ضرورت مبارزه با اسلام سیاسى(٢)

اسلام سیاسی طبقه کارگر را در کشورهای تحت سیطره اش به مرحله برده گی عقب رانده است. کار طاقت فرسا و بی پایان با کمترین مزدی که قرار است هروقت تونستند بپردازند. و این داستان صدها میلیون کارگر است. زنان را از ابتدایی ترین حقوق فردی و مدنی و انسانی محروم کرده است. جوانان را به پرتگاه اعتیاد و دزدی و خودکشی و بی کاری برده است. اقلیتهای مذهبی و اعتقادی و زبانی و فرهنگی را سرکوب خونین کرده و علم و دانش و ترقی و پیشرفت را به حضیض ذلت سوق داده است. اسلام سیاسی جنبشی است با چندین دولت و صدها باند و گروه مسلح در حال قدرت گیری و یک شبکه وسیع جهانی تبلیغی و مالی که برای تثبیت موقعیت سیاسی و فرهنگی و حقوقی این جنبش میجنگند. اسلام سیاسی ضد کارگر و زحمتکش است. اسلام سیاسی متحقق کننده برده گی جسمی و جنسی در قرن بیست و یک است. اسلام سیاسی همه جانبه ضد زن است. اسلام سیاسی یعنی تجاوز محمدی به کودکان و یعنی ۱۵ هزار دختر بیوه زیر ۱۵ سال. اسلام سیاسی باعث فلاکت اقتصادی و اجتماعی دو جین کشور است. اسلام سیاسی قاتل و تروریست است. اسلام سیاسی علم و دانش را بی رمق و دروغ و خرافه و تعصب را هر روز بازتولید میکند. اسلام سیاسی هر حرکت و جنبش حق طلب و آزادیخواهی را سرکوب کرده و میکند. اسلام سیاسی تمامن همسو و همکار سرمایه داری بی المللی و حکومت سرمایه داران محلی و جهانی است.
از اعدام زندانیان سیاسی در سالهای ۶۰ و ۶۷ تا حمله جنایتکارانه به کردستان در نوروزهای ۵۸ و ۵۹ و تابستان ۵۸٫ از شکنجه زندانیان سیاسی تا تجاوز به دختران باکره تا ماجرای تابوت. از ۴۰ سال جنایت در ایران و افغانستان تا جنایات اخیرسلطان رجب. از کله پرانیهای اوباش حاکم بر عربستان تا سربریدن و آتش زدن و غرق کردنهای داعش. از تاخت و تاز به شهرها و روستاها در کشورهای مختلف خاورمیانه تا فروش ده هزار زن و دختر شنگالی در بازارهای خلافت اسلامی تا برده فروشی در لیبی. از انفجارهای پی در پی در افغانستان و عراق تا ترورهای اروپا. از فلاکت مطلق اجتماعی در افغانستان و ایران و عراق و سوریه و یمن و لیبی و مصر و سودان تا دزدیهای میلیاردی حاکمان. یک میلیارد نفر توسط اسلام سیاسی روزانه در عذاب و رنج ونابودی هستند.
طالبان محصول مشترک دولتهای آمریکا و پاکستان و عربستان بود اما چپ نفهم جهانی امپریالیسم آمریکا را فقط میبیند. امپریالیسم اسلامی را نمی بیند. داعش ساخته و پرداخته آمریکا و عربستان و ترکیه بود اما چپ سنتی فقط امپریالیسم را میبیند و گویا امپریالیسم یعنی آمریکا. آیا دخالت همه جانبه عربستان و همپیمانانش در خاورمیانه و آفریقا در تغذیه دولتها و دسته جات مسلح اسلامی امپریالیسم نیست؟ آیا جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه و لبنان و یمن و غزه و افغانستان و بحرین دخالت سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی ندارد؟ نزد چپ شکست خورده اینها همه “مقاومت علیه امپریالیسم آمریکاست” و نه عین امپریالیسم اسلامی. امپریالیسم اسلامی علیه جان و مال و سرنوشت مردم چندین کشوراست. به این ترتیب اگر بخواهیم تمامیت ارضی و حق حاکمیت و امنیت ملی را ملاک قرار دهیم اسلام سیاسی سنی و شیعه تجاوزگر و جنگ آفرین و امپریالیستیند. یک قلم از این تعدی و تجاوز ارضی ونظامی و سرکوب اراده مردم منطقه میتوان به شرکت سپاه پاسداران اسلامی ایران در تصرف کرکوک با اسم مستعار حشد الشعبی و خفه کردن اراده اکثریت مطلق مردم کردستان عراق اشاره کرد. چپ سنتی نه تنها امپریالیسم اسلام سیاسی را رد نمی کند بلکه حتا تایید هم میکند چون فعلن آمریکا شیطان بزرگ است. حال آنکه اسلام سیاسی چه در بعد اقتصادی و چه در بعد نظامی در خدمت سرمایه داری جهانی است و اختلافات سیاسیشان هیچ ربطی به منافع مردم جوامع خاورمیانه ندارد.
اقبال نظرگاهی یازده جون ۲۰۱۸