مجاهدین ، دیپلماسی ، رۆیای قدرت ؟

مجاهدین ، دیپلماسی ، رۆیای قدرت ؟

گردهمایی  سالانه سازمان مجاهدین خلق به روال چند سال گذشتە در دهم تیر ماه برابر با ٣٠ژوئن در پاریس برگزار شد. این همایش کە با هزینە مالی سنگین این سازمان برگزار می شود، از سراسر اروپا ، کانادا و آمریکا ، دوستداران این جریان و افراد زیادی کە آرزوی دیدن پاریس ، برج ایفل و خیابان معروف شانزلیزە  ، با پرداخت هزینە سفر ،خوراک و محل استراحت، در فرانسە مادر دو انقلاب بزرگ بورژوازی و کارگری را دارند، تشویق و ترغیب  و بر سفرە رنگین و دست و دل باز مجاهدین ، با پولهای بادآوردە مهمان می شوند. جمعیتی کە به همت دوربینها و فتوشاب، تصاویر و عکس های آنان  راحت  تا صد هزار نفر به خورد بینندە دادە می شوند ،  هر سالە ارزش صرف  میلیونها دلار برای رهبران  مذهبی این جریان ثروتمند و مدعی قدرت در ایران را  در راه خدمت به دیپلماسی آنان جهت رسیدن به قدرت را دارند. برای سازمان مجاهدین خلق، نمایش نیروی همایش و تجمع در واقع جهت نشان دادن از صحنە تلویزیونها و رو به مخاطبین حامی آنان در نهادهای مالی ، سیاسی و نظامی دولت های غربی است . اما نکتە مهم و ویژەتر برای رهبران  مجاهدین در همایش های سالانه پاریس، حضور تجمع کنندگان با انگیزەهای متفاوت و حمل و تکان دادن پرچم و بنیرهای مجاهدین نیست، بلکە تمام تبلیغات  مجاهدین بر اطراف تریبون سخنرانان و صف اول مهمانان متمرکز است  کە چهرە  و موقعیت حکومتی آنان را رو به ایران و کانالهای اطلاع رسانی نشان دهند کە مجاهدین به آنان و حکومت هایشان جهت کسب قدرت در ایران نیاز حیاتی دارند. در میان مهمانان همایش امسال پاریس، کسانی همچون ”  نیوت گینگریچ، رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا از حزب جمهوریخواه، جوزف لیبرمن عضو ارشد حزب دمکرات، رودی جولیانی، شهردار پیشین نیویورک، ترکی الفیصل رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان سعودی ، (کسی کە سال گذشتە در همایش پاریس از رجوی بعنوان “مرحوم” نام برد و سوالات زیادی در بارە غیبت ١۵سالە نامبردە در صحنە سیاسی و سازمانی مجاهدین به همراه داشت)  و  برخی از مقام‌های کشورهای اروپایی و خاورمیانە نیز حضور داشتند . در گردهمایی سال گذشتە مجاهدین در همین تاریخ و در پاریس افرادی از قبیل “جان بولتون” مشاور امنیت ملی کنونی دولت “ترامپ” نیز شرکت داشت و سخنرانی کرد و وعدە گردهمایی امسال را در تهران داد؟!

سخنرانی مهمانان همایش پاریس گزینشی و مطابق میل و آرزوی رهبران مجاهدین تنظیم می گردد. اکثر یا تمام مهمانان از جناح راست و جنگ طلب سیاستگذاران آمریکا ، کشورهای اروپایی و خاورمیانه هستند کە طرفدار حملە نظامی بە ایران ،  سوریە و عیراقیزە کردن این کشور هستند. بنا به اطلاعات موثق پخش شدە در شبکەهای مجازی و از جملە روزنامه معتبر  ” فایننشال تایمز” کە مرکز آن در لندن است  ، هر کدام از سخنرانان صاحب پایە و مقام حکومتی، برای حداکثر دە دقیقە سخنرانی تا مبلغ ۴٠هزار دلار از مجاهدین پول دریافت می کنند.

