کودتای ۲۸ مرداد؛

کودتای ۲۸ مرداد؛

جبهه ملی و حزب توده

روز شمار کودتا

پس از قیام ملی ۳۰ تیر امریکا و انگلیس برای سرنگونی دولت مصدق به توافق رسیدند:

-روی کارآمدن جناح چرچیل- ایدن به جای دولت حزب کارگر( کلمنت اتلی )که با مصدق مماشات می کرد

-روی کار آمدن دولت آیزنهاور در آمریکا به جای دولت ترومن دموکرات

-توافق آمریکا و انگلیس بر کنسرسیوم نفتی:انگلیس۵۴ درصد—بریتیش پترولیوم۴۰درصد—شل۴۰درصد-امریکاییها۴۰ درصد-فرانسوی ها۶درصد—و هلندی ها۴ درصد

-نامه سرگشاده حزب توده به مصدق۱۳۳۱/۶/۱۶:سرلشکر ارفع و حجاری و سرهنگ بختیار و اخوی  درحال توطئه برای کودتا هستند

-فرستادن قرآن توسط مصدق برای شاه.مصدق در پشت قرآن نوشت :؛دشمن قرآن باشم اگر بخواهم قانون اساسی را عوض کنم و رژیم مملکت را تغییر  دهم . و ریاست جمهور را قبول کنم ؛

-تشکیل سازمان افسران جبهه ملی

-۲۱ مهر۱۳۳۱ حمله لشگر گارد به تهران به بهانه مانور .این توطئه توسط سرهنگ مبشری به اطلاع مصدق رسید و خنثی شد .

افراد دخیل در این کودتا:

-۷ سناتور —ازجله سرلشگر زاهدی—۴ نماینده مجلس—از جمله دکتر بقایی —۵ افسر ارتش —از جمله سرهنگ حجازی آجودان شاه—برادران رشیدیان و چند تن از خانواده سلطنتی .

-نامه سرگشاده حزب به مصدق درمورد کودتا .حزب از مصدق خواست موضعش را در برابر کودتا مشخص کند

-دستگیری و بازنشسته کردن ۱۳۶  نفر از توطئه گران

-۲۱ مهر۱۳۳۱ انشعاب در حزب زحمت کشان و جدایی ملکی از بقایی

-تبعید اشرف و ملکه مادر از ایران

آماده شدن وسایل تبعید شاهپور علیرضا و عده ای دیگر

-اول آبان ۱۳۳۱ تعطیل مجلس سنا ،کانون توطئه گران

-تلاش بقایی و شمس قنات آادی در دور کردن ایت الله کاشانی از مصدق

-حمایت کاشانی از تحصن سر لشگر زاهدی

-توطئه ۹ اسفند برای ترور مصدق.این توطئّه توسط سرگرد خیر خواه از افسران توده ای به اطلاع مصدق رسید .

-صدور سه نامه و اطلاعیه از کاشانی به طرفداری شاه

-اردیبهشت ۳۲ :قتل افشار طوس رئیس شهربانی طرفدار مصدق توسط بقایی و زاهدی  وحسن خطیبی ژورنالیست و سرتیپ بایندر مزینی ومنزه

