسی که آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی و رسیدن به یک ایران آزاد، برابر، سوسیالیستی  و مرفه  و متمدن را دارد  کوچکترین امید بستن به این نوع جدالها و بازیها از نوشیدن سم برایش مرگ آورتر خواهد بود!، همچنانکه امید بستن به امریکا و دخالتش در منطقه و ایران، و  امیدوار بودن به کشمکشهای تا کنونی جناحهای درونی جمهوری اسلامی و از این مسیر به امید “انقلاب” بودن، برای بخشی از مردم  و احزاب مرگ آور بوده است و بدینوسیله مستقیما به مبارزه آزادیخواهانه ما برای سرنگونی  کلیت بساط جمهوری اسلامی آسیبهای جدی رسانده اند!

پیروزی ما در گروه عبور از همه این دولتها و استراتژی ها و امیدهای واهی و پوچ و تنها با اتکا به صف و سیاست مستقل و سوسیالیستی خودمان است! همه را به این صف و تلاش فرامیخوانیم.

منبع: شماره ۵٩ نشریه سوسیالیسم امروز

۶ مرداد ١٣٩٧

٢٨ ژوئیه ٢٠١٨