دوره چهارم، دوره، اوج و افول ناسیونالیسم در کومەله (بخش هفتم)

بخش هفتم

دوره چهارم، دوره، اوج و افول ناسیونالیسم در کومه له

قبل از شروع دوره چهارم کومه له، اشاراه به چند نکته را لازم میدانیم. از سال ۱۳۹۰ تا اواخر  ۱۳۹۶ حوادث سیاسی اثر مهم و گذاری در بخشهای مختلف کردستان بوقوع پیوستند. این فاصله زمانی مصادف با اوج قدرت ناسیونالیسم کرد در منطقه و ایجاد روابط دیپلماتیک کشورها با مقامات”حکومت هه ریم” بود. دید و بازدیدهای مسعود بارزانی از آمریکا، ترکیه، عربستان و چند کشور دیگر شروع گردید. آمریکا در کردستان عراق بر طبق قرار داد رسمی، پایگاه نظامی دایر کرد. “حکومت هه ریم” چندین قرار داد اقتصادی با کشورهای دوروبر و از جمله دولت ترکیه و روسیه و ایران امضاء نمود. از آلمان و آمریکا و سوئد و اسرائیل و چند کشور دیگر اروپائی کمک های نظامی آموزشی و تسلیحاتی گرفت. تمام مناطق جغرافیائی مورد اختلاف با دولت مرکزی عراق تحت کنترل نیروهای احزاب حاکم در آمدند. بطور کلی بیشتر از هر دوره ای کردستان عراق احتمال مستقل شدن را در انظار عمومی پیدا کرد. تحت این اوضاع در کردستان عراق و بنا به مقاومت مردم در شهر کوبانی در مقابل با داعش، و خشم افکار عمومی از جنایات و کشتار مردم کُرد زبان توسط دولت ترکیه، رشد ملی گرائی در منطقه و از جمله کردستان ایران به اوج بی سابقه ای رسید. بطوریکه با وقوع هر حرکتی در آنسوی مرز شهرهای کردستان ایران بسرعت تحت تاثیر قرار می گرفتند.

در هیمن سالها اتحادیه میهنی درگیر بحران و اختلافات درونی خود بود. حزب دمکرات کردستان عراق حزب اول شد. رهبر این حزب مسعود بارزانی همه کاره این منطقه گردید. همه دولتها از کانال مسعود بارزانی و با استفاده از موقعیتی که بدان داده بودند، بخشی از سیاست و برنامه های منطقه ای خود در ارتباط با ایران و ترکیه و عراق و سوریه و مخصوصا در رابطه با بخشهای مختلف کردستان را دنبال می کردند. بدین سان”حکومت هه ریم” به یکی از مراکز کشمکش منافع سیاسی و اقتصادی میان دولت های خاورمیانه و قدرتهای بزرگ جهانی تبدیل گردید.

بر پایه این کشمکشها و در راستای افق ناسیونالیستی و تامین منافع این دولتها، طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳ دو نهاد ناسیونالیستی به ریاست مسعود بارزانی بنام مرکز مطالعات خاورمیانه نهاد (میری) و”کنگره ملی” تشکیل شدند.

این وضعیت منطقه ای بر تمام نیروهای سیاسی و از جمله کومه له و حزب کمونیست ایران تاثیر مستقیم گذاشت. کومه له همراه با تمام احزاب و سازمانهای ناسیونالیستی و باندسیاهی و مذهبی در بخش های مختلف کردستان زیر چتر این دو نهاد ناسیونالیستی پناه گرفت. اولین نشست”کنگره ملی” در تیرماه سال ۱۳۹۲ با پیام مسعود بارزانی و با شرکت همه نیروهای منطقه ای از جمله کومه له و حتی نمایندگانی از دولتهای ایران و عراق بر گزار گردید. قرار بود در روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور جلسه دوم آن بر گزار گردد و بدلیل اختلافات میان احزاب شرکت کننده موفق نشدند. کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران در ۱۰ نوامبر ۲۰۱۳ از تاخیر بوجود آمده در تشکیل جلسه دوم “کنگره ملی” شهریور ماه، بعنوان عضوی از ۲۱ عضو آن از مردم عذر خواهی کرد.

