سه مطلب

تظاهرات وکلای هلند به مدت دو روز علیه سیاستهای صرفه جویی دولت در مقابل پارلمان هلند!

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2099973410021883
سیاستهایی که امکان دسترسی شهروندان فقیر و کم درآمد به وکلا و دریافت کمک حقوقی مناسب و رسیدن به عدالت را غیرممکن می کند!
برنارد دلیست از طرف کانون وکلای هلند می گوید:
“دسترسی شهروندان فقیر به دریافت کمک حفوقی سالهاست که بطور مرتب کمتر می شود… از طرف دیگر وکلای زیادی نمی توانند با دریافت سوبسیدهای دولتی به شهروندان فقیر کمکهای لازم را ارائه کنند باید بخشی از کارشان را مجانی انجام دهند… به همین دلیل تعداد زیادی از وکلا به فعالیت خود در این زمینه نقطه پایان می گذارند و وکلای جدید حاضر نیستند جای آنها را پر کنند! این پروسه سالهاست که جریان دارد و سیستم حقوقی و دولت قانون را ویران می کند!
سال گذشته تحقیقات یک کمسیون حقوقی نشان داد که برای ارائه کمک حقوقی مناسب به شهروندان فقیر، دولت باید سالانه ۱۲۵ میلیون اورو به این بخش سوبسید بدهد! ”
خانم پاتریشیا اسخولتن وکیل حقوق جزایی می گوید: من در عرض یک هفته کار جدی کمتر از ۸۰۰ اورو درآمد دارم… با این درآمد چگونه می توانم هزینه های دفترکارم را بپردازم؟
خانم دیگری می گوید من بعد از سی سال کار وکالت در مقابل این سئوال قرار دارم که باید کارم را ادامه دهم یا متوقف کنم؟
خانم اینز ویسکی وکیل “آیا ما بسوی آینده ای روان هستیم که دولت از کنار بی عدالتیهای قدرتمندان بدون توجه می گذرد؟”

شعارهایی که وکلا با خودشان در تظاهرات حمل می کردند عبارتند از:
” بدون کمکهای حقوقی برای همه دولت قانون معنی ندارد!”
” ۱۴۰۰ میلیون اورو بخشش مالیاتی سالانه به شرکتهای چندملیتی، برای کمکهای حقوقی مردمی صفر!”
” کمکهای حقوقی برای جامعه باید در سطح قابل پرداخت بماند! ”
” همه باید توانایی دفاع حقوقی از منافع خود را داشته باشند… عدالت قضایی برای همه! ”
” کمکهای حقوقی برای همه را نجات دهید!”
“بدون داشتن حق دسترسی به کمکهای حقوقی قابل پرداخت برای همه، پیروزی از آن بی عدالتی است! ”
” دسترسی به عدالت حقوقی پیش شرط دمکراسی است!”

نمایندگان پارلمان هلند چه می گویند؟
خانم مارینسن رئیس فراکسیون حزب سوسیالیست در پارلمان هلند، امروز صبح در جلسه پارلمان هلند، دولت را استیضاح کرد و ثابت کرد که تنها شرکت نفتی شل بطور کتبی از این توافق بخشش مالیاتی برای شرکتهای چندملیتی ابراز خوشحالی کرده است. این دولت باید جوابگو باشد که نماینده و خادم شرکت نفتی سلطنتی شل است یا مردم هلند؟
نمایندگان پارلمان از احزاب حاکم یعنی حزب لیبرال، دمکرات مسیحی ها، دمکراتهای ۶۶ ، اتحادیه مسیحی ها پیشنهاد حزب سوسیالیست را رد کردند!
قبلا هم آقای یسه کلافر رهبر حزب سبزهای چپ در انتقاد تندی این سئوال را طرح کرده بود که “ارباب دولت هلند کیست، شرکتهای چندملیتی یا شهروندان هلند؟” علیرغم اعتراضات احزاب اپوزیسیون دولت هنوز به تحقیقات و پاسخگویی جدی و قانع کننده در این زمینه دست نزده است… به همین دلیل بطور مرتب این سئوال از طرف نمایندگان پارلمان در احزاب اپوزیسیون تکرار می شود…
ملاحظه می فرمائید، علت اینکه ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و فقرا هر روز فقیرتر می شوند هیچ ربطی به شدت کار و ساعات کار زیاد یا هوش و نبوغ شان ندارد! آنها با همدستی دولت از جیب فقرا دزدی قانونی میلیاردی می کنند!… هزاران نابغه در دانشگاه ها و شرکتها هستند که بزور از پس هزینه های زندگی خود برمی آیند و میلیاردها دلار که سهل است میلیونها هم پس انداز ندارند!…
نظام سرمایه داری بشریت را در تمام ابعاد جهانی بسوی فاجعه می برد…

توجه رسانه ها
آنچه که باورکردنی نیست این استکه در رسانه های هلند تقریبا هیچ توجهی به این آکسیون مهم وکلا نشده است! تنها در یک روزنامه یک پاراگراف چند خطی در این باره نوشته اند!…
به این می گویند زبان قدرت! آنها تعیین می کنند چه چیزی را می خواهند بشنوند یا آگاهانه کر شوند!…
امسال در ماه ژانویه نیز کانون وکلای هلند فراخوان به اعتراض و تظاهرات علیه صرفه جویی های حقوقی، در مقابل پارلمان داد که اساسا از طریق شبکه های اجتماعی دنبال شد نه رسانه های حاکم!…
به همین دلیل کانون وکلای هلند در یکی از بیانیه هایش از همه خوانندگان درخواست کرده است که اگر با برنامه و آکسیونهای تظاهراتی ما موافق هستید لطفا این مسائل را در شبکه های اجتماعی خود منتشر کنید…

پناهجویان چه درس هایی از این وضعیت باید بیاموزند؟
این وضعیت بویژه برای پناهجویان باید بسیار آموزنده باشد. کسانیکه فکر می کنند با خوابیدن در کمپها خودبخود مشکلاتشان حل خواهد شد! یا اینکه اگر یکبار در یک تظاهرات شرکت کنند انتظار دارند همه قوانین به نفع آنها تغییر یابد!
پناهجویان ارجمند، هروقت که از خواب زمستانی بیدار شدید و خودتان را سازماندهی کردید، می توانید با سازمان پناهندگی پرایم تماس بگیرید تا ما بقیه کارهایی را که شما نمی توانید انجام دهید به شما کمک کنیم تا تظاهرات خوب و موفقی داشته باشید…
مشتی از ایرانیانی که کوچکترین اطلاعی از مسائل سیاسی و اجتماعی در هلند ندارند یا پادو قاچاقچی ها و کیس فروش ها هستند، به هر دلیلی در کمپ ها شایعاتی را منتشر می کنند که اگر تظاهرات کنید به ضرر شماست!… پرسیدنی است که چرا تمام وکلای هلند بجای خوابیدن در خانه هایشان و نوشتن نامه که در آن متخصص هستند، مجبور شده اند برای رساندن صدای حق طلبانه خود به گوش دولت دو روز تمام از صبح تا شب در میدان مقابل پارلمان تظاهرات کنند؟ امسال این دومین تظاهرات سراسری کانون وکلای هلند است! در سالهای قبل هم بطور مرتب تظاهرات کرده اند… این امر ابعاد بی عدالتی رشد یابنده و تضعیف رفاه و بیمه های اجتماعی را نشان می دهد…
هیچ کدام از حقوق دمکراتیک و مترقی از طرف دولتها به توده ها کادو داده نشده بلکه در نتیجه مبارزات اجتماعی گروه ها و احزاب مترقی بدست آمده است!