در همایش روز شنبە پاریس سازمان مجاهدین ، مریم رجوی که مجاهدین خلق از او به عنوان “رئیس جمهور منتخب ” خود نام می برند، از دولت های  غربی درخواست نمود “که سازمان مجاهدین را به عنوان گزینه جایگزینی حکومت ایران به رسمیت بشناسند.” خانم رجوی با مهمانان گرانقدر حامیش دست نداد ، مبادا وضویش باطل شود؟!  اما با حجاب ابی رنگش کە از هم اکنون سند بردگی نیمی از جمعیت ایران یعنی زنان است قصد نشستن بر صندلی قدرت را دارد!

مجاهدین، نگاهی به گذشتە ، جهت توضیح موقعیت امروز !

سازمان مجاهدین خلق ایران  در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴توسط  “محمد حنیف نژاد  ، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین” تاسیس شد. این سازمان از بدو تشکیل با ایدئولوژی اسلامی و پایگاه اجتماعی خردە بوژوازی شهری نگاه اصلیش به قدرت با هر ابزار و امکانی بدون اتکا به تودەهای کارگر و ستمکش بودە و هست. افکار و ایدئولوژی مجاهدین ترکیبی از مذهب و ملی گرایی تحت تاثیر جبهە ملی و شیعە ١٢ امامی بود کە افرادی نظیر مهدی بازگان و ایت اللە محمود طالقانی کە مجاهدین وی را “پدر طالقانی” خطاب می کردند از رهبران معنوی آن محسوب می شوند. برخلاف تصوراتی کە گاهآ تبلیغ شدە یا می شود ، مجاهدین هیچگاه افکار چپ و برابری طلبانه نداشتە و چه در دوران اپوزسیون رژیم شاە و چه در حاکمیت جمهوری اسلامی همیشە در جبهە راست و ارتجاعی حکومت قرار گرفتە است . اما عناصری از چپ در صفوف این جریان تحت تاثیر رویدادهای اواخر دهە ۴٠ و اوایل دهە ۵٠ خورشیدی در سطح جهان و ایران حضور داشتند کە  با تغییر عقیدە از افکار ملی و اسلامی به چپ و مارکسیسم روی آوردند . پوستە راست و ضحیم ارتجاعی این جریان، امکان تغییر به سوی چپ را در این سازمان سد کردە بود و  این افراد در سال ١٣۵۴ انشعاب کردند . انشعابیون و بخش مارکسیست آن به رهبری “تقی شهرام ، بهرام آرام و وحید آفراختە  ”  کە از مجاهدین جداشدە بودند بعد از سرنگونی رژیم شاه در  بهمن ۵٧ ، “سازمان پیکار در راه آزادی طبقە کارگر ” را ایجاد نمودند. سازمان مجاهدین در دهە پنجاه خورشیدی به اقدام نظامی و ترور علیە مهرەهای رژیم شاه روی آورد. در اردیبهشت  ١٣۵۴ دو مستشار آمریکائی را نیز  ترور نمود  کە امروز به استان بوسی دولت آمریکا مشغول است  .  سازمان مجاهدین خلق ایران  و سپس “چریک های فدائی خلق” کە با عملیات مسلحانه سیاهکل در ١٩ بهمن ١٣۴٩ حضور سیاسی و چریکی  خود را در صحنە سیاسی و مبارزاتی ایران  نشان داد ، جزو دو جریان شناختە شدە و تآثیرگذار در قیام ضد سلطنتی ۵٧ و چند ماه بعد از آن بودند. مجاهدین از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی به حمایت از رژیم اسلامی برخاست و مسعود رجوی کە در دیماه ١٣۵٧ از زندان ساواک آزاد شدە بود را برای پست رئیس جمهوری کاندید نمود . اما حکومت اسلامی تازە به قدرت رسیدە دست رد به سینە آن زد. مجاهدین در رویدادهای ۵٨ و در جریان فرمان جهاد خمینی علیە مردم کردستان به