معدن یورت، ادامه فاجعه

معدن یورت، ادامه فاجعه

١٣اردیبهشت سال ٩۶ ، انفجاری که جرقه آنرا کارفرمای حریص معدن یورت زده بود باعث مرگ ۴٣ کارگر معدنچی گردید. این فاجعه سندی دیگر شد از بی شرمی استثمارگران که کار آفرین محترم خوانده میشوند.
بعد از گذشت یکسال از این فاجعه یکی از فرزندان قربانیان میگوید کارگران، ٢٠ درصد در این حادثه مقصر شناخته شده اند. او میگوید:” هنوز حکم قطعی صادر نشده و هشت نفر به عنوان مقصر معرفی شدند. من حکم را نگاه کردم. در این حکم ٢۵ درصد بهره‌بردار و مدیرعامل، ١٨ و نیم درصد پیمانکار، سازمان صنعت، معدن و تجارت ١٠ درصد، سرپرست معدن به خاطر اینکه دو سمت داشته در مجموع ١۵ درصد، مسئول ایمنی معدن ٧ درصد، اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۵ درصد و ٢٠ درصد کارگران. ۴ نفر از این کارگران راننده و کمک راننده لوکوموتیو هستند که الان فوت شده‌اند. ”
اما بیش از صدور هر حکمی در این رابطه این کارگران هستند که با پرداخت نکردن حقوق و پرداخت ناقص حق بیمه تنبیه شده اند. کار معدن یکی از سخت ترین مشاغل دنیا است اما قاتلین محترم که خودشان را از هفت دولت آزاد می بییند و با احساس حمایت همه جانبه، پیش پا افتاده ترین حق کارگران یعنی پرداخت دستمزد را هم وظیفه خودشان نمی دانند. این بار لابد بخاطر مقصر بودن ٢٠ درصدی کارگران.
میگویند مقصر کارگران هستند که برای روشن کردن لوکوموتیو از روش باتری به باتری استفاده کردند که موجب جرقه شده است اما نمی گویند گازی که اشباع شده و آماده انفجار بود از کجا منشا گرفته بود و چرا به حد اشباع رسیده بود و با وجود تذکر مکرر کارگران کسی محلی به این هشدارها نمی داد. نمی گویند اگر کارگران به دنبال این بودند که به روش اصولی در پی روشن کردن موتور لوکوموتیو باشند، به چه میزان توهین می شنیدند که به دنبال از زیر کار در رفتن هستند. نمی گویند چرا کارگران عجله داشتند که به هر شکلی شده موتور را روشن کنند. نمی گویند در پی انفجار چرا هیچ وسیله ای و نیروی امدادی در معدن نبوده ( معادن از حادثه خیز ترین محیط های کارگری جهان است) و کارگران برای نجات همکارانشان به آن تونل وحشت سرازیر شدند که تا شاید همکارانشان را نجات یابند و خود قربانی شدند. پاسخ نمی دهند که چرا این تونل یک دهانه ورودی و خروجی داشته و هیچ راه فراری در مقابل حوادث پیش بینی نکردند و نمی کنند. هر کارگری با گوشت و پوست و استخوان خویش این را لمس کرده است که کارفرما برای رسیدن به سقف تولید روزانه به هر شکل غیر انسانی که میشناسد کارگران را تحت فشار می گذارد.
گیرم که کارگران مقصر بوده باشند ایشان تاوانش را با جان خود پرداختند. چرا بهره بردار و مدیر عامل و بقیه ارگانها و اشخاص که مقصر شناخته شدند در این یکساله بعد از قتل و عام کارگران به همان روش گذشته کارگران را وادار به ادامه کار کردند. چرا کارآفرینان محترم هیچ توجهی به استانداردهای کار کردن در معدن ندارد و هیچ کس هم یقه ایشان را نمی گیرد. اما اگر کارگری خواهان کوچکترین امکانات یا دستمزدش شود با خشن ترین روش ممکن یعنی از دست دادن کارش مواجه میشود. انتظار داشتن از دولتی که دولت سرمایه داران است و وزیر کارش به جلاد بودنش مفتخر است، به درد کارگران رسیدگی کند انتظار عبث و بیهوده ای است.

بعد از یکسال یکی از نمایندگان مجلس اسلامی میگوید کارگران این معدن ۵ ماه حقوق طلب دارند و مشکل بیمه ای دارند که البته از نظر ایشان این مسایل مشکل نیست :” مشکل کارگران حقوق معوقه نیست بلکه عدم ایمنی معدن است این در حالی است که بخش خصوصی نیز هیچ توجهی به رعایت استاندارد‌ها ندارد.”ایشان مثل اینکه میدانند کار در معدن سخت زیان آور است، به گفته ایشان با وجود نبود خلاء قانونی اما چه کاری از دستش بر می اید وقتی” بخش خصوصی خود را ملزم به رعایت قانون نمی‌داند؛ ” اما ایشان ظاهرا دل شیر دارند و خواهش کردند که “در این رابطه نیاز است وزارت کار، صنعت و معدن و شورای عالی معادن به مشکلات کارگران معدن توجه بیشتری داشته باشند.” البته همه این ارگانها چهار چشمی مواظب اوضاع هستند و توجه بسیار زیادی هم به امور دارند و حواس شان است که کارگران چیز بیشتری از آنچه کارفرمای محترم می پردازد نخواهند و در صورت تعلل کارفرما، نیروهای مخلص یگان ویژه به مشکلات کارگران از طریق باطوم و شلاق رسیدگی خواهند کرد. در این فاجعه به تشخیص ایشان کارگران ٢٠ درصد مقصر بودند و البته کارگران باید جور تقصیرات ٨٠ درصد بقیه را بر دوش بکشند و این عین عدالت به شرط چاقوی اسلامی سرمایه است، و گر نه چنین بی شرمانه ۵ ماه دستمزد کارگران به تعویق نمی افتاد. قاتلین محترم تنها یک قانون را می شناسد و آن فقط سود است و البته همه ارگانهای دولتی یک وظیفه دارند حمایت از قانون استثمارگران.
در یکمین سالگرد فاجعه معدن یورت بار دیگر به ما کارگران ثابت گردید چرخ روزگار تا وقتی گردش آن به دست سرمایه داران ودولت سرمایه باشد برای ما کارگران بر مدار فاجعه میچرخد.