دو سئوال از ساندر دکر وزیر سیاست حفظ حریم خصوصی، عدالت جوانان، قانون کپی رایت و پیشگیری.
چرا به پذیرش این پست وزارت «بله» گفتید؟
“از زمانهای قدیم، حفاظت امنیتی و حقوقی، مهمترین بخش از وظایف اصلی دولت است. این وزارتخانه در هر صورت برای من قابل افتخار و محترم است، اما پذیرش مسئولیت بر این مبنا یک بار اضافی به دوش من می نهد. ”
کدام حکم از توافق نامه احزاب ائتلافی تشکیل دهنده دولت را بیشتر دوست دارید؟
توافق ائتلافی ستون استواریست برای دفاع از ارزش های اصلی ما: آزادی های ما با دولت قانون و دموکراتیک پایه و اساس ما ارزش های ما را تشکیل می دهند. ما همچنین مرزهای خود را روشن و مشخص می کنیم. من فکر می کنم خوب است که ما علیه افراد و سازمان هایی که می خواهند به این آزادی ها حمله کنند و دموکراسی ما را تضعیف کنند، بشدت عکس العمل نشان دهیم.”
آقای ساندر دکر براین باور است که: ” دولت قانون اساس جامعه آزاد ما را تشکیل می دهد… “

ملاحظه می فرمائید که به این سئوالهای انتقادی وکلای هلند، آقای ساندر دکر وزیر محترم با تخصص بی نظیری به مبهم ترین نحو جوابهایی می دهد که در حقیقت در باره مشکلات موجود و واقعی چیزی نمی گوید! یکی از تخصص های مهم وزرا در سالهای اخیر که نئولیبرالیسم در کشورهای اروپایی حاکم شده، داشتن همین هنر حرافی است! یک صفحه حرف می زنند بدون اینکه کسی بفهمد واقعا چه می گویند!…

نقطه مشترک بنیادگرایی نئولیبرالی و بنیادگرایی مذهبی
این همه وکیل و حتی تعداد قابل توجهی قاضی در این تظاهرات ها و مناظره ها و کنفرانس ها شرکت دارند و دائم هشدار می دهند که با سیاستهای دولت در سالهای اخیر دولت قانون دارد نابود می شود، ولی کوچکترین تاثیری در ایمان وزرا و رهبران سیاسی حاکم نسبت به دولت قانون بوجود نمی آورد!
بارها نوشته ام، بنیادگرایان در هر دین و ایدئولوژی یک خصوصیت مشترک بسیار مهم دارند و آن این استکه واقعیت و اطلاعات حاصل از تجارب عینی کوچکترین تاثیری در اصلاح باور مقدس آنها ندارد!… درحالیکه علم بطور دائم در رابطه با داده های جدید خودش را اصلاح و تغییر می دهد…
اینجاست که ملاحظه می فرمائید یک بنیادگرای اسلامی سلفی در عربستان سعودی کوچکترین فرقی با یک بنیادگرای نئولیبرال در هلند یا امریکا ندارد!
آقای ترامپ هنوز هم برخلاف نظر تمامی دانشمندان جهان مدعی است که مسئله گرامایش کره زمین هیچ ربطی به نحوه تولید و مصرف انسانها ندارد و شایعه ایست که چینی ها ساخته اند تا در رقابت اقتصادی از امریکا جلو بزنند!… هزاران کار تحقیقاتی و تخصصی و کتابهای دانشگاهی کوچکترین تاثیری در ایمان او ندارد!… زیرا ایمان او در دفاع از منافع میلیاردرها معنی واقعی خودش را پیدا می کند نه در تایید حرفهای دانشمندان بی طرف که منافع او و استثمارگران را نفی می کند!…

آمارها در باره دولت قانون و دمکراسی چه می گویند؟
“طبق آخرین تحقیقات که در جلسه دیروز وکلا در بحث با وزیر ارائه شد، ۸۹% از ثروتمندان در هلند به دولت قانون باور دارند! ولی ۵۱% از شهروندان فقیر هلند به دولت قانون باور ندارند! …
بیش از ۳۹% شهروندان هلند به این کمکهای حقوقی که دولت باید سوبسید دهد نیازمندند…
وزیر محترم اساسا به این مسئله فکر می کند که بازهم می تواند این خدمات را ارزانتر و با صرفه جویی بیشتر عملی کند!…
در حقیقت قصری که ” دولت قانون” نامیده می شود، در حال فروپاشی است. پس از سالها صحبت کردن ما بجایی نرسیده ایم، اکنون زمان عمل است! به همین دلیل استکه کانون وکلای هلند VSAN طرح و برنامه خود را ارائه می دهد… “

در نهایت تاسف این روند هنوز ادامه دارد و معنی واقعی دولتهای طبقاتی را که نشان می دهد که در خدمت یک درصدی ها هستند نه ۹۹ درصدی ها! به همین دلیل اکثریت ثروتمندان به دولت قانون باور دارند نه اکثریت شهروندان معمولی و فقرا!
این سیاستها از اواخر دهه هشتاد قرن گذشته ادامه دارد! در تمام کشورهای سرمایه داری دولتها به میلیاردرها و کسانیکه موجب بحران اقتصادی شدند، بجای مجازات کادوهای مالیاتی میلیاردی می دهند، ولی فقرا را که کوچکترین نقشی در آفریدن این بحرانها نداشتند مجازات و زندانی می کنند! به قرن بیست و یکم، قرن آشوبها و بی ثباتی ها خوش آمدید! …
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو *** ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز (حافظ)

با احترام،
احمد پوری (هلند) ۰۷ – ۰۶ – ۲۰۱۸

جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به پیوند زیر مراجعه کنید.
فلیپ فان لیون یک وکیل خوب پناهجویان در دنهاخ شنبه گذشته ۳۰ – ۰۵ – ۲۰۱۵ خودکشی کرد!
چگونه سیستم حقوقی هلند که برای همه قابل دسترس و تقریبا مجانی بود کم کم از بین می رود و بسوی سیستم امریکایی حرکت می کند… یعنی تضعیف قدم به قدم دولت رفاه و بیمه های اجتماعی و زنده کردن دوباره سیستم حقوق طبقاتی… یعنی هرکس پول نداشته باشد نمی تواند هزینه های وکیل و دادگاه را بپردازد پس نمی تواند به حق خود برسد! هرچند که همه تایید کنند حق با اوست!… به همین دلیل وکلای هلند بارها در این مورد تظاهرات گسترده در مقابل پارلمان هلند سازماندهی کرده اند… ولی پناهجویان در خواب زمستانی بسر می برند. نه خودشان را سازماندهی می کنند نه در تظاهراتها شرکت می کنند!…
ادامه مطلب…
https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1113105548708679
***********************************
منابع مورد استفاده