بر بتن چنین شرایطی کومه له و حزب کمونیست ایران وارد دوره فعلی شدند. این دوره از سال ۱۳۹۰ شروع شد و هنوز ادامه دارد. از ابتدای این دوره در سال ۱۳۹۰ تا زمان بر گزاری رفراندوم استقلال کردستان عراق در ۳مهرماه ۱۳۹۶، فضای ناسیونالیستی منطقه ای در تمام بخشهای کردستان سر به فلک کشید و اخبار آن توسط رسانه های جهانی انعکاس می یافت. این فضای عمومی موقعیت گرایش ناسیونالیستی درون کومه له را تقویت کرد. چپ ملی برای اعتراض به این وضعیت و دفاع از خود آماده می شد و از ناسیونالیسم و راست روی آشکار رهبری کومه له فاصله می گرفت. رهبری کومه له بر تعرضات خود افزود و برنامه تصفیه حساب نهائی با جنبش کمونیسم کارگری، در ادامه آن خلاصی از دست مزاحمت های چپ ملی درون کومه له و حزب کمونیست ایران را در دستور نهاد. در نتیجه در این دوره چپ این تشکیلات چپ تر شد و ناسیونالیسم آن ناسیونالیست تر گردید.

در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ دبیر کل کومه له ابراهیم علیزاده سمیناری در دانشگاه سلیمانیه تحت عنوان  “بررسی چپ و زمینه های تشکیل حزب کمونیست ایران” گرفت. در این سمینار نه تنها ضرورتها و زمینه های واقعی اجتماعی و سیاسی تشکیل این حزب را تماما انکار کرد، عامل اصلی تشکیل این حزب یعنی پراتیک و نقشه آگاهانه فعالین کمونیست آن زمان و در راس آنها منصورحکمت را بطور اراده گرایانه خط زد. او حتی، تاریخ کومه له قبل از تشکیل حزب را طوری دستکاری نمود که با سناریوی مورد نظرش جور در آید. گفت کومه له از روز اول از جنس چپ سنتی بوده و ربطی به کمونیسم کارگری نداشته است.

دبیر کل کومه له در صحبت هایش پا را فراتر گذاشت و تاریخ کومه له از زمان پیوستن به خط مشی اتحادمبارزان کمونیست در سال ۱۳۶۰ و تشکیل حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۶۲ تا زمان جدائی گرایش کمونیسیم کارگری از آنها در سال ۱۳۷۰ را تماما پاک نمود. به این ترتیب در راستای مصلحت های جنبش ملی و هموار کردن راه رشد آن، چهارچوب دست ساز و جعلی و بیسابقه ای را برای تعریف از کومه له و تشکیل حزب کمونیست ایران سر هم بندی نمود. دبیر کل کومه له در سخنانش بطور هیستریکی تاریخ بیش از یکدهه کومه له و حزب کمونیست ایران و هزاران فعال کمونیست را در روز روشن خط زد. تا آن موقع همه ما در عالم سیاست تحریف تاریخ و یک واقعه و رویداد را شنیده بودیم. اما در تاریخ مبارزاتی و سازمانی نسل ما، اولین بار بود که شاهد رد بیش از یکدهه از تاریخ مبارزات آزادیخواهانه کمونیستی در کردستان بودیم. اولین بار بود رهبری یک سازمان این چنین به جان تاریخ درخشان سازمانش درافتاده است. اولین بار بود که با خط زدن نزدیک به ۱۰ کنگره حزب کمونیست ایران و کومه له، ده ها پلنوم کمیته مرکزی این دو سازمان، ده ها سمینار سازمانی، صدها سند و مصوبه تشکیلاتی و ده ها جلد کتاب و پراتیک صدها کمونیست جانباخته و هزاران کمونیست زنده که خود دبیرکل کومه له در همه آنها نقش داشت، روبرو میشدیم. خارج از سیاست و اختلاف نظرها، چگونه وجدان ابراهیم علیزاده راضی شد پر افتخار ترین و تعیین کننده ترین تاریخ بیش از یک دهه جنبش کمونیستی در کردستان را نادیده بگیرد؟ چگونه می تواند با فعالین زنده آن تاریخ روبرو گردد و خم به ابرو نیاورد؟ او خیال کرده می تواند از بالا سر این تاریخ و سد مقاومت آن بپرد و کومه له را به این راحتی به آن طرف خط ببرد. اگر این تاریخ و نقش آن در جامعه کردستان، و حتی تاثیر بازدارنده همین امروز آن بر کومه له فعلی نبود، در بهترین حالت با کومه له مانند حزب دمکرات و سازمان “خه بات” و یا با کومه له دهقانی عقب مانده تر از کنگره اول آن روبرو بودیم. دفاع امروز رهبری کومه له از تاریخ کمونیستی سازمانش مایه تقویت آن و در افتادنش با این تاریخ مایه اختلاف و تداوم مشکلات درآن خواهد شد.