حمایت از خمینی برخاست و آمادە بود نیروهای خود را برای سرکوب مردم کردستان اعزام دارد ، اما رژیم با آن روی خوش نشان نداد. با مرگ ایت اللە محمود طالقانی  در شهریور ١٣۵٨ و کم رنگ شدن نقش مهدی بازرگان و دیگر افرد ملی و لیبرال در دستگاه حکومتی رژیم اسلامی و پررنگ تر شدن جنبە مذهبی حکومت اسلامی ، مجاهدین هر چه بیشتر به مخالفت با جمهوری اسلامی سوق دادە شد و زمینه اپوزسیون بودن آنان توسط حکومت اسلامی عملآ فراهم گردید. مجاهدین  بعد از ناامید شدن از رژیم کە نطفەاش از سال ۵٩بستە شدە بود و تا خرداد ۶٠ را فاز “فعالیت سیاسی” نامیدە بود، در ٣٠ خرداد فراخوان تظاهرات در سرار کشور را به منظور سرنگونی جمهوری اسلامی صادر نمود. جمهوری اسلامی اعتراضات ٣٠ خرداد را بهانه سرکوب گستردە مخالفین قرار داد و هزاران زندانی را در زندانها اعدام و درخت وحشت و سرکوب رژیم مذهبی را با خون زندانیان سیاسی سیراب نمود.از ٣٠ خرداد به بعد ، مجاهدین  با نبرد مسلحانه و ترور رهبران و مسئولین جمهوری اسلامی، “فاز فعالیت سیاسی” را به “فاز نبرد مسلحانه” تغییر داد . بزرگترین عملیات مجاهدین انفجار دفتر “حزب جمهوری اسلامی” در ٧ تیرماه ١٣۶٠ بود کە بیش از ٧٠ نفر از مقامات جمهوری اسلامی از جملە محمد حسین بهشتی رهبر حزب جمهوری اسلامی و رئیس دیوان عالی کشور ، چهار وزیر و ٢٧ نمایندە مجلس  در میان کشتە شدەگان بودند.  در ٣٠ خرداد ۶٠ و در جریان سرکوب خونین مخالفین رژیم ، مجاهدین غیرقانونی اعلام شد و اعضا و فعالین آن همراه با دیگر مخالفین رژیم دستگیر، زندانی و بە شکل گستردە و سازمانیافتە اعدام شدند. بعد از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری و خطر دستگیری و مجازات وی توسط خمینی ، نامبردە همراه با مسعود رجوی در ٣٠ تیر ١٣۶٠ “شورای ملی مقاومت ایران ” را را با هدف سرنگونی رژیم اسلامی تشکیل دادند . بنی صدر رئیس جمهور این “شورا” و مسعود رجوی نیز بعنوان نخست وزیر منصوب شدند . بنی صدر و رجوی کە در اختفا بودند ، یک هفتە بعد از تشکیل “شورا” در ٧ تیر با هواپیمایی بوینگ ٧٠٧ و همکاری فعالین مجاهدین در نیروی هوایی توانستند به پاریس بگریزند. شورای ملی مقاومت در بدو تشکیل توانست چندین سازمان و گروە سیاسی و شخصیت منفرد ملی و مذهبی را به خود جذب نماید. از جملە  یکی از جریاناتی کە به این “شورا” پیوست “حزب دمکرات کردستان ایران” بود .اما در سال ١٣۶۴ به دلیل مذاکرە پنهانی(افتادن به دام توطئە اطلاعات) با مآموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، از این “شورا” اخراج شد. با انتقال نیروهای مجاهدین به خاک عراق و همکاری با ارتش و حکومت این کشور در جنگ ایران و عراق، تنش های جدی در شورای ملی مقاومت ایجاد شد . تا سال ١٣۶۴ بنی صدر و جمع زیادی از فعالین منفرد مخالف رژیم ، عمدتآ لیبرال و چندین سازمان و گروە دیگر از “شورای ملی مقاومت ” جدا شدند . از این “شورا” به جز پوستەای بی خاصیت چیزی باقی نماند و عملآ کل نیروی آنرا مجاهدین تشکیل می داد.