De Nederlandse orde van advocaten (NOvA) zet zich in voor bewaking en bescherming van een goede rechtsbedeling en een goed functionerende rechtsstaat.
https://twitter.com/Advocatenorde

‘Minder advocaten willen pro-Deozaken doen’
http://www.welingelichtekringen.nl/…/minder-advocaten-wille
VSAN presenteert manifest: “Red de rechtshulp”
https://www.vsanadvocaten.nl/nieuwsberichten-consumenten-en

ADVOCATEN ROEPEN MASSAAL OP TOT PROTEST
https://www.advocatenblad.nl/…/advocaten-roepen-massaal-op…/

Boze advocaten belemmeren de toegang tot Antwerps justitiepaleis
https://www.hbvl.be/…/boze-advocaten-belemmeren-de-toegang-…

Advocaten demonstreren op het Plein in Den Haag
https://www.omroepwest.nl/…/Advocaten-demonstreren-op-het-P

*********************************

چگونه سیستم حقوقی هلند که برای همه قابل دسترس و تقریبا مجانی بود کم کم از بین می رود و بسوی سیستم امریکایی حرکت می کند… یعنی تضعیف قدم به قدم دولت رفاه و بیمه های اجتماعی و زنده کردن دوباره سیستم حقوق طبقاتی… یعنی هرکس پول نداشته باشد نمی تواند هزینه های وکیل و دادگاه را بپردازد پس نمی تواند به حق خود برسد! هرچند که همه تایید کنند حق با اوست!… به همین دلیل وکلای هلند بارها در این مورد تظاهرات گسترده در مقابل پارلمان هلند سازماندهی کرده اند… ولی پناهجویان در خواب زمستانی بسر می برند. نه خودشان را سازماندهی می کنند نه در تظاهراتها شرکت می کنند!…

فلیپ فان لیون یک وکیل خوب پناهجویان در دنهاخ شنبه گذشته ۳۰ – ۰۵ – ۲۰۱۵ خودکشی کرد!
امروز زنگ زده بودم بایکی از وکلا در باره پرونده یکی از پناهچویان صحبت کنم… از صداش فهمیدم که حالش خوب نیست… علت را جویا شدم. گفت همکار ما شنبه گذشته گذشته خودکشی کرد!
دلیل خودکشی او را کسی نمی داند! می گفت این هم مانند هر خودکشی دیگر هزاران راز را با خودش برای ابد به گور می برد و ما می مانیم با حدس و گمانی که یقینی در کارش نیست!
انگار خود کشی از پناهجویان به وکلای پناهجویان هم سرایت می کند!

در هرحال سیاستهای سختگیرانه دولت هلند باعث شده است که تعداد زیادی از وکلای پناهجویان با حقوقی که دولت می پردازد نمی توانند با صداقت کار کنند! یا ورشکست می شوند. یا بطور سیاه از مشتریانشان پول می گیرند! در جلسه ای در آمستردام در باره پناهجویان شرکت کرده بودم که چندین وکیل می گفتند ما دیگر ورشکست شدیم و دفتر کارمان را بستیم! باید شغل دیگری پیدا کنیم!
در سال گذشته چندین بار وکلای هلند علیه سیاستهای سختگیرانه دولت هلند تظاهرات کردند…

زیرا طبق سیاستهای جدید مشتریان باید برای برگزاری دادگاه نسبت به قبل در بعضی موارد ده برابر بیشتر پول بپردازند! بزبان دیگر وکیل صد در صد مطمئن است که حق با مشتری است ولی بعلت اینکه مشتری ۱۲۵۰ اورو ندارد… که سهم خودش را برای برگزاری دادگاه بپردازد وکیل نمی تواند پروسه حقوقی را ادامه دهد! یعنی حق با توست ولی نمی توانی به حقت برسی زیرا پول کافی نداری! … قدیم کسانیکه درآمد کافی نداشتند حد اکثر ۹۰ اورو می پرداختند! بقیه را دولت می پرداخت… حالا در بعضی موارد این سهم خود به ۱۲۵۰ اورو بالغ شده است! علاوه بر آن وکلا نمی توانند روی یک پرونده ساعات زیادی کار کنند!… در آنصورت دولت پول آن ساعات اضافی را پرداخت نمی کند!….

تعداد انگشت شماری از وکلا باقی مانده اند که بطور پرنسیپی تا به آخر از مشتریانشان دفاع می کنند! بقیه بعد از ۸ ساعت کار یا مشتری را بیرون می کنند یا پول سیاه دریافت می کنند! …
متاسفانه من از وکلای خوب می شنوم که چاره ای ندارند جز اینکه شغل دیگری پیدا کنند! و بعضی آنها هم از دست این سیاستهای سختگیرانه واقعا قاطی کرده اند و بپایان خط رسیده اند!….

در پیوند زیر می توانید عکس های تظاهرات وکلای هلند را در مقابل پارلمان هلند مشاهده کنید!
وکلای هلندی دریک حرکت رادیکال بطور سمبلیک دولت قانون و حقوق شهروندان را در تابوتی گذاشته اند که با شمشیر دولت کشته شده است! چنین حرکات رادیکالی از وکلا در هلند بسیار غیر معمول است… این تظاهرات ابعاد فاجعه را برای نقض حقوق شهروندان نشان می دهد! وکلای هلند با انداختن شاخه گلی روی تابوت به غروب دولت قانون در هلند اعتراض خود را نشان می دهند…

Fotoreportage van Advocaten protesteren bij Tweede Kamer

http://www.prime95.nl/…/fotoreportage-van-advocaten-protes…/

ابعاد صرفه جویی از شهروندان فقیر و کم درآمد باور کردنی نیست … جالب است بدانید که چند روز پیش به جناب تونی بلر به خاطر بیست دقیقه سخنرانی در جلسه ای در سوئد در باره وضعیت غذا در جهان ۳۳۰٫۰۰۰ پوند دستمزد پرداختند! آنهم درست در شرایطی که قربانیان بحران اقتصادی باید پول بحران را بپردازند…!

علاوه بر آن اخبار بد، امروز یک خبر خوب هم دارم.
امروز در دانشگاه بین المللی مطالعات جامعه شناسی در بخش عدالت اجتماعی من همراه خانم هلن هینتچنس با هم “سمینار جنگهای نیابتی اروپا با پناهجویان” برگزار کردیم که با استقبال گرم استادان دانشگاه و دانشجویان دوره دکترا روبرو شد.
بحث های بسیار جالبی در گرفت… از جمله یکی از استادان دانشگاه می گفت بهتر است این پروژه را تنها به یک پروژه تحقیقاتی و آکادمیک تبدیل نکنید و آنرا به یک حرکت اجتماعی مانند دادگاه یا تریبونال راسل علیه سیاست های پناهنده پذیری اروپا تبدیل کنید! …

در این سمینار در حدود ۳۰ نفر شرکت داشتند که اساسا یا استاد دانشگاه بودند یا دانشجویان دوره دکترا… چند نفر از شرکت کنندگان در این سمینار به تیتر سخنرانی ما اعتراض داشتند می گفتند کاربرد واژه جنگ نیابتی اغراق آمیز است … بحث های بسیار جالبی در گرفت …. یکی از استادان دانشگاه می گفت بهتر است از واژه دمکراسی لیبرال و فاشیسم اجتماعی در اروپا صحبت کنید. که اخیرا تعدادی از آکادمسین ها در نوشته هایشان بکار می برند ….

