تا سایه شوم سرمایه داری اسلامی از سر جامعه برداشته نشود هر بار به بهانه ای شهروندان طعمه حریق بازار سودجویان میشوند!

تا سایه شوم سرمایه داری اسلامی از سر جامعه برداشته نشود هر بار به بهانه ای شهروندان طعمه حریق بازار سودجویان میشوند!
۱۹ تیر ماه نیمه شب سه شنبه، اتوبان مولوی شهر سنندج بر اثر برخورد تانکر حامل نفت با یک دستگاه اتوبوس حامل مسافران صحنه حریق شد. تا کنون دهه ها نفر در این سانحه دلخراش جان خود را از دست داده اند. خود وجود تانکر حامل سوخت و مشتقات نفتی سپاه در ترمینال مرکزی شهر غیرمجاز و جرم است، چه رسد به اینکه در چنین ساعت شبانه روزی برخورد کند به اتوبوسی با ده ها مسافر و آنان را طعمه حریق کند. جرمی که بدیهی تر پرده از دیگر جرائم از این نوع رژیم در قبال جان شهروندان برمیدارد. و یا ریختن زباله های شیمیایی در سد قشلاق سنندج به منظور دفن کردن طی سالهای گذشته تنها نمونه ای دیگر از بازی گرفتن جان ساکنان این مناطق است! سپاه پاسدارن به عنوان یکی از ارکان اصلی این نظام و طراحان تخریب محیط زیست و به تباهی کشاندن این جامعه است. این رژیم بواسطه سپاهیان ششلول بند و دیگر چماقدرانش چهار دهه است به جان مردم نقاط مختلف این جامعه بازی میکنند. پروژهای تخریب جامعه به اشکال مختلف از سوی این جانیان، گوی سبقت را از ارتجاعی ترین کشورهای جهان ربوده.
از روزی که پروژه های شهرسازی در جهان رقم زده شده و تحقق امنیت و حفظ جان انسان ها در اجندای وظایف وعملکرد دولتهای متعارف سرمایه قرار داده شده، استانداردهایی هم به بیلان راهسازی افزوده شده تا ضریب امنیتی شهروندان افزونتر گردد. هر چند مبرهن است خود این امکانات و تسهیلات هم عمدتا با بهره کشی از گرده طبقه کارگر و مالیات بر درآمد دیگر اقشار تامین شده و میشود. یکی و تنها یکی از این استانداردها ایجاد اتوبان و بزرگ راههای با تسهیلات استاندارد است تا ماشینهای حامل بارهای سنگین و تانکرهای خصوصا حامل مواد سوختی در صورت دچار شدن به حوادث غیر مترقبه در وهله اول خودشان کمترین آسیب متوجه شان گردد و ضمنا میزان آسیبها به محیط پیرامون و زیستی را به حداقل ممکنه برساند.
رعایت این استانداردها در بخش راه و ترابری هر کشوری بطور حتم از طریق تخصیص بودجه های معین و چشمگیر قابل انجام است. اما در کشوری که اکثر شریانهای اقتصادی این مملکت توسط یکی از ستونهای همین نظام یعنی سپاه پاسداران و دیگراعوان و انصار قداربندش چنگ انداخته شده و درآمدهای حاصله را به جیب می زنند انتظار تغییر در وضع موجود و یا اختصاص بودجه برای بزرگ راهها و جاده های استاندارد برای حفظ امنیت شهروندان توهمی بیش نیست.
این واقعه دهشتناک بدون شک وجدان بیدار هر انسانی را به شدت می آزارد اما باید بجای به سوگ نشستن در چنین وضعیت و شرایطی، مردم آزاده سنندج و دیگر نقاط ایران از هر زمانی بیشتر با صف متشکل و متحد مبارزه علیه این تهدیدها که هر بار بنوعی امنیت و زندگی حقوق شهروندی آنانرا در سراسر مملکت پایمال نموده ایستاده و اعتراض کنند و نگذارند به این سادگی رژیم از کنار این سوانح تراژیک قصر در برود. از همینطریق جای خود دارد به خانواده، بستگان و عزیزان تک تک این انسان ها که طعمه حریق آتش سودجویان سرمایه شدند تسلیت گفت و خود را در کنار آنان دید و سهیم غم و اندوهشان شد.
ناصر بابامیری ۱۱٫۰۷٫۲۰۱۸