البته انکار این تاریخ با کلماتی چون تحریف و غیره قابل توضیح نیست. این موضع قاطع و صریح ناسیونالیسم در تقابل با جنبش کمونیستی در کردستان است. در سنت ما پنهان کردن حقیقت از مردم و سر هم بندی داستان دلبخواهی بنام تاریخ جائی ندارد. قرار بود این روایت دست ساز از آن تاریخ، موقعیت کومه له در رقابت با دو دارو دسته زحمتکشان و دو حزب دمکرات را بالا ببرد و دوایر ناسیونالیست کٰرد آنها را بالای مجلس بنشانند.

 رهبری کومه له با رد آن تاریخ در این دوره به یک حرکت سیاسی حساب شده دست زد. قبلا این سازمان پرچمداری تنفر از کمونیسم کارگری را در جریان انشعاب”روند سوسیالیستی” از چنگ همه بدر آورده بود. اکنون میخواست، با خط زدن تاریخ کمونیستی سازمانش خود را آلترناتیو سیاسی معقول و بازار پسند تر از هر حریفی به بقیه بقولاند. تقلای رهبری کومه له برای پاک کردن آن تاریخ، از نظر سیاسی و عملی دو باند زحمتکشان بنام کومه له را در این رابطه به موضع دفاعی می انداخت. زیرا قبلا عبدالله مهتدی گفت بود ما”نرده بان ترقی” شدیم(یعنی نرده بان ترقی کمونیست ها) و با چنین برداشتی دوران فعالیت کومه له قدیم و پشیمانی از آن فرموله کرد. اما ابراهیم علیزاده از او جلو افتاد و در سمینارش گفت این تاریخ اصلا وجود خارجی نداشته و تاریخ دلخواه خود را سر هم بندی نمود. همان موقع در جواب به این سمینار در دانشگاه سلیمانیه مطلبی با عنوان”نامه ای به دانشجویان دانشگاه سلیمانیه، بخش علوم سیاسی” نوشتم. اینجا لینک آن را در اختیار علاقمندان قرار میدهم(ضمیمه ۲).

دبیرکل کومه له در ادامه سمینار دانشگاه سلیمانیه برای تکمیل و حقنه کردن آن تاریخ دست ساز، مصاحبه ای با عنوان”حزب کمونیست ایران، ناکامی ها، دستاوردها” ترتیب داد. محتوای این مصاحبه تقلائی است برای بیرون کشیدن گرایش ملی حاشیه ای و جریان چپ سنتی بی سیاست و حرف شنو در کومه له و حزب کمونیست ایران قدیم، و بزک کردن آنها در تقابل با گرایش کمونیسم کارگری است. این مصاحبه متکی به فاکت و سند نیست. بیان نظر در تقابل با تاریخی واقعی و کوهی از اسناد است. گرایش ملی و چپ سنتی در کومه له و حزب کمونیست ایران قدیم از نظر سیاسی و تشکیلاتی بشدت ضعیف بودند، آن وقت سخنگو و پرچمدار نداشتند. اینها فاقد اسناد و مصوبه اند، رسوا و بی اعتبار بودند و هر گاه چیزی گفته اند و یا ممانعتی بر سر پراتیک کومه له کمونیست ایجاد می کردند با نقد گرایش کمونیستی روبرو میشدند و فورا به سوراخ سنبه های تشکیلات بر می گشتند.  اما رهبری کومه له فعلی برای اثبات اینها احتیاجی به سند و فاکت و مصوبه ندارد. این رهبری آنچه را حقیقت می داند که با مصلحت های روز کومه له جور در آید. در جریان انتشار کتاب دستنوشته های کنگره اول کومه له در همین دوره قلم بدستان ناسیونالیست کمپینی علیه جنبش کمونیستی در کردستان و مشخصا منصورحکمت براه انداختند. دو باند زحمتکشان و کومه له راجع به پخش آن اسناد موضع مشابهی گرفتند. دبیر کل این سازمان در نوشته ای با عنوان”در باره کاری ناروا” به تاریخ بیست فروردین ۱۳۹۵ اعلام کرد آن اسناد، یعنی اسناد کنگره اول خودشان، مستند و قابل اتکاء نیست. برای این تشکیلات نه اسناد کنگره هایش و نه فاکتهای تاریخی، نه تاریخ مبارزاتی بیش از یکدهه کمونیستی در این سازمانها، نه کمونیست های در حال حیات و نه جامعه و رویدادهایش اعتباری ندارند. منافع سازمانی کومه له”اجتماعی”، کومه له”دخیل در جنبش انقلابی کردستان”، البته باید گفت جنبش ملی، و گفته ها و نظرات رهبران آن معیار و منشاء عالم اند. همان وقت در مطلبی با عنوان”در باره انتشار کتاب دست نویسهای”مباحث کنگره اول کومه له” جواب آنها و این کمپین ضد کمونیستی را نوشتیم(ضمیمه۳).