قرار شد من با خانم هلن هینتچنس تحقیقاتمان را با توجه به سئوالاتی که امروز طرح شد برای مدتی ادامه دهیم … و همه جانبه تر آنرا تکمیل کنیم شاید به راه حل عملی تر در باره برگزاری تریبونال راسل هم برسیم …. البته عملی کردن این نوع دادگاه ها تنها به کیفیت تحقیقات ما بستگی ندارد به کیفیت سیاست حاکم بر هلند و اروپا هم بستگی دارد که به اندازه کافی سیاستمداران مترقی پیدا کنیم که از طرح ما دفاع کنند….

EU’s Proxy War on Refugees, Research in Progress Seminar , 4 June 2015
https://www.montesquieu-instituut.nl/…/the_eu_s_proxy_wars_…

بعدا در این باره بیشتر خواهم نوشت ….

احمد پوری ( هلند ) ۰۴ – ۰۶ – ۲۰۱۶

+++

در باره اعدام رامین حسین پناهی و محمد ثلاث
شمشیر داموکلس اعدام بربالای سر هر دو نفر در در حال حرکت است…

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2111984645487426

جمهوری اسلامی به هزاران بهانه موجه می تواند از اعدام رامین جسین پناهی و محمد ثلاث و سایر زندانیان به بهانه های مختلف مشروع و سیاسی بگونه ائی بی سر و صدا صرفنظر کند…
اعدام آنها به این معنی است که رهبران این نظام تصمیم گرفته اند تا آخرین لحظه حیاتشان بر امواج خون قربانیان سوار شده و به حکومت ترس و ترور و اعدام و شکنجه ادامه خواهند داد…

راه حل؟
شاید فراخوانی از تمام سازمانهای سیاسی و مدنی و حقوق بشری و… برای دفاع از زندگی و حضور ده ها هزارنفری توده ها در مقابل زندانها بهترین راه برای همبستگی توده ها و متوقف کردن اعدامها و جمهوری اسلامی باشد! …
فراخوانی برای مخالفت با اعدام و حمایت از مقاومت توده ها در تمام سطوح ممکن… چنین فعالیتهایی هم برای حل مشکل مشخص و هم برای نزدیکی هرچه گسترده تر نیروهای اپوزیسیون کمک می کند…

به نظر من نشانه های نزدیکی طوفان سرنگونی هر روز بیشتر می شود… لازم نیست که شما بهترین مهندس ساختمان باشید تا فرو ریزی ساختمانی پوسیده را پیش بینی کنید! لازم نیست که شما متخصص هواشناسی باشید تا توفانی را که نزدیک می شود پیش بینی کنید…
اعتراضات و اعتصابات و مقاومتهای خودجوش فردی و گروهی در سطوح مختلف افتان و خیزان به پیش می رود…
بر این باور هستم که در شرایط حاضر محوری کردن دوشعار زیر از هر نظر می تواند به نفع توده ها باشد…
یک: آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی
دو: آزادی بی قید و شرط بیان و تجمعات …

جمهوری اسلامی دو راه دارد:
یک: اگر این خواسته ها را عملی کند، سرنگون خواهد شد!
دو: اگر این خواسته ها را عملی نکند بازهم سرنگون خواهد شد!
سرنگونی در حالت دوم خودش دو حالت دارد:
یک: جمهوری اسلامی با قیام توده ها یا دخالت امپریالیستی سرنگون خواهد شد!
دو: کشور ایران همانند دوران ساسانیان که از درون پوسیده بود، از هم خواهد پاشید!
ولی چگونگی سرنگونی و پیامدهای آن بینهایت مهم و متفاوت است!

در حالت اول یعنی روی آوردن به روشهای دمکراتیک و شنیدن بموقع صدای انقلاب… بجای سرکوب خونین…
در این حالت توده های ستمدیده و قربانیان نظام جمهوری اسلامی فرصتی پیدا می کنند که آلترناتیو مردمی خود را در مقابل جمهوری اسلامی و جنگ افروزان بین المللی و مزدوران شان بوجود بیاورند! یعنی بعد از جمهوری اسلامی نظامی مردمی در ایران حاکم خواهد شد و دیکتاتوری به میزان زیادی در تمام ابعادش شروع به نابودی خواهد کرد… علیرغم تمامی ضعف و نکات مثبتی که انقلابیون در دولت آینده خواهند داشت… در ضمن گذار از جمهوری اسلامی با کمترین هزینه و خشونت و خونریزی به پیش خواهد رفت و انسجام کشور تقریبا تصمین شده باقی می ماند…
در راه حل دوم یعنی روی آوردن به سرکوبهای خونین و اعدام و چوبه های دار… بازهم جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد. ولی با شروع جنبش های خودچوش و هدایت آنها از طرف کشورهای امپریالیستی که آشکارا در اطراف ایران جولان می دهند… به احتمال زیاد ایران تجزیه خواهد شد… و از آنجائیکه هنوز یک آلترناتیو درونی و مردمی و مترقی بوجود نیامده تنها امکانی که برای ساختن یک دولت وجود دارد این استکه با توجه به تجربه سازمان سیا و حمایت مالی و لجستیکی و نظامی شرکای منطق ای… یک دولت مزدور امریکا روی کار بیاید و با غارت هرچه بیشتر مردم ایران بهای خدمات اربابانش را بپردازد!… در ضمن احتمال تجزیه ایران به چندین کشور که نقشه هایش سالهاست تدوین شده بسیار زیاد است…

مقاومت آگاهانه
هیچ راه حلی به جز تکیه بر نیروی توده ها و انسانهای آگاه و متحد نمی تواند خطر تجزیه و فروپاشی ایران را کمتر کند و ریشه جمهوری اسلامی را قطع کند… ارتقاء آگاهی توده ها و تلاش در جهت خودسازماندهی و مقاومت خلاق و بدست گرفتن کنترل امور در سطوح مختلف، می تواند در شرایط بحرانی حاکم به بهمنی تبدیل شود و کارنامه ننگین این رژیم خردستیز جنایتکار را ببندد!…

فراخوان برای اعتراض به اعدام ها در مقابل زندانها می تواند به این هدف مشخص نجات جان زندانیان و هدف استراتژیک رهایی از نظام جمهوری اسلامی و جنگ افروزان امپریالیستی کمک کند…

به اینگونه بحث ها و پیشنهادهای سازنده دامن بزنیم، قبل از آنکه دیر شود!

