تجلیل در سنت نوین!(به احترام زندگان و انسان مداری!)

تجلیل در سنت نوین!(به احترام زندگان و انسان مداری!)

هر بار که رفیقی از میان مان به خواب ابدی میرود، و جایش خالی خالی میشود، آنگاه درد های سوزناک چون شبحی در جان مان ، چنگ و خراش میزند.

عکس و خاطره ها از همه جا سبز میشود و ابعاد اونگست،  نوستالژی و پشیمانی را رو می آورد.

مرگ واقعه ای بسیار مهم در حیات انسان است و تا ته و عمق سلول ها ، عصب و مغز استخوان  دردناک است.

به حدی سخت ،  که از نقطه نظر روانشناسی، انسانها با مرگ عزیزانشان وارد پنج مرحله بحران روحی میشوند. ابتدا  انکار ،  سپس خشم،  درد کشیدن تا پذیرش جانکاه طعم تلخ واقعیت و به اصطلاح هضم آن که زمان میبرد.

مسئله مرگ ، به فرهنگ و نوع نگرش به زندگی و خود  مرگ بر میگردد.

مشاهده حال بازماندگان اروپایی با  اهالی خاورمیانه به هنگام رویارویی با مرگ عزیزان نشان میدهد که در میان ما  مرگ دلبند ها یمان  رنج آورتر و بحران روحی عمیق و جان سختر است.

پذیرش وداع آخر در میان مردم اروپایی،  سوگ و سوز اش کمتر است.

 مذهب،  و بویژه اسلام ،  که تار و پودمان را با انتقام تنیده است  به زیر ساخت  جاندار فرهنگی مان مبدل شده است.  درجه و میزان ایندویدوالیسم  و یا فرهنگ جمعی – قومی و محیط تربیتی هر کدام در این متدولوژی  نیز جای خود دارند و  کنکاش بیشتری می طلبد. یعنی تا این جا روشن است  که خلاصی اجتماعی از این وضع بخشا در گرو تمام شدن ماجرای نکبت جمهوری اسلامی است.

از طرف دیگر ، استبداد ساختاری و به تبع آن،  نبود دمکراسی و  نداشتن تمرین خود مدیریتی در چهارچوب نهادهای مدنی عامل دیگر است .  چرا که فردیت و فرد گرایی و گریزان بودن از کار جمعی و  کار  متشکل  را  در ما رشد داده و نهادینه کرده است. و این به مرور ، خصلت و عادتی شده است که در شکل نقد و نفی دیگران،  پیشداوری  در روابط اجتماعی شده است. و در دنیای سیاست به شکل انشعابها ی پشت سر و پیاپی ،  خود را نشان میدهد.

میل به اتصال به شدت ضعیف و روی آوری به انفصال به راحتی با بروز اولین اختلاف نظر تنها آلترناتیو میشود.  به آمار بالای انشعاب ها در احزاب و سازمانهای سیاسی در میان  چپ ها  ، ملی گرا ها و  غیره رجوع کنید.

و اما اگر به این داستان قدیمی و مکرر گفته شده برگردیم که  تجلیل ها را در زمان حیات و حضور  زندگان به جا بیاوریم ،  وضعیت به گونه ای دیگر میشود.

تاثیر مثبت این ارزش گذاریها ، برخی از کینه ورزی و دل رنجشها را کنار میزند و مهر و دوست داشتن را بالا میکشد. و گرمی بخش است.

چیزی که باعث میشود که  بار خشن مرگ و از دست دان ها را کرور کرور کم‌ و میزان عذاب وجدانها و احساس بدهکاریها ی روانی را  محو میکند.

داشتن این مناسبتها های خوش و دلپذیر ، تراپی و غذای روحی برای  هر دو،  هم  تجلیل شده و هم تجلیل کننده میشود.

بگذار با جانشین کردن سنت های تازه رنج این رژه کوتاه عمر و زندگی به شدت مختصر را کم کنیم .

می شود و باید زندگی  و روابط اجتماعی را تا به این حد کنونی سخت نگرفت و مته به جان خود و دیگران نگذاریم.

و به نفع شادی و دوستی غمها را کنار بزنیم ،  و همه به اصطلاح دوست داشتن ها را برای بعد از مرگ پس انداز نکنیم. و تمام گل خریدن ها برای روز دفن نباشد.

سفره تجلیل ها از دوست و رفیق  را تا زنده اند پهن کنیم و این را به سنتی پایدار و پیگیر تبدیل کنیم.

ح.ش

مای ۲۰۱۸