از وقایع پر هیاهوی تاریخ حیات سازمان مجاهدین، ازدواج مسعود رجوی با ” مریم قجر عضدانلو” همسر مهدی ابریشمچی بود کە اسم “انقلاب ایدئولوژی” بر آنان نهادند. مجاهدین کە در عراق و در گرداب تلاتمات سیاسی گیر کردە بود ، با راه انداختن شو “انقلاب ایدئولوژی” کە گویا در پس این ازدواج پیام ” رهایی زن از قید استثمار به معنی ضعیف ترین قشر جامعه  قرار دارد ” در واقع بردگی زن در سیستم مذهبی و طبقاتی درون سازمان مجاهدین را نهادینە و بشارت اسارت زنان ایران در حکومت مورد نظر این سکت خانوادگی را علام  نمود. در پشت صحنە این اقدام “ایدئولوژی” ، تصفیە مخالفین ، بیعت با امام رجوی با اسم رمز ” آقا بکش بالا “، تبدیل سازمان مجاهدین به “بیت رهبری” خانوادە رجوی و دەهها رفتار ضدانسانی و ضدزن دیگر در این جریان  راە اندازی و سازماندهی شد. قبح انقلاب ایدئولوژی ، اتخاذ سیاست های ضدانسانی بویژه غرق شدن در همکاری با رژیم فاشیست بعث عراق جهت دریافت پول و اسلحە و سودای سرنگونی جمهوری اسلامی با حمایت ارتش عراق بود . در عملیات موسوم به  “فروغ جاویدان” در تیر ماه ۶٧ هزاران انسان کە بخش زیادی از آنان اسرای جنگ ایران و عراق بودند و توسط ارتش عراق تحویل مقرات مجاهدین در خاک عراق دادە شدە بودند، قتل عام گردیدند. مسبب این جنایت سازماندەهندگان انقلاب ایدئولوژی  درون مجاهدین بودند کە طعمە انسانی عظیمی را در اختیار جنایتکارن اسلامی حاکم بر ایران گذاشتند تا آنان را قتل عام کنند.

گروگان گذاشتن صدها نیروی وابستە به مجاهدین در کمپ “اشرف” و بویژە بعد از سرنگونی رژیم بعث عراق در سال ٢٠٠٣ میلادی توسط نیروهای آمریکا و متحدینش و به قدرت رسیدن جریانات مذهبی و ناسیونالیست طرفدار ایران در بغداد، یکی دیگر از صفحات ننگین و سیاە تاریخ مجاهدین علیە انسانهای بی امکان و بی پناه است . این افراد بارها مورد هجوم مسلحانه افراد سپاە پاسدارن تحت عنوان “سربازان غیبی امام زمان” قرار گرفتند و صدها تن از آنان کشتە و مجروح گردیدند ، اما مجاهدین تا دو سال قبل حاضر به اجازە خروج آنان به منظور معاملە سیاسی از گورستان عراق برای آنان نبود.

در دوران حضور در عراق و بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین ، رهبر اصلی مجاهدین ، مسعود رجوی غیب شد. بیش از ١۵سال است نامبردە در اذهان عمومی ظاهر نشدە و خبری از سرنوشت آن نیست .  این رفتار مجاهدین شبیه رفتار سازمانهای مافیایی است کە رهبران آن ناشناختە و در اختفا بە سر می برند. سال گذشتە “ترکی الفیصل” رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان سعودی در همایش مجاهدین در فرانسە از رجوی بعنوان “مرحوم” یاد کرد. این اظهار نظر شک و شائبە زیادی در مورد زندە یا مردە بودن رجوی در اذهان عمومی ایجاد کرد. مجاهدین اعلام نمود کە رجوی در قید حیات است . غیبت مسعود رجوی از دیگر اختراعات “انقلاب ایدئولوژی” این جریان مذهبی و دادن موقعیت امام دوازدەهم شیعە به ایشان در اذهان مردم عادی و صفوف مجاهدین است. در این تصور و در شرایط حساس بحرانی قرار است رجوی بعنوان ناجی ظهور کند  و رسالت امام زمان یا جانشین آنرا را برعهدە بگیرد و جامعە را نجات دهد ؟!

امروز سازمان مجاهدین یک سکت به شدت بستە ، مافیایی ، ضد دمکراتیک و پادوی هر قدرت و نیروی است کە قصد تقابل با جمهوری اسلامی را داشتە باشد . این سازمان کە دورانی در لیست ترور دولت های غربی قرار داشت با تشدید جدال این دولت ها با جمهوری اسلامی، ابتدا توسط اتحادیە اروپا و در سال ٢٠١٢ توسط آمریکا نیز از لیست ترور خارج شد.