  • دستور باز داشت زاهدی و بقایی
  • متحصن شدن زاهدی در مجلس
  • -حمایت کاشانی از زاهدی و بقایی
  • انتصاب سرتیپ نصرالله مدیربه ریاست پلیس(جز کودتاچیان بود)
  • انتصاب سرتیپ محمد دفتری از اقوام مصدق(جز کودتا چیان بود)،حزب توده به مصدق اعلام کرد سرتیپ دفتری جز عوامل کودتاست .
  • ۱۷ مردا ۳۲ اعلام قریب الوقوع بودن کودتا از سوی حزب توده
  • -اعلام دروغین کودتا از سوی حزب توده توسط مظفر بقایی
  • -۲۳ مردادخبر قطعی کودتا از سوی حزب توده. این خبر توسط سرهنگ مبشری به اطلاع مصدق رسیدو سرتیپ دفتری برادر زاده مصدق جز کودتاچیان بود
  • لغو کودتا بخاطر لو رفتن آن
  • شروع مجدد کودتا در ساعت ۱۲ شب ۲۴ مرداد
  • رساندن خبر کودتا به مصدق توسط حزب توده.در این شب رییس ستاد ارتش در محل کارش نبود.
  • ستوان شجا عیان افسر توده ای که جز کودتا چیان و مامور سرکوب گارد مصدق بود به کمک گارد مصدق رفت و سرهنگ نصیری را دستگیر کرد
  • شکست کودتا و فرار شاه
  • سرتیپ سپه پور از مصدق خواست هواپیمای شاه را یا بزند یا برگرداند ومصدق مخالفت کرد
  • طرح جمهموری توسط دکتر فاطمی
  • طرح جمهوری دموکراتیک توسط حزب توده
  • – دستور مصدق برای سرکوب تظاهرات حزب توده
  • ۲۷ مرداد دستگیری ۷۰۰ فعال حزب توده
  • ۲۷ مرداد ملاقات سفیر آمریکا با مصدق و ترساندن مصدق از قدرت گرفتن حرب توده و تهدید به خروج آمریکایی ها از ایران
  • سرکوب توده ای ها در رشت و انزلی
  • مخفی شدن ستاد کوتاچیان
  • دستور مصدق برای جلوگیری از تظاهرات مردم
  • ۲۸ مرداد حرکت اوباش در تهران
  • تماس حزب توده با مصدق و گرفتن اجازه برای حضور نیرو های حزب در خیابان .مصدق موافقت نکرد.
  • تقاضای حزب از مصدق برای دادن پیامی رادیویی و فرا خواندن مردم برای مقابله با کودتا. مصدق گفت: امکان آن وجود ندارد.
  • تماس دوم حزب توده با مصدق ،مبنی برجدی بودن خطرپیروزی کودتا . مصدق گفت: این ها پانیک است .
  • تماس سوم حزب توده با مصدق در ساعت ۲ بعد از ظهر . مصدق گفت: بمن خیانت شده است . اقدام کنید.

علل کودتا

کودتا از علل داخلی و خارجی منشا می گرفت .که این دو علل هر کدام ۲ پایه اقتصادی و سیاسی داشتند :

علل داخلی

۱- پایه اقتصادی:تامین منافع شاه ، دربار ،اشراف،فئودال ها و سرمایه داران وابسته

۲-پایه سیاسی:برقراری دیکتاتوری فردی

علل خارجی

۱- پایه اقتصادی:غارت منابع عظیم نفتی و تصاحب بازار داخلی توسط امپریالیسم جهانی

۲-پایه سیاسی:استقرار یک رژیم دست نشانده غرب و تحکیم محاصره شوروی

عوامل کودتا

۱عوامل داخلی

-شاه

-دربار

بزرگ مالکین

-سرمایه داران کمپرادور

-کارمندان رده بالای دولت

-ژنرال های ارتش

-بورو کرات ها و تکنوکرات ها

-اوباش:شعبان بی مخ  و دارو دسته اش .برادران رشیدی،عمیدی نوری،پری آژدان قزی،

-روزنامه نگاران

-نمایندگان مجلس

-کارمندان اصل چهار ترومن

-مستشاران نظامی درارتش

۲عوامل خارجی

-انگلیس

-امریکا

عوامل موثر در پیروزی کودتا

این عوامل را باید در دو سطح برسی کرد

علل بیرونی

۱- به هم خوردن توازن قوا در سطح جهان به ضرر  دکترمصدق

۲-توافق امریکا و انگلیس بر سر سهم هر یک در غارت منابع

۳- مرگ استالین و جنگ قدرت در شوروی

علل درونی

برای برسی علل درونی باید ابتدا قوا و امکانات ضد انقلاب را دید و بعد نقاط قوت و ضعف نیروهای ملی و طرفداران آن را برسی کرد .(جبهه ضد انقلاب را قبلا تحت عنوان عوامل داخلی بررسی کردیم)