با رئیس جمهور شدن ترامپ در سال ۱۳۹۵ و تهدیداتش علیه ایران، استراتژی ناسیونالیستی امید به آمریکا در میان احزاب و سازمانهای محلی منطقه اوج بیشتری گرفت. تحت این فضا کلیه جریانات ناسیونالیستی کردستان ایران، دو حزب دمکرات کردستان، دو باند زحمتکشان، کومه له فعلی و باند مذهبی بنام”خه بات” دور هم جمع شدند. این جمع بیانیه مشترک تحریم انتخابات سال ۱۳۹۶ را منتشر کردند. ابراهیم علیزاده سخنگوی این جمع شد. بیانیه مشترک این احزاب بنام”بیانیه شش حزب و سازمان” کردستان مشهور شد و همه آنها کمپین تبلیغی مشترکی حول آن آغاز نمودند. همکاری کومه له با این جریانات مورد نقد و اعتراض و افشاگری بسیاری از احزاب و سازمانها و فعالین سیاسی چپ و کمونیست قرار گرفت. قبح اینکار به اندازه ای بود که حتی سازمان راه کارگر در نوشته ای به آن اعتراض کرد. در رابطه با این موضوع همان وقت اطلاعیه با عنوان”انتخابات”و بیانیه شش حزب و سازمان در کردستان! ” نوشتیم(ضمیمه ۴). رهبران کومه له نه تنها به این نقدها جواب ندادند در عوض آن به کمونیستها حمله کردند و از انبان کلکسیون فرمولبندهای ناسیونالیستی خاص خود، فرمول”بکارگیری تمام ظرفیتهای جنبش انقلابی کردستان” را بیرون کشددند و در وصفش گفتند و نوشتند. سیاست ناسیونالیستی پشت این فرمولبندی عیان است. این فرمولبندی آن نیروهائی را در نظر دارد که دارای چند نفر و چند تفنگ و چادری در آن منطقه باشند. این فرمولبندی خاص احزاب محلی است و شامل احزاب چپ و کمونیست در کردستان نمی شود. رهبران کومه له دائما سر گرم”بکار گیری ظرفیتهای جنبش انقلابی کردستان”، با نیروهای ناسیونالیست و باند سیاهی و مذهبی هستند. چرا هیچگاه بفکر بکار گیری ظرفیت های احزاب چپ و کمونیست در این منطقه نیستند؟ ماجرا روشن است. در مبارزه طبقاتی، طبقات غیر از منافع سیاسی طبقه خود هیچ حقیقت و تاریخی را برسمیت نمی شناسد. رهبران این سازمان احزاب چپ و کمونیست در کردستان را غیر خودی و بیگانه به حساب می آورند. سال گذشته ابراهیم علیزاده در مصاحبه ای بزبان کُردی گفت کمونیسم کارگریها در کردستان”له کوله کی ته ریشدا نین” (مطلقا در هیچ جائی در کردستان نیستند)نقل بمعنی. به اصلاح کُردی، خانه عبدالرحمن قاسملو آباد، او منکر وجود کومه له در کردستان نشد و گفت”یک دیگ دلمه برای همه آنها کافی است”. اگر چنین برخورد کینه توزانه و غیر سیاسی امروز کومه له ادامه یابد در فردای هر تحولی در ایران سر از توطئه و قلدری این سازمان در مقابل با مخالفین سیاسی در خواهد آورد. متاسفانه سیاست و پراتیک کومه له و حزب کمونیست ایران بر بستر جنبش ملی و چنین سیاست هائی رقم میخورد و هیچ اندازه ای از صحبت های چپ و سوسیالیسم و کمونیست گفتن تعین کننده جایگاه سیاسی و طبقاتی واقعی آنها نیست. به سخن رانی ابراهیم علیزاده بمناسب در گذشت رحمان نجات عضو کمیته مرکزی کومه له در تیرماه ۱۳۹۶ و یا به اطلاعیه این سازمان در رابطه با مرگ جلال طالبانی توجه کنید تا متوجه قدرت و انسجام گرایش ناسیونالیسم کُرد در این سازمان بشوید.

این جنبه از بحث را تمام میکنیم. در بخش بعد به تقابلهای درونی کومه له و حزب کمونیست ایران و اهمیت آن در همین دوره خواهیم پرداخت.

ادامه دارد.

مجیدحسینی  ۱۴ ژوئن- ۲۳ خرداد ۱۳۹۷

تلفن:۰۰۴۶۷۳۷۷۶۵۳۴۱

majid.hosaini@gmail.com