امروز کە بحران سرنگونی جمهوری اسلامی از هر زمان دیگر این حکومت را بر لبە پرتگاه تاریخ قرار دادە است ، سازمان مجاهدین با حس کردن بوی کباب بە تقلا افتادە تا سهمی از آنان را عاید خود کند. مجاهدین تصور میکنند تاریخ سال ۵٧ کە با حضور خمینی در ”  نوفل لوشاتو” در حومه پاریس و معاملە ۴ قدرت اصلی دولت های غربی در پایان دادن به پشتیبانی از شاە و حمایت از خمینی آنجامید  ، این بار نیز ورق را به نفع آنان برخواهد گرداند و بر ارابه انقلاب ایندە مردم ایران سوار خواهند شد. مجاهدین تصور میکنند با حمایت دلارهای نفتی عربستان و دیگر رقبای عرب جمهوری اسلامی در منطقە و حمایت بخشی از جناح راست و جنگ طلب دولت و مجلس آمریکا، شانس نشستن برصندلی قدرت در ایران را از همه جریانات دیگر بیشتر دارند.

مردم ایران چهل سال است با حکومت مذهبی در نبردند و اکنون برای رهایی از سلطە استبدادی آن به پا خواستەاند. مجاهدین الترناتیو جمهوری اسلامی نیست ، بلکە آنروی دیگر سکە حکومت مذهبی است . سران و رهبران مجاهدین ، امثال رهبران جمهوری اسلامی ، اما بدون عبا وعمامە هستند. وعدەهای مجاهدین به مردم ایران بعد از بە قدرت رسیدن ، از وعدەهای خمینی و دارودستەاش قبل از بازگشت بە ایران  محدودتر و کم مایەتر است .

گذشتە سازمان مجاهدین ، بویژه بعد از قیام بهمن ۵٧ و تثبیت رهبری مسعود رجوی در این جریان سیر قهقرایی و خدمت بە صاحبان قدرت بە منظور شریک شدن در قدرت را تا کنون طی کردە است. مجاهدین با به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی آمادە خدمت به امامشان بود. بعد از “هجرت” به فرانسە و سپس عراق  ، ابزار دست رژیم بعث عراق گردید. با سرنگونی رژیم بعث عراق ، همکار سازمان اطلاعات عربستان سعودی ، جاسوس موساد و سازمان سیا آمریکا شد  و اکنون ترتیب دهندە همایش بخشی از ایرانیان سرخوردە در خارج کشور با دلارهای نفتی عربستان و سخنرانی جناح راست و جنگ طلب حاکم در آمریکا و دیگر دولت های غربی و عربی به امید  لم دادن بر صندلی قدرت با اتکا به ارتش های آنان است . مجاهدین ، سلطنت طلبان ، لیبرالها و ملی _مذهبی ها و ناسیونالیست های کرد چشم دوختە به دخالت نظامی آمریکا، خواب وحشتناکی برای مردم ایران دیدەاند . خواب تبدیل ایران به عراق ، سوریە ، لیبی و یمن . سرنوشت مردم ایران محکومیت در چنبرە حاکمیت جمهوری اسلامی و چنین نیروهای پرو آمریکایی نیست . خیزش  دیماه سال ٩۶ و رشد و گسترش اعتراضات و اعتصابات و نبردهای خیابانی ماەهای گذشتە ،امید به تغییر ، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی با اتکا بە نیروی کارگران و زحمتکشان را در افق پیروزی مردم ایران بیشتر از هر زمانی قرار دادە است . خواب و امید سازمان مجاهدین با اتکا به دلار و دیپلماسی برای استقرار یک حکومت مذهبی دیگر را با اتکا به اتحاد ، اگاهی ، سازمانیابی کارگران و مردم ستمدیدە و در پیشاپیش آنان نیروهای کمونیست و انقلابی میتوان و باید  به رویای دست نیافتنی برای آنان و اربابانشان تبدیل کرد.

١٠ تیر١٣٩٧