جبهه انقلاب

۱- نیرو های ملی:دکتر مصدق و محبوبیت ملی اش

-امکانات دولت در ارتش و بوروکراسی دولتی و تبلیغات رسمی

-سازمان  افسران ملی در ارتش

-هواداران جبهه ملی در بازار

-احزاب طرفدار نهضت ملی : مثل حزب ایران

۲- حزب توده: نیروهای هوادار و سازمان نظامی حزب و سندیکا های کارگری حزب

۳- نیروی سوم خلیل ملکی :که نیرویی نسبتا متشکل بودند

اشتباهات جبهه ملی

-شروع کار با افرادمشکوک و بدنام

-ارزیابی اشتباه از امریکا

-ارزیابی غلط از تناسب نیروهای داخلی

-خود رایی مصدق

-انتخاب بد همکاران

-تزلزل و بی اراده گی در مقابل کودتا

اشتباهات حزب توده

-ارزیابی غلط از دکتر مصدق از سال ۲۹ تا نیمه اول سال۱۳۳۱

-غرور و خود خواهی رهبران حزب

-درک غلط نسبت به انقلابی نبودن اقشار غیر پرولتری

-آشنا نبودن نسبت به واقعیات جامعه

-بی توجهی به دموکراسی درون حزبی

-عدم توجه به تذکرات حزب کمونیست شوروی

-درک غلط رهبران حزب در خارج از کشور

-ارزیابی غلط  از نیرو های حزب

-ارزیابی غلط از نیروهای انقلاب

-ارزیابی غلط از نیروی امپریالیسم و ارتجاع داخلی

-ارزیابی غلط از امکانات دکتر مصدق

اراده استفاده از امکانات

بدون بررسی اراده و عزم راسخ در استفاده از امکاناتی که منجر به پیروزی کودتا شد،بررسی کودتا ناقص است .

بابررسی روز شمار کودتا از ابتدا تا انتها می بینیم نیروهای کودتا(داخلی و خارجی)در عزم خود راسخ اند و از تمامی امکانات خو د به نحو احسن استفاده می کنند . اما در جبهه انقلاب چنین نیست.

مصدق و تیم سیاسی-نظامی اومرد چنین میدانی نیستند.

قاتلین افشار طوس رییس شهربانی کل کشور با خیال راحت رفت و آمد می کنند و عده ای از آنان نیز باز داشت اند.

اشرف خواهر شاه می رود و می آید و حامل دستورات و پیغام های کودتاست.

زاهدی مدام با رهبران ملاقات می کند تا تک انها را برای کودتا قانع کند

عوامل انگلیس و امریکا   مدام یارگیری می کنند. ومدام در حال رفت و آمدند.

مصدق اما درسرکوب ضدانقلاب مردد است .نه پایگاه طبقاتی اش (اشراف قاجاری) ونه پرنسیب هایی که او به آن وفا دار است به او اجازه حرکتی قاطع را نمی دهد. مصدق و تیم او از درک تغییر اوضاع عاجزند.  تنها دکتر فاطمی است که درک صحیح تری دارد . مصدق باید بدون فوت وقت قاتلین  و عوامل  دخیل  درقتل افشارطوس را سرکوب می کرد. زاهدی ،بقایی ،روزنامه نویس های وابسته را دستگیر ،محاکمه و زندانی می کرد و با حرکتی قاطع درارتش ،فرماندهان طرفدار کودتا را خلع ید می کردو افسران طرفدار حکومت ملی را به جای آنان می گماشت.

مصدق باید طی پیامی مردم را به خیابان ها می آورد وآن ها را مسلح می کرد.

مصدق باید در آن مقطع حساس دست اتحادبا حزب توده را می فشرد.و از نیرو وامکانات حزب توده استفاده می کرد . مصدق باید بر ترس خود در نزدیکی با بلوک شرق فائق می آمد . و به بلوک شرق نزدیک می شد . مصدق باید بعد از خنثی شدن کودتای ۲۵ مردا و فرار شاه سلطنت را منحل و اعلام جمهوری می کرد .

اما مصدق در تمامی این مراحل مردد بود و تمامی این کارها را نکرد.

حزب توده اما در این زمان ها در گیر و دار جنگ قدرت در درون خود بود . وعلیرغم شعار ؛کودتا را به ضد کودتا بدل می کنیم؛کاری نکرد. ودر روز کودتا نتوانست مستقلا تصمیم بگیرد و وارد عمل بشود .وقت را در تماس های بی حاصل با مصدق گذراند و گذاشت تا کودتا پیروز شود و نتوانست از امکاناتی که داشت به نفع انقلاب استفاده کند.

نیروی سوم در روز قبل از کودتا به نیروهایش دستور داد تا از شهر خارج بشوند . جلال آل احمد مسئول تبلیغات نیروی سوم در خاطراتش می نویسد که۳۰.  مرداد فهمید کودتا شده است . در روز کودتا جلال مشغول بنایی و ساخت و ساز خانه اش بود ودر مجموع جبهه انقلاب فاقد عزمی جزم در استفاده از امکاناتش برعلیه کودتا بود .

۲۴ اکتبر ۱۹۱۷نامه لنین به اعضا کمیته مرکزی

اکنون دیگر تاخیر در قیام برابر با مرگ است .اکنون همه چیز به مویی بسته است و مسائلی در دستور روز قرار دارد که نه با مشاوره می توان آن را حل کرد ونه با کنگره ها،بلکه حل آن ها منحصرا از عهده خلق ها ،توده ها و مبارزه با توده های مسلح ساخته است .نمی توان در انتظار نشست ممکن است همه چیز از دست برود .تصرف فوری قدرت برابر است با دفاع از مرد م.

