اعتراف اجباری

اعتراف اجباری.

کلمه ای بسیارخشن،نفرت انگیز،یاداورشکنجه،زندان،تحمیل هرانچه که انسان درشرایط عادی ودرفضای امن وآرام وبدون اجبارحاظربه بیان ان نیست .اعتراف پایان مقاومت وتسلیم  انسان بی دفاع درشرایط نابرابرمابین ظالم ومظلوم است .اعتراف گیری، کثیفترین وضدانسانی حربه برای کتمان واقعیت درونی انسان ،وتحمیل پزیرش وتقبل هرانچه درنفی ان به ستیزبرخواسته است .اعتراف گرفتن زیرشکنجه وفشارهای تحمل ناپذیردرمکانهای مخوف با دستور حاکمان مستبد توسط ماموران خشن اموزش دیده صورت می گیرد .خواه دراطاقکی داخل تلویزیون ،یا سلول زندان ،اصل تحمیل شرایط نا متعادل روحی وروانی ،به انسان اسیرودربند است .بیان این نکته به ظاهر ساده اسیب های جبران ناپذیر برانسان وارد می کند. تا دم مرگ تمام وجودش را آزار می دهد.این عملکرد وحشیانه  زخم عمیقیست برپیکروفکرشخص آسیب دیده که با هیچ دکتروداروی التیام نمی بخشد.چه بسا وقتی که به شکل وشیوه جمهوری اسلامی (که درچهل سال حکومت بربریت خشن دین ومذهب به روز وبازتولید شده است)ازطریق رسانه وتلویزیون فرد وادارمی شود از کرده خود اظهار پشیمانی و ندامت کند.چه آن شخص که مقاومت می کند وهستی خود را فدای آرمانش می کند و لب فرو می بندد، وچه آن شخص که توان مقاومت ندارد و تسلیم می شود،هردو قربانی عملکرد وحشیانه حاکمیت مستبد وانسان ستیزهستند. اعتراف عمل انسان ستیزبیرحمانه ای است که علاوه برفرد آسیب دیده جامعه را نیزدربعد وسیع با آسیب و رنج آن مواجه و درگیرمی کند.اعتراف اجباری نقض فا حش ابتدایی ترین حقوق انسان است .حاکمیت به شدت فاسد و فاشیست جمهوری اسلامی برای ماندگاری خود درقدرت ،ازهیچ عمل انسان ستیزی دریغ نمی ورزد. لذا باید برای مقابله با این ستمگر انسان ستیزجنبش عظیم اجتماعی شکل بگیرد .این رژیم برای شکستن رو حیه حق طلبی ،مطالبه جوی وستم ستیزی ،اززندان و شکنجه ،تجاوزو اعتراف وهرانچه با شان و کرامت انسانی همخوانی ندارد استفاده کرده ومی کند .ارزشهای این رژیم دراندیشه ارتجاعی ،تحجر،خرافه گویی،خرافه پرستی برای تحمیل خود به توده ی مردم شکل گرفته است .هر حرکت و کنشگری که با اصول ومبانی فاشیستی آن همخوانی نداشته باشد،با و حشیانه ترین وجه ممکن سرکوب وخفه می شود.اینک یکی ازدختران انقلاب شاپرک شجری زاده به جرم نه به  حجاب اجباری به بیست سال زندان محکوم میشود.مائده هژبری ،النازقاسمی وشاداب دختران  دیگرازدیارعشق، خنده، شادی و رقص تحت فشاربیر حمانه ترین عمل غیر انسانی ، وادار به اعتراف درتلویزیون می شوند.این رژیم نمادبربریت ،توحش وانسان ستیزیست .هیچ گونه صدای مخالف ،آزادی خواهی ،حق طلبی را برنمی تابد.این رژیم درتحمیل افکارپوسیده وکپک زده ی خود برجامعه ناکام مانده است .سبک زندگی این نسل ،هیچ هم خوانی با قوانین ارتجاعی استبداد مذهب ودین ندارد.این نسل به خود باوری رسیده است.مسیرتغییروتحول اجتماعی رابه سمت پیشرفت وتمدن انسان محور،برای رسیدن به عدالت و برابری مشخص ،ودرپیش گرفته است.میان توده های ستمدیده و حاکمیت فاسد وغارت گرجمهوری اسلامی شکاف عمیقی بوجود آمده است .توهم به این ،یا ان جناح  ،برای تغیرازدرون حاکمیت ،فروریخته است .ابعاد اعتراضات ومطالبات توده ای هرروزوسعت بیشتر می یابد.حرکتهای اعترا ضی ازمحدوده این وان مراکزبحرانزده کاروتولید ،فراتررفته است .جنبش اجتماعی ، به قامت وپهنای کشورایران شکل گرفته است. وهر روز بروسعت مطالبات آن افزوده و فراگیرتر می شود.و به همین نسبت ،رژیم درصحنه داخلی وجهانی منزوی تر شده است .پایه ها و ارزشهای آن درجامعه به شدت تضعیف ودرحال از هم پاشیدن است .جامعه ایران آبستن تغییر و تحول بنیادیست.فاصله طبقاتی به اوج خود رسیده است .جامعه تسلیم پذیر،تمکین وسازش را به کنشگری جدی ،درجهت براورد کردن مطالبات طبقاتی (نان ،کار،آزادی)تبدیل کرده است .جنبشهای اجتماعی، استبداد خشن فاشیسم حکومت جمهوری اسلامی را به چالش کشیده است .مردم رنجدیده و ستم کشیده ایران، به هرشیوه ممکن برای رسیدن به آزادی و برابری به پا خواسته و مبارزه میکنند.هرچند نطفه های شکل گیری تشکلات مستقل توده ای ازدرون مبارزه شکل بسته است ،اما تا تولد هنوز راه درازی درپیش است .اولویت دراین نبرد رو در رو ،متشکل شدن وتقویت جنبش مزدی ودیگرجنبشهای پیشرواجتماعیست.برای رسیدن به عدالت و نابودی تبعیض و نابرابری ،باید تشکلات توده ای ومستقل درمحل کاروزیست به وجود اورد.کمک به سازمان یابی توده ای ،ایجاد سد ومانع در برابر به قدرت رسیدن دوباره فرصت طلبان استثمارگرونوکران بردگی مزدیست .توده های مردم کارگروزحمت کش ،ستمدیدگان و آزادی خواهان ،برای اینکه دوباره دردام حاکمیت ستمگردیگری گرفتار نشوند باید ازهم اکنون برای حاکم شدن برسرنوشت خویش ،به سمت سازمان یابی وهموارکردن مسیرشکل گیری تشکلات مستقل وتوده ای خود گام برداشته وتلاش کنند.

۲۱تیر۹۷٫عمرمینائی