در مخالفت با اعدام!
” مجازات اعدام … نوع متمدن وار انتقام خونى است” فردریک انگلیس
ادامه مطلب…
https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2054668851219006
با احترام،
احمد پوری (هلند) ۱۷ – ۰۶ – ۲۰۱۸

این چه رازی است؟

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2102294539789770
کسانیکه از مهاجران بیشترین استفاده و سوء استفاده را کرده اند، شدیدترین مواضع سختگیرانه را عیله مهاجران دارند!
مادر دونالد ترامپ مهاجری اسکاتلندی بود. پدربزرگ و مادر بزرگ پدری ترامپ مهاجرینی آلمانی آمریکایی بودند.
دونالد ترامپ متولد سال ۱۹۴۶ است.
ترامپ در سال ۱۹۷۷، با مانکن اهل جمهوری چک ایوانا ترامپ، در نیویورک ازدواج کرد. این دو با هم سه فرزند دارند: دانلد، جونیر، ایوانکا ترامپ و اریک. ایوانا در سال ۱۹۸۸ تابعیت آمریکا را در حالی که ترامپ در کنارش بود، کسب کرد.
ملانیا کناوس زن سوم دونالد ترامپ در سال ۱۹۷۰ در یوگسلاوی سابق متولد شد. در سال ۱۹۹۶ به آمریکا مهاجرت کرد. در سال ۱۹۹۸ با دونالد ترامپ آشنا شد و در سال ۲۰۰۵ باهم ازدواج کردند.
بنابراین اولین و سومین زن ترامپ مهاجر بودند!
“ملانیا در عین حال از هواداران سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه مهاجران به شمار می‌رود.”

“یهودیها انسان نیستند، آنها حیوان هستند.” آدولف هیتلر
“مهاجران بدون مدرک انسان نیستند، آنها حیوان هستند.” دونالد ترامپ
خانم ماری آنه مکلود در سال ۱۹۲۹ بطور غیرقانونی به امریکا مهاجرت کرد.
خانم ماری آنه مکلود مادر دونالد ترامپ است!
یادآوری این نکته ضروری است که بزرگترین بحران اقتصادی جهان در سال ۱۹۲۹ بوقوع پیوست و سرانجام به جنگ جهانی دوم منتهی شد… بزبان دیگر خانم ماری آنه مکلود مادر دونالد ترامپ، یک مهاجر غیرقانونی و جوینده خوشبختی بود نه پناهنده سیاسی واقعی! …
این روزها بزرگترین اتهام تحقیر کننده ای که به پناهجویان می زنند این استکه شماها جویندگان خوشبختی هستید نه پناهنده سیاسی واقعی!… بزبان ترامپ مادرش جزء انسانها به حساب نمی آید بلکه به مجموعه حیوانات تعلق دارد!…

هیتلر هم مهاجر اتریشی در آلمان بود… ” در سال ۱۹۱۳، هیتلر از اتریش – مجارستان به مونیخ آلمان نقل مکان کرد. اما چون برای کشورش خدمت سربازی انجام نداده بود توسط پلیس مونیخ دستگیر و سپس به کشورش برگردانده شد اما هیتلر از خدمت سربازی معاف شد و توانست بار دیگر به مونیخ برگردد… او تا سال ۱۹۳۲ تابعیت آلمانی نداشت!”

******************
خیرت ویلدرس رهبر نئوفاشیستهای هلندی هم مادرش اندونزیایی و زنش مجارستانی است!
در یک برنامه تلویزیونی خانم اله فان رین بازیگر تئاتر و نویسنده هلندی گفت: ” مادر شما یک زن از اندونزی ( مستعمره سابق هلند ) بوده و خانم شما زنی است که اهل مجارستان می باشد! برای من خیلی عجیب است که آدمی مثل تو که خودش محصول مهاجرت است این چنین مدافع بستن مرزها باشد!”
ایشان بعد از این پرسش از طرف نیروهای راست افراطی و طرفداران ویلدرس بشدت تهدید به مرگ شد…

در این عکس همانطوریکه مشاهده می کنید، میشل اوباما به طنز نوشته است:
یک نفر مهاجر دارد کار مرا از من می گیرد!
خانم میشل اوباما دارد کاخ سفید را ترک می کند و خانم ملانیا ترامپ که مهاجری از کشور یوگسلاوی سابق بود، بزودی به جای ایشان وارد کاخ سفید می شود!

راستی این چه رازی است که برخی از مهاجرین یا مهاجر تباران از بدترین سیاستها علیه مهاجران دفاع می کنند؟
چرا تعداد قابل توجهی از کارگران مهاجر یا مهاجر تباران به دونالد ترامپ رای دادند؟
هیچ حزب راست و یا راست افراطی خواهان پذیرش مهاجران یا دادن اقامت به پناهجویان نیستند! تنها احزاب چپ و بسیار بندرت برخی از گروه های مسیحی تحت شرایط خاصی از پناهجویان دفاع می کنند! چرا تعداد قابل توجهی از ایرانیان بعد از اینکه اقامت پناهندگی می گیرند به طرفداران احزاب راست افراطی یا نئوفاشیست تبدیل می شوند؟
چرا تعداد قابل توجهی از ایرانیان گروه های ” ترامپ متشکریم” یا ” نتانیاهو متشکریم” درست می کنند؟ و اغلب آنها دونالد ترامپ را مسیح نجات دهنده ایرانیان می پندارند؟!…
چرا بخش قابل توجهی از کارگران، فقرا و مهاجران و پناهندگان به امثال دونالد ترامپ یا مارین لوپن یا خیرت ویلدرس و … رای می دهند که دشمن طبقاتی یا ایدئولوژیک آنهاست؟

باز کردن ابعاد این مسئله بسیار حیاتی است که بدانیم چرا قربانیان بجای اتحاد و پیوستن به احزاب مترقی به دامن قاتل شان پناه می برند؟
بگذارید سئوال خودم را اینگونه مطرح کنیم: ما چه ضعفی داریم که توده های قربانی به حرفهای ما گوش نمی کنند در حالیکه از منافع آنها دفاع می کنیم… نکات قوت سیستم های امپریالیستی در چیست که به غارت و استثمار قربانیان خود می پردازند ولی قربانیان به آغوش آنها پناه می برند؟

راز این خودباختگی، حقارت، وادادگی و بیگانگی از خود و هم سنگرهای هم سرنوشت چیست؟
ما با این مشکل هم در عرصه جهانی و هم در عرصه مشخص کشور خودمان روبرو هستیم.

امیدوارم با ارائه نقد و نظر سازنده شما گام کوچکی در جهت کم کردن مشکلات واقعی برداریم.

احمد پوری (هلند) ۱۷ – ۱۱ – ۲۰۱۶

************************
منابع:

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1

https://fa.wikipedia.org/…/%D8%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%84%D

http://www.radiofarda.com/a/f35_melania_trump/28117308.html رادیو فردا

http://www.prime95.nl/fa/2014/05/20/2935/

*****************************
+++

تبادل افکار غم انگیز با مجاهدی که سازمانش را مظهر آزادی بیان و اندیشه می نامد!