چه کسی باید قدرت را به تصرف درآورد . این موضوع اکنون مهم نیست . تاریخ انقلابیونی را که می توانندامروز پیروز شوند(و یقینا پیروز خواهند شد)ولی چنانچه کار را به فردا بیندازند بیم آن می رودبسی چیز ها را از دست بدهند.در تقابل تاخیری که روا دارند نخواهند بخشید .این موضوع را تاریخ کلیه انقلاب ها ثابت کرده است . وهر آینه افرادانقلابی با علم به این که نجات انقلاب به آن ها وابسته است لحظه را از دست بدهند.جنایت آن ها خیانت بی حد وحصری  خواهد بود .تاخیر در اقدام برابر مرگ است .

کفایت رهبری و رهبران بی کفایت

حال ببینیم در لحظه ای که لنین تاخیر در آن را برابر مرگ وخیانت می داندو تاکید می کند که همه چیز به مویی بسته است.رهبران جنبش (جبهه ملی و حزب توده )چه می کردند.

شاه فرمان عزل مصدق راصادر می کند. وخود به رامسر می رود و منتظر جواب کودتا می شود تا در صورت شکست از کشور خارج شود .

حزب توده کودتا را به مصدق خبر می دهد . رئیس ستاد ارتش که باید با کودتا مقابله کند کجاست؟در یک میهمانی شام مشغول خوش گذرانی است.مصدق در زیر پتو دلخوش به خبر های امید وار کننده رئیس شهربانی است . رئیس شهربانی کیست .؟برادر زاده دکتر مصدق سرتیپ دفتری است که خوداز عوامل اصلی کودتاست.

با این همه کوتا ۲۵ مرداد شکست می خورد . تا ۲۸ مرداد کار به بطالت می گذرد .

مصدق سعی می کند کارها را به روال گذشته با همان تاکتیک ها پیش ببرد .حزب توده به خیابان ها می ریزد و شعار مرگ بر شاه و زنده باد جمهوری دموکراتیک را می دهد . و جبهه ملی و نیروهای نظامی توده ای ها را سرکوب می کنند.

در روز ۲۸ مردادکه استارت کودتا توسط اوباش زده می شودتا ساعت ۲ بعد از ظهر که موج کودتا به خانه دکتر مصدق می رسد . همه چیز به موئی بسته است و انتظار یعنی مرگ جنبش . وقت در مشاوره های بی حاصل از کف می رود .

در فاصله ۸ صبح تا دو بعد از ظهر زمانی است که گره ناگشودنی  نفت ، دیکتاتوری وآمریکا و انگلیس در خیابان ها باید توسط توده و طبقه باز شود. رهبران بی کفایت وقت را از دست می دهند و فراموش می کنندکه از دست دادن این لحظات تاریخی جنایتی بی حد وحصر است.

بحران در رهبری حزب توده درآستانه کودتا

در اسفند سال۱۳۳۱ اختلاف بین دو جناح کیانوری—قاسمی با جناح بهرامی—یزدی به اوج خود می رسد.

کیانوری از سازمان ایالتی تهران برکنار می شودوجای اورا حسین جودت می گیرد.

مریم فیروز از رهبری سازمان زنان بر داشته می شود . وجای اورا هوشمند راد می گیرد.

حسین جودت بدون سابقه کار تشکیلاتی مسئول بخش های زیر می شود:

-سازمان افسران

-شورای متحده مرکزی

-تشکیلات اذربایجان

-سازمان ایالتی تهران

سه نامه مهم

در سال ۱۳۳۲ سه نامه از رهبری داخل کشور به رهبران حزبی مقیم مسکو فرستاده می شود :

۱- نامه مشترک بهرامی،یزدی و جودت

۲-نامه کیانوری

۳-نامه مهندس عُلوی

با نگاهی به این سه نامه متوجه می شویم که حزب توده در آستانه کودتا بعلت سرطان کشنده فراکسیونیسم ،خود خواهی،قدرت طلبی،بی اخلاقی از درون متلاشی شده بود و امکان هر اقدامی از او سلب شده بود.

تیر خلاص حزب قبل از کودتا توسط کیانوری ،بهرامی،یزدی،جودت و دیگران به مغز حزب شلیک شده بود.

امکانات سازمان افسران حزب در روز ۲۸ مرداد

کیانوری در خاطراتش مدعی است که اعضائ سازمان افسری حزب در رده عملیاتی نبودند و برای حزب امکان نداشت که درآن روز از آن نیروها بهره بگیرد .

