سازمان آزادی زن در جدال برای آزادی زن و شکل دادن به یک جنبش بین المللی آزادیخواه و سکولار

مصاحبه با آذر ماجدی  

آزادی زن: ٨ مارس، روز جهانی زن نزدیک است. سازمان آزادی زن همواره کوشیده است تا این روز را به یک روز اعتراض عمومی به ستم بر زن تبدیل کند. شما بعنوان رئیس سازمان آزادی زن، پیشبرد این مبارزه در داخل ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

آذر ماجدی: مبارزه علیه ستمکشی زن، علیه زن ستیزی مزمن در جامعه و برای آزادی زن کار و فعالیت هر روزه ما است. شناسایی و تثبیت ٨ مارس بعنوان یک روز عمومی اعتراض به ستمکشی زن نیز بخشی از این فعالیت است. اکنون می توان گفت که ٨ مارس بعنوان روز زن در بخش مهمی از جامعه شناخته شده است. در این روز جامعه به تکاپو می افتد و تلاش برای بزرگداشت این روز در گوشه و کنار مشاهده میشود. بعضا میتینگ های وسیعی برگزار میشود.

اما خشونت و سرکوب شدید رژیم اسلامی بزرگداشت این روز را با مشکلات بسیاری روبرو کرده است. تلاش برای تجمع در پارک ها با سرکوب پلیس روبرو میشود. در شرایطی که فعالین حقوق زن مدام تحت ازیت و آزار قرار دارند، هراس از سرکوب، مردم را در برگزاری این روز بسیار محتاط و محافظه کار میکند. ولی بجرئت میتوان گفت که این روز اکنون در بخش وسیعی از جامعه شناخته شده است.

سازمان آزادی زن از طریق نشریات و ادبیات کتبی، از طریق سایت و طی چند سال برنامه تلویزیونی کوشیده است که این روز را به میان مردم ببرد. بمدت دو سه سال در برنامه تلویزیونی آزادی زن، ما از چند ماه پیش از ٨ مارس، این روز را به مردم معرفی میکردیم و در مورد اهمیت و جایگاه آن صحبت می کردیم. یک حرکت ما که اتفاقا با استقبال گرمی روبرو شد، درست کردن یک سمبل برای این روز بود. روبان قرمزی که به شکل ٨ لاتین درست شده و روی آن نوشته شده زنده باد آزادی زن تا حدودی در میان مردم جا افتاد و در این روز آن را به سینه می زدند. بسیاری از وبلاگ های ایرانی نیز این لوگو را کپی کردند و در سایت خود قرار دادند. اکنون شاهدیم که برخی سازمان های سیاسی نیز این لوگو، که عملا لوگوی سازمان آزادی زن است، را در نشریات شان چاپ کرده اند. این فقط بیانگر این واقعیت است که لوگوی سازمان آزادی زن که طراح آن شهلا نوری است، بشکل وسیعی در جامعه جا افتاده است.

آزادی زن: ما اعلام کرده ایم که ذره ای ستم بر زن را نمی پذیریم و خواهان آزادی کامل زنان و برابری واقعی زن و مرد هستیم. لطفا برای خوانندگان نشریه توضیح بدهید که منظورتان از آزادی وبرابری کامل و واقعی چیست؟

آذر ماجدی: آزادی و برابری هر دو مقولاتی تعبیر پذیرند. معمولا زمانی که از آزادی و برابری صحبت میشود، آزادی در چهارچوب قانون کشور و برابری حقوقی مد نظر است. فرضا، خمینی هم در سال ١٣۵٧ مدعی بود که با آزادی و برابری زنان موافق است، اما در چهارچوب اسلام. عده ای میگویند که با آزادی زن موافقند بشرط آنکه فساد ایجاد نکند، یا نهاد خانواده را متلاشی نکند. بالاخره، هر گرایشی محدودیت هایی را بر این آزادی قائل میشود.