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2107950522557505
بخوانید و قضاوت کنید در باره آزادی بیان در دولت ایده آل مجاهدین خلق…
در یک ویدئوی ۴ دقیقه ای خانم مریم رجوی می گویند: “من یک آرزو دارم… ایران آزاد و دمکراتیک کشوری که در آن… هرکس ازاد باشد تا عقاید و خواسته هایش را بیان کند. هرکس آزاد باشد که اعتراض کند…” ( ۱ )
همانطوریکه در زیر ملاحظه خواهید فرمود این مجاهد پرشوری که سازمانش را بعنوان مظهر آزادی بیان تبلیغ می کند بعد از ۲۰ بار سئوال و جواب شهامت آنرا نداشت که در باره آزادی بیان در درون سازمانش یک جمله بنویسد!… چقدر غم انگیز دیدن افرادی که تمام عمر خود را در خدمت سازمانی فدا کرده اند ولی با نیت خیرهم، شهامت بیان یک جمله در نقد ضعفها و کمبود ها را ندارد، حتی اگر بیان آن جمله بخاطر اصلاح وتقویت سازمانش باشد!

Ahmed Pouri NL
با درود، چرا این آرزوهای زیبا را در سازمان کوچک خود نمی تواند اجرا کند؟ اگر رهبری یا سازمانی نتواند ارزوهای انسانی اش را در میان همفکران و اعضای سازمان خویش پیاده کند حتما نمی تواند در کشوری که هزاران بار بزرگتر از سازمان اوست این آرزوهای زیبا را پیاده و عملی کند!

Medi Berozi
مگر تو درون مناسبات مجاهدین بودی که می گویی این آرزوها را در درون سازمان پیاده نکرده و از کجا میدانی که پیاده نکرده

Ahmed Pouri NL دوست ارجمند
خودت می دانی که با چه منطق ضعیفی حرف می زنی! نوشته اید: ” مگر تو درون مناسبات مجاهدین بودی که می گویی این آرزوها را در درون سازمان پیاده نکرده و از کجا میدانی که پیاده نکرده” اگر ما بخواهیم این منطق و توجیه غیرعلمی را با صداقت همه جا بکار بریم در جهان امروز هیچکس حق ندارد از هیتلر یا خمینی پرسش گری یا انتقاد کند!
زیرا طبق منطق شما، قبل از هرچیز باید از آن پرسشگر یا منقد بپرسید که مگر شما با هیتلر یا خمینی همکاری کرده اید و عضو یکی از سازمانهای آنها بوده اید که جرئت می کنید پرسش یا انتقادی را مطرح کنید؟ هیچ فردی حق ندارد از سازمانی انتقاد کند که عضو آن نبوده است!… هیچکدام از نویسندگان و ژورنالیستها و پروفسورهای آکادمیک عضو سازمانهایی نبودند که در باره آنها ده ها کتاب نوشته اند!…

ملاحظه می فرمائید، منطق شما در توجیه وضعیتی که قابل دفاع نیست چقدر ضعیف و غیر علمی است!
آیا پسر مسعود رجوی در درون این سازمان نبود؟ آیا هزاران نفری که از درون این سازمان بیرون آمده اند و افشاگری می کنند در درون آن سازمان نبودند؟
چرا افرادی که تا دیروز در بالاترین سطح سازمان یا شورای ملی مقاومت بودند به محض اینکه استعفا دادند متهم به جاسوسی شدند؟ …
چرا به سئوالهای آنها جواب نمی دهید؟
در جهان امروز همه از طریق اینترنت از اخبار جهان بسرعت مطلع می شوند. طرح سئوال شما مبنی براینکه چون من در درون مناسبات مجاهدین نبودم پس حق سئوال ندارم بیانگر کیفیت تربیت آزادیخواهی و عدالت خواهی در درون سازمان شماست!
امتحان کیفیت ادعاهای شما و رهبرتان بینهایت ساده است. من بجای دوری نمی روم از خود شما می پرسم:
لطفا جهت تقویت سازمانی که زندگی خودرا فدایش کرده و در درون آن رشد کرده اید، ده مورد از ضعفهای سازمان یا رهبران خود را بشمارید تا ما بدانیم چرا سازمانی که زمانی میلیونها عضو و هوادار داشته امروز به این فلاکت افتاده است؟ چرا آن آرزوهای زیبا را نه از طریق تکیه به مردم ایران بلکه از طریق تکیه به فاشیستهای جنایتکاری مانند جان بولتن، جان مکین، دونالدترامپ، محمد بن سلمان و نتانیاهو می خواهد عملی کند؟
در سازمانی که آزادی باشد انسانها حق دارند بدون ترس نظر درست یا نادرست خود را مطرح کنند!
اگر شما نظر خودتان را در باره ضعفهای رهبری یا سازمان بیان کنید پرواضح است که شما نطر خودر را نه برای تضعیف بلکه برای تقویت سازمان و اصلاح کمبودها و ضعفها بیان خواهید کرد… چرا هیچکس در سازمان شما جرئت چنین کاری را ندارد؟! …
اگر افرادی مثل شما که تمام عمر و زندگی اش را در راه سازمانش فدا کرده حق نظردادن نداشته باشد وای بحال دیگرانی که حتی عضو یا هوادار شما نیستند که هیچ ممکن است بطور ریشه ای با سازمان شما مخالفت اصولی هم داشته باشند!… می دانید که الفبای دمکراسی زمانی مراعات می شود که مخالفین ما حق بیان آزادانه نظرشان را داشته باشند نه اعضا و هواداران سازمانهای ما!…

می فرمائید نه! این گوی و این میدان! شما با نوشتن نظر خودتان می توانید ثابت کنید که چقدر در سازمان شما آزادی بیان هست! ؟ …
با احترام،
احمد پوری

Medi Berozi
شما ممکن است انتقاداتی به مجاهدین داشته باشید خوب بروید در دفاتر انها که در اکثر شهرهای بزرگ اروپا و امریکا هستند انجا انتقادات خودتان را طرح کنید و جواب بگیرید و صرفنظر از اینکه جواب انها برای شما قانع کننده باشد یا نه اما یک امر مشحص می شود که شما ارزیابی عینی داشته باشید از ان بحث ازادی بیان