واقعیات چه می گویند:

۱- فرماندهی گروهان پیاده مستقر در چهار راه مخبرالدوله یکی از حساس ترین نقاط پایتخت در روز ۲۸ مردادبه عهده سروان رمضان شرقیان دهکردی از اعضا سازمان افسری بود .که در صبح ۲۸ مرداد گروه اوباش را تارو مار کرد .اما در عصرآن روز مورد تهاجم قرار گرفت و زخمی شد .

۲-اطراف ستاد ارتش در ۲۸ مرداد توسط سروان کلالی فرمانده تانک حفاظت می شد . او از اعضا سازمان نظامی حزب بود .

۳- حفاظت فرستنده رادیو تهران و بی سیم بعهده گروهان تانک به فرماندهی ستوان یکم هوشنگ قربان نژاد  از اعضا ئسازمان نظامی حزب بود.

۴- در صد قابل توجهی از افسران رزمی فرماندهان تانک های شوتس به اضافه برخی از فرماندهان رده بالای ارابه های جنگی از اعضا سازمان افسران حزب بودند.

۵- فرماندهی تانک های مستقر در اطراف منزل مصدق با ستوان شجاعیان توده ای بود.

۶- فرماندهی بخشی از تانک های مستقر در تهران برعهده ستوان یکم ایرج ایروانی بود.

۷- در مجموع ۲۴۳ عضو سازمان نظامی در تهرانآماده حرکت بودند

۸-رئیس کلانتری میدان شاپور و سبزه میدان به عهده سروان جواددرمیشان بود که یکی از مراکز مهم تمرکز و حرکت اوباش بود.

۹-ریاست کلانتری منطقه ده یکی دیگر از مراکز تجمع اوباش به عهده سروان جواد صادقی بود.

۱۰-سروان مهدی همایونی جز ستاد کوتا بود.

۱۱-سروان پولاد دژ از افسران رکن ۲ بود

۱۲-ستوان یکم عبدالله مهاجرانی مسئول واحد محافظت از سرلشگر زاهدی بود .

شطرنج انقلاب

به این فرماندهان حاضر در کارزار باید ۲۵۰۰۰، عضو حزب در تهران  (طبق نامه کیانوری به رهبری حزب در مسکو در سال ۳۳) و هواداران دکتر مصدق در ارتش و نیروهای نظامی و توده های مردم را اضافه کرد.

جز این ها با امکانات یک دولت قانونی از ارتش گرفته تا رادیو روبروئیم . اگر تمامی این مهره ها را در شطرنج جنبش ملی در برابر صف اشقیا بچینیم می بینیم که شکستن و درهم کوبیدن حرکت اوباش کار بسیار سختی نبود .

اشکال کار در کجا بود

سئوالی که مدام آدمی را آزار می دهد این است که پس با این همه امکانات اشکال کار در کجا بود . چگونه کودتا گران شکست خورده ودر حال فرارتوانستند بر موج حرکت اوباش سوار شوند و یک کودتای شکست خورده رابه یک شورش پیروز بدل کننداما نیرو های انقلاب با تمامی امکانات از یک دست برنده یک بازنده زبون ساختند.

اراده استفاده از امکانات

مشکل جبهه ملی و حزب توده نبود امکانات نبود . کیانوری به غلط به بررسی سیاهه امکانات انقلاب و ضد انقلاب می پردازد . زاویه درست بررسی این بحران ،بررسی اراده استفاده از امکانات است .

دکتر مصدق نخست وزیر قانونی مملکت بود و می توانست با استفاده از تمامی امکانات یک دولت قانونی از رادیو گرفته تا ارتش از فراخوان مردم گرفته تا استفاده از قهر انقلابی تمامی کانون های توطئه را درهم بکوبد .اما ببینیم چه کرد .آنقدر دفع الوقت کرد تا اوباش به خانه اش رسیدند و خانه اش را آتش زدند.

حزب توده چه کرد؟

در حالی که کودتا با حرکت چند صدنفره اوباش شروع شد .حزب با امکاناتی که داشت می توانست دستور سرکوب اوباش را بدهد.آنقدر دفع الوقت کرد تا حرکت اوباش با تصرف تانک هایی که فرماندهی آنان با افسران حزبی بود خودرا به یک ارتش تبدیل کنند.

مشکل حزب برخلاف ادعای کیانوری نبود امکانات نبود ،اراده استفاده از امکانات بود .

در پشت ۲۵۰۰۰ عضو تشکیلات کمیته ایالتی حزب  و یک سازمان نظامی منضبط و انقلابی و آماده فداکاری اراده و عزمی انقلابی برای رهبری این نیرو نبود .