برجام !

برای سرنگونی رژیمی هزاران راه را میتوان یافت بدونه آنکه مردم سالها از فقر بنالند . باید هر انسان عاقلی این سوال را از خودش بپرسد که هدف از تحریم های ایران چه مسائلی میتواند باشد ؟!
در ابتدا بهتر است اشاره ای بکنم به بیاننامه ای که توسط حزب صادر شد که “هر شکلی از تحریم اقتصادی علیه جامعه ایران را محکوم میکنیم و آنرا نه درجهت شکست و تضعیف جمهوری اسلامی که در جهت گسترش فقر و نابودی نسل دیگری ازکارگران و شهروندان محروم ارزیابی می نمایم. سیاست تحریم و محاصره اقتصادی هر جامعه و کشوری به عنوان یک اقدام عمیقا جنایتکارانه باید مورد توجه افکار مترقی قرار بگیرد. سیاست ضد انسانی تحریم اقتصادی قبل از اینکه آسیبی به نهادها و ارگانهای معینی از جمهوری جنایت اسلامی بزند، به کودکان و مردم عادی آسیب می رساند و دست جمهوری اسلامی را برای شانه خالی کردن از زیر بار فشار مطالبات اقتصادی گسترده کنونی بازتر می گذارد”.
طبق حرف های دو طرف اصلی موضوع؛یعنی حاکمان رژیم ایران و امریکا علت تحریم های اقتصادی ایران در ابتدا مسئله برنامه هسته ای بود که آن نیز بعداز “توافق برجام” برطرف شد و اکنون نیز از شش کشور ، پنج کشور طرف قرارداد اعلام کرده اند که ایران به توافق خود عمل کرده است. و طبق نظرات کارشناسان هسته ای که به ایران فرستاده شده اند ایران برنامه غیر مجاز هسته ای را ادامه نمیدهد ! با این حال اگر ایران به عهد خود عمل کرده است پس چرا باید امریکا از برجام خارج شود ؟! اگر واقعا اصل موضوع “توافق برجام” است؟، اگر ایران پایبند نبوده است و علت خروج امریکا از برجام این است پس چرا پنج کشور دیگر نیز از برجام خارج نشده اند؟ . در اینجا باز به حرف های رهبران هر دو کشور اشاره میکنم اینکه ایران اعلام کرد مسئله امریکا تنها مسئله برنامه هسته ای ایران نیست مسئله امریکا برنامه موشکی و حضور ایران در کشورهای منطقه است و دقیقاً همین حرف ها را نیز از ترامپ شنیدیم که ایران باید بر سر این مسائل مذاکره بکند!. اینجا یک سوال اساسی دیگری نیز پیش می آید اگر حضور در کشورهای منطقه ای و دخالت در امور این کشورها از لحاظ عرف بین الملل ممنوع است و بنظر من هم باید برای همه ممنوع باشد، پس چرا خود امریکا در منطقه حضور دارد؟ ( و چرا خودش نه برنامه موشکی بلکه موشک اتم نیز دارد) ؟! لابد جواب این است که امریکا به دنبال سرنگونی دیکتاتور ها و برقراری “دمکراسی” در منطقه و جهان است ! و این جواب مسخره ترین جواب سیاسی است که میتوان به این سوال داد. زیرا امریکا تنها به دنبال منافع خود و نفت در خاورمیانه است و اتفاقا از سازندگان نظامها دیکتاتور و گروهای تروریستی بوده و هست، تحمیل جمهوری اسلامی به کشور ایران کار خود دولت امریکا بود!

اگر به دنبال “دمکراسی بود” از جنایت دولت اسرائیل حمایت نمی کرد. یا با عربستان آن همه روابط صمیمانه ای نباید داشته باشد و میلیاردها دلار اسلحه هم به آنها بفروشد که در آن کشور هیچ بویی از آزادی و حقوق شهروندی ، برابری و آزادی برای زنان نیست.

حال با این مسائل که امریکا قصد دارد با تحریم ، اهرم فشاری بر حاکمان ایران به وجود بیاورد که دست آنها را در منطقه کوتاه بکند و بتوانند خود صاحب منطقه باشد کنار آمدیم، اما اعمال تحریم های اقتصادی علیه جامعه که به هدف ایجاد فشار برای رژیم ایران اعمال میشود، آیا واقعا فشار علیه رژیمی است یا مردم آن جامعه ؟! فرض کنیم در نهایت این تحریم ها کاری کرد که رژیم ایران بعد از چند سال بر سر میز مذاکره بیاید و توافقاتی انجام شود که ایران حضور خودش را در منطقه محدود کند و تحریم ها برداشته شوند ! چند سال است که این تحریم ها فشار اقتصادی کمر شکنی را بر مردم وارد کرده است آمار فساد و فقر و خودکشی را در جامعه بیش از پیش کرده است و چند سال دیگر هم طول میکشد؟! اگر فرض را بر این بزاریم که ایران مذاکره بکند و در نهایت دو دولت به توافق برسند و تحریم ها برداشته شوند ، در این چند سال نیز باز مردم بیدفاع که همزمان از سوی حکومت اسلامی سرکوب میشوند و نان شان به گروه گرفته شده است تاوان پس خواهند داد !
بحث اصلی من این است که امریکا نه خواهان تغییر رژیم است و نه توان این را دارد، بلکه به دنبال توافقی است و بس به نفع خود ، در این میان چه کسی بیشترین ضربه را خورده است ؟! مطمئنم همه میگوییم کارگران و مردم زحمتکش ایران ! پس چرا تعدادی از این مردم که خود را ایرانی میدانند نا آگاهانه خوشحال میشوند که امریکا از برجام خارج شده است !؟ نکته مهم این است که آن دسته از مردم که خوشحال هستند امریکا از برجام خارج شده است و ایران بیشتر تحریم میشود یا خود به نوعی مزدور آمریکا و جیره خوار این جریانات هستند و خود را در قالب اپوزسیون دلسوز آن ملت جازده اند و یا واقعا خبری از جریانات اصلی ندارندکه خوشحال اند از فشار اقتصادی بیشتر بر مردم ایران که عملا کمک به بقای جمهوری اسلامی نیز هست.
زیرا تنها چوب دو سر سوخته این ماجرا مردم زحمتکش هستند که باج این قدرت طلبی ها و بازی های سیاسی را میدهند . به نظر من تنها راه صحیح مبارزه با رژیم این است که اپوزسیون ایران نباید به هیچ صورتی به این مسائل دلخوش کند و منتظر حمله نظامی و دخالت های کشورهای غربی در امور ایران باشند زیرا دوباره این مردم هستند که قربانی این سیاست میشوند و دوباره جمهوری اسلامی و نیروهای دست راستی نفع می برند. راه صحیح مبارزه مبارزه ای است که با دخالت قدرت های جهانی و منطقه ای صورت نگیرد. طبقه کارگر و آزادی خواهان نباید هیچ دلخوشی به این مسائل داشته باشند زیرا در این شرایط نیز باز کشورهای استعمارگر سلطه حکمرانی بر ایران را چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مثل عراق به دست خواهند گرفت و غیر ممکن است با دخالت های این کشورها بتوان حکومتی بر پایه احقاق حقوق کارگران و قشر ضعیف جامعه بنیاد نهاد .

منبع: شماره ۴٩ نشریه سوسیالیسم امروز
١٩ مه ٢٠١٨