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند، من این مسائل بینهایت ساده و انسانی را با شما مطرح کرده ام، نظر سازمان شما را نمی خواهم بدانم، من نظر شخصی شمارا جویا شدم، ولی شما مرا بدنبال نخودسیاه می فرستید! سئوال اساسی این استکه شما چرا می ترسید نظر شخصی خودتان را بنویسید؟ آیا شما از بیان ابتدائی ترین حق فردی خودتان هم عاجز هستید؟ این درجه از ترس و عقیم شدن را شما آزادی بیان و اندیشه می نامید؟ آیا در جامعه آینده ای که به مردم ایران وعده می دهید اینقدر جو ترس و وحشت حاکم خواهد شد که هیچ کس حتی اعضای حزب شما جرئت بیان آزاد نظر فردی خودش را نداشته باشد؟ آیا وجود شخص شما و ترس شما از جواب دادن به ساده ترین سئوالها داستان مشت نمونه خروار نیست؟ … امیدوارم بجای دادن آزادی به مردم ایران اول ابتدائی ترین آزادی بیان را بین اعضای سازمان خودتان ترویج کنید انقلاب پیش کش شما … انقلاب باید اول در بین خودشما ایجاد شود تا کسی به شعارهای شما اعتماد کند! … کسیکه شهامت بیان نظر فردی خود را آنهم با نیت خیر به سازمانش نداشته باشد هرگز نمی تواند در جامعه ای عمل انسانی موثر انجام دهد و اعتماد عمومی را جلب کند! … امیدوارم شهامت آنرا داشته باشید و به اندازه ای به خودتان احترام قایل شوید که بتوانید بدون ترس حرفهای دلتان را بزنید! شما قبل از هر چیز به یک انقلاب بنیادی و انسانی در درون خودتان نیازمند هستید! … بدون آن هرگز نمی توانید برای دیگران رهبر و پیام آور آزادی باشید… لطفا تلاش کنید به سئوالهای بینهایت ضروری و انسانی که مطرح کرده ام جواب و نظر شخصی خودتان را بنویسید… و شخصیت واقعی و انسانی خودتان را تقویت کنید! موفق باشید…

Ahmed Pouri NL دوست ارجمند من در زیر همین پست از شما خواستم نظر شخصی
خودتان را بنویسید و شما چنان از ترس عقیم شده اید که از بیان نظر خودتان عاجز هستید
که مرا به دفاتر سازمان تان در کشورهای مختلف حواله می دهید! شما چگونه جرئت می کنید می نویسید: “تا انجا که به مجاهدین بر میگردد تنها می خواهند که بتواند ازادی بیان داشته باشند در حکومت اینده این تنها خواسته انها است…” شما در حالی این شعارها را می دهید که جرئت ندارید یک انتقاد سازنده از سازمان خودتان بکنید آیا انسانهایی که مثل شما از شدت ترس عقیم شده اند می توانند پیام آور آزادی بیان به مردم ایران باشند؟ چقدر غم انگیز است که انسانی عمرش را در راه سازمانی بگذارد ولی شهامت بیان نظر خودش را نداشته باشد وبه دیگران درس آزادی بیان بدهد!… هروقت شهامت دفاع از ابتدائی ترین حق انسانی خوتان یعنی آزادی بیان خودتان را یافتید و به سئوالهای من جواب دادید من باور خواهم کرد که هنوز انسانیت در درون شما نابود نشده است و می توان کورسوی امید را در انتهای تونل باور داشت … موفق باشید…

Medi Berozi ظاهرا هم دادستان هستید و هم قاضی ولی سوال دارم دشمن مردم ایران کی است ؟

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند شما نمی توانید مرتبا از دیگران سئوال کنید و از این شاخه به آن شاخه بپرید تا از جواب دادن به سئوالهای من در بروید…. براستی چقدر غم انگیز است وضعیت انسانی که شهامت آزادی بیان ندارد ولی بدیگران درس انقلاب و آزادی بیان می دهد!… لطفا برای یکبار هم شده با جواب دادن به سئوالهای من نشان دهید که شما را به روبوت تبدیل نکرده اند و هنوز ذره ای از شخصیت انسانی در شما باقی مانده است. باورکنید من کوچکترین دشمنی با شما ندارم… شما زمانی می توانید برای دیگران الگوی شهامت و آزادی بیان باشید که خودتان آنرا درمیدان عمل نشان دهید! هرگز برای شروع دیر نیست… امتحان کنید … به امتحانش می ارزد… موفق باشید

Medi Berozi
مشکل همین جا است قبل از هر بحثی باید هرکس موضع خود را در مقابل دشمن مردم مشخص کند بعد از ان است که می توان بقیه چیزها را روی ان سوار کرد و به ابهامات جواب داد

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند، بزبان دیگر در دولت آینده شما به هر کسی زمانی جواب می دهند که از صافی سازمان امنیت بگذرد و وفاداری خودش را به دولت شما ثابت کند… باور کنید که من در هلند بیشتر از کل سازمان شما علیه جمهوری اسلامی تظاهرات سازماندهی کرده ام … ولی این مسائل هیچ ربطی به جواب ندادن شما به سئوالهای من ندارد! شما بعنوان یک انقلابی باید شهامت بیان نظرفردی خودتان را داشته باشید! امیدوارم این شهامت را پیدا کنید بعد از آن به دیگران درس آزادی بیان بدهید!

Medi Berozi
فکرکنم که بعد از کلی مارک و اتهام شما به سوال من جواب دادید که دشمن مردم ایران رژیم اخوندی است اگر این جواب درست باشد سوال دارم که در مقابل این دشمن جبهه مردم کی است و چه نیروهایی شامل میشود – تشکر میکنم به سوالم جواب بدهید

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند من هرگز کوچکترین اتهامی به کسی نمی زنم به شما هم نزدم! من فقط یک سئوال از شما کردم ولی شما بخاطر در رفتن از جواب دادن به یک سئوال بطور دائم سئوالهای جدید مطرح می کنید تا وضعیت غم انگیز نابودی آزادی بیان در سازمان خودتان را پنهان کنید! غم انگیزتر این است که سازمان خودتان را مظهر آزادی بیان برای آینده ایران تبلیغ می کنید در حالیکه خودتان تا حالا بعد از ۲۰ بار سئوال و جواب شهات بیان نظر فردی خودتان را در مورد سئوالهای من ندارید!

Medi Berozi
شما می دانید که جواب به سوالات من روشن کننده مواضع مردمی هر فرد و هر نیرو است لذا همانظور که قبلا هم نوشتم هر کس باید موضع خود را در مورد دشمن و جبهه مردم مشخص کند – اگر شما همین سوالات را از من میکردید به راحتی جواب می دادم زیرا اینها مبنا است جواب من اینست که دشمن مردم ایران فاشیست دینی است و جبهه مردم ایران همه نیروهای جمهوریخواه که خواستار سرنگونی این رژیم با همه دسته بندی های درونی ان است برای برپایی یک نظام دمکراتیک و سکولار که جدایی دین و مذهب را از دولت تظمین نماید – حال شما بگویید و موضع مشخص کنید

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند بس کنید این بازیها را من بیش از هزاران بار نوشته ام در تمام تظاهراتها سخنرانی کرده ام و ثابت کرده ام که جمهوری اسلامی با تمام جناح ها و دسته هایش باید نابود شود و هرگز قابل اصلاح نیست! … ولی دوست ارجمند این مواضع فردی من علیه جمهوری اسلامی هیچ ربطی به در رفتن شما از جواب دادن به سئوالهای من ندارد!… شما لطفا آزادی بیانی را که به دیگران وعده می دهید در اظهار نظر فردی خودتان ثابت کنید که شهامت جواب دادن به یک سئوال ساده را دارید!… چقدر وضعیت شما غم انگیز است که به هزاران شاخه می پرید ولی به یک سئوال جواب نمی دهید! آیا شما در درون وجدان خودتان از این تناقض در گفتار و عمل و ضعف درونی شرمنده نیستید که حق بیان نظر خودتان را ندارید ولی به دیگران وعده آزادی بیان میدهید؟ آیا در جامعه ای که شما وعده آزادی بیان می دهید در مقابل یک سئوال هواداران یا مخالفان دولت شما، اول آنها باید ساعتها در سازمان امنیت شما بازجویی شوند سپس درصورت اثبات وفاداری به دولت شما ممکن است کسی به آنها جواب دهد؟

