ما کنار آبی این آسمان شادان روزی داشتیم‎

ما کنار آبی این آسمان شادان روزی داشتیم

قد سروی و کمان ابرو و حالی داشتیم

ما میان رقص دلبرها میان انجمن با گلرخان

عشق و امیدی و یک صوت و نوائی داشتیم

وقت جستن میپریدم از سر این قلهء بالا بلند

با دماوند و سهند و آبشاران روزگاری داشتیم

خم چو میشد حاصل احساس در جان غزل

با تن پرواز و هر آواز ما خود کهکشانی داشتیم

در ردای عشق با زیباترین زیباتران

آه، باران را خجل از بوسه باران بوسه زاری داشتیم

این زمان با ما نمیسازد و پشتم خم نمود

ما ز بهر مردی و مردانگی یک آبروئی داشتیم

گر چه پیرم با عصا غم را بدوشم میکشم

لیک اما یک زمانی اخگری ما دودمانی داشتیم

غزلیات سکولار  نوید اخگر را روزانه در این آدرس مطالعه فرمائید

https://www.facebook.com/nawid.akhgar

اول ماه جون سال ۲۰۱۸ میلادی سوئد استکهلم