Medi Berozi
من هرگز قصد این که تفره بروم ندارم ولی من ادم سیاسی هستم اول باید مواضع سیاسی طرف مقابل برایم مشخص باشد که بدانم دارم با کی صحبت می کنم همانطور هم طرف مقابل من باید مواضع مرا بداند همچنانکه به صراحت به شما مواضع خودم را نوشتم و این را حق شما میدانم که بدانید طرف مقابلتان کی است حداقل در پلاتفرم خودش را معرفی کند شما هم باید این اجازه را به من بدهید که شما را بشناسم و شما هنوز تعریف جبهه مردم را از نگاه خودتان نکردید – با پوزش از سماجتم

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند من هیچ سئوالی در باره مواضع سیاسی شما نسبت به جمهوری اسلامی و امریکا و روسیه و اروپا و … نکردم و هرگز چنین کار احمقانه ای نمی کنم! من در رابطه با ویدئویی که مطرح کرده اید و خودنان هم نوشته اید که مهمترین هدف و آرزوی مجاهدین در دولت رویایی شما در آینده این است که به مردم ایران آزادی و آزادی بیان خواهید داد! سئوال کردم چگونه می خواهید چیزی را به مردم بدهید که در درون سازمان خود اجرا نمی کنید و شما جرئت ندارید به یک سئوال من جواب دهید و نظر شخصی خودتان را بیان کنید!…. بخاطر در رفتن از جواب دادن به یک سئوال بارها از این شاخه به آن شاخه می پرید و تبدیل به بازجوی من شده اید و می خواهید مواضع مرا در مورد تمام جهان بدانید و بعد از آن معلوم نیست که به سئوال من جواب بدهید یا نه؟!… آیا این است آزادی هایی که شما به مردم وعده می دهید؟ دوست ارجمند فکر کنید در نظام اسلامی ایی که شما سر کار خواهید آورد من یک یهودی، یک مسیحی، یک بودایی یا یک کمونست هستم! آیا فردی مثل من بخاطر یک سئوال باید ساعت ها و احتمالا ماه ها بازجویی شود تا جواب سئوال ساده خود را دریافت کند؟ آیا شما از وضعیتی که بوجود آورده اید در پیشگاه وجدان خودتان شرمنده نیستید؟ مارکس می گوید شرم یک صفت انقلابی است زیرا نشان می دهد که هنوز وجدان شما نمرده است! … شما کوچکترین شرمی از ادامه این بازجویی ها ندارید! … وای بحال مردمی که نجات دهنده اش شما باشید! … لطفا یکبار هم شده به تناقضات گفتار و عمل خود فکر کنید سپس در خلوت خود به وحدانتان مراجعه کنید شاید ذره ای از آن هنوز باقی مانده باشد… برایتان موفقیت در رسیدن به استقلال شخصیت و آزادی فردی و اجتماعی آرزومندم!

Medi Berozi
این جمله شما است : سئوال کردم چگونه می خواهید چیزی را به مردم بدهید که در درون سازمان خود اجرا نمی کنید

Medi Berozi
این جمله را جلوی هر کس که گذاشته شود اول به سوال کنند ه شک میکند چرا زیرا سوال برا ساس یک پیش فرضی است که خودتان انرا حکم کرده اید – اول حکم میکنید که در درون مجاهدین ازادی بیان نیست و بعد سوال خودتان را بر ان حکم خود نوشته میکنید هر کس که غیر از من باشد به این سوال کننده شک میکند که کی است اخر رژیم ملیون ملیون خرج شیطان سازی کرده است که همین مفهوم و هم حرف شما را بزند – اشتباه نکنید من شما را با رژیم یکی نمی کنم و برای همین است که ان سولاات را از شما دارم و هنوز هم اصرار دارم که جواب سوال مرا بدهید

Ahmed Pouri NL
دوست ارجمند در تمامی علوم هر فردی که به نوابغ قبلی شک کرده با برطرف شدن شک اش یا خودش رشد کرده یا علم و بشریت را رشد داده و هیچ کس از او مثل شما بازجویی نکرده است که تا چه درجه ای به دانشمندان و نوابغ و انقلابیون دیگر شک کرده یا هنوز وفادار است!… تنها در دوران انکیزاسیون بجای برخوردهای علمی در میدان علم، در مورد وفاداری این افراد به آیه های مقدس انجیلی و رهبران کلیسا باز جویی می کردند!… نتیجه آن روشهای جنایت کارانه را حتما می دانید که چه کسانی را چگونه در آتش زنده زنده سوزاندند و چگونه گالیله ها را وادار به انکار یافته های علمی خود کردند! … شما هم دقیقا همان کار بازجوهای دوران انکیزاسیون را تکرار می کنید!… یا شما به روشهای علمی و انسانی عمل می کنید که موجب نجات شما و مردم ایران می شود یا به بازجویانی تبدیل می شوید که حتی اگر با نیت خیر شروع شده باشد نشانه ای از آزادی و آزادی بیان باقی نخواهد ماند! همانطوریکه تمام تاریخ نشان می دهد نه تاک ماند و نه از تاک نشانی!… امیدورام به شما وفادری به علم و حقیقت و توده های مردم را یاداده باشند نه وفاداری به رهبرانی را که مقدس می نمایند!… من آن چه شرط بلاغ است با شما گفتم… بقول معروف چندین چراغ دارد و بیراهه می رود… بگذار تابیفتد و بیند سزای خویش … امیدوارم قبل از اینکه به ته دره عمیق سقوط کنید به موقع بیدار شوید ….

*******************

دوستان ارجمند اولین پیش شرط هر نیروی انقلابی تکیه به خلق خود است نه تکیه بر جنایتکارترین رهبران جنگ افروز جهان!
مردم ایران زمانی از استبداد و دیکتاتوری رهایی خواهند یافت که یک شکل از دیکتاتوری را با شکل دیگر عوض نکنند بلکه دیکتاتوری را در تمام ابعادش بشناسند و طرد کنند. برای رسیدن به این امر دو اصل می تواند محور مبارزات توده ها باشد:
یک: طرد جمهوری اسلامی با تمام جناح ها و دسته هایش
دو: طرد هرگونه وابستگی و مزدوری به هر کشوری بیگانه

با احترام،
احمد پوری (هلند) ۱۴ – ۰۶ – ۲۰۱۸
*******************

عکس العمل موافقان و مخالفان را می توانید در لینک زیر در صفحه فیس بوک ملاحظه بفرمائید.

https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/2107950522557505

*********************************

( ۱ ) بحث ما هم در زیر همین پست ویدئویی ادامه یافت…
https://www.facebook.com/100024853631090/…/۱۸۳۴۸۳۳۹۲۴۹۰۱۱۴/