ما خواهان آزادی بدون قید و شرط زنان هستیم. روشن است که در چهار چوب یک جامعه، محدودیت های طبیعی یا اجتماعی بر آزادی عمل انسان ها وجود دارد. منظور ما این است که اولا تفاوتی میان آزادی مرد و زن نباید وجود داشته باشد. هیچگونه قید و بند و شرطی بر مبنای جنسیت بر آزادی زن نباید گذاشته شود. خانواده یا همسر مجاز نباشند که علیرغم خواست زن، آزادی زن یا دختری که به سن قانونی رسیده است را محدود کنند. زن همانند یک شهروند آزاد و متساوی الحقوق در جامعه حق زیست داشته باشد.

مقوله برابری کمی پیچیده تر است. در جامعه سرمایه داری حاکم بر جهان امروز، منظور از برابری، برابری حقوقی است. از نظر ما این یک شرط لازم اما ناکافی است. ما برای برابری واقعی مبارزه می کنیم. برابری واقعی مستلزم وجود برابری اقتصادی در جامعه است. دو فرد در جامعه امروز علیرغم برخورداری از برابری حقوقی، اگر به دو طبقه متفاوت متعلق باشند، عملا از برابری واقعی و برابری موقعیت ها برخوردار نیستند. برابری واقعی مبارزه و تلاش بسیار بیشتری را طلب می کند. برابری واقعی فقط در یک جامعه سوسیالیستی امکانپذیر است. ایده آل من اینست که تنها تفاوت میان زن و مرد به تفاوت بیولوژیک محدود بماند. و این واقعیت که زن حامله میشود، میزاید و بچه شیر میدهد، هیچگونه محدودیت حقوقی برای او بوجود نیاورد. آزادی کامل و یکسان میان زن و مرد و برابری کامل و واقعی هدف و آرمان ماست.

آزادی زن: بسیاری از تحلیل گران سیاسی جامعه ایران را یک جامعه مسلمان می خوانند. نظر شما در اینباره چیست؟

آذر ماجدی: من با این توصیف مخالفم. از نظر من توصیف صحیح تر از جامعه ایران، جامعه ای تحت حاکمیت اسلام است. بقول منصور حکمت کسانی که از این توصیف استفاده میکنند، هدف سیاسی خاصی را دنبال میکنند. چرا میان این همه فاکتور مختلف از این توصیف استفاده میشود؟ یعنی ایران را بر مبنای مذهب بخشی از مردم یا حتی اکثریت مردم توصیف میکنند؟ کسانی که فرضا ایران را بعنوان یک کشور چند ملیتی توصیف میکنند نیز هدف سیاسی معینی را دنبال میکنند. دسته اول میخواهند وجه مسلمان بودن بخشی از مردم را بزرگ کنند و مهر آن را بر چهره جامعه بکوبند. دسته دوم میخواهند مساله قومی و ملی را در جامعه ایران بزرگ کنند.

آنهایی که ایران را کشور اسلامی یا مسلمان میخوانند، آنگاه برخی رفتارهای حکومت ایران را با این مذهب توجیه میکنند. فرضا حجاب اجباری یا سنگسار را. ما خواهان ایجاد یک کشور سکولار هستیم. و این بمعنای جدایی دین از دولت و آموزش و پرورش و دین از هویت شهروندی و بطریق اولی دین از هویت جامعه است. سکولاریسم یک شرط لازم ایجاد یک جامعه آزاد و دستیابی به آزادی زن است.

آزادی زن:
ترم آپارتاید جنسی در ایران برای اولین بار از جانب چه کسی بیان شد؟

آذر ماجدی: این ترم اولین بار در ایران حدودا در سال ١٩٨٨ در نشریه کمونیست، ارگان حزب کمونیست ایران توسط خسرو داور مورد استفاده قرار گرفت. از آن پس این ترم توسط جنبش ما وسیعا مورد استفاده قرار گرفته است. و می بینیم که اکنون به یک ترم کاملا جا افتاده در جامعه تبدیل شده است. در جامعه بین المللی تاریچه آن را درست نمیدانم. من برای اولین بار در اواخر دهه نود و بویژه در دهه اخیر شاهد استفاده از این ترم بوده ام. بعید نمیدانم که ترم آپارتاید جنسی توسط جنبش آزادی زن و بویژه جنبش ما در جنبش بین المللی نیز راه یافته باشد.

آزادی زن: چندین سال پیش، شما  شعار نه به حجاب  را برای اولین بار در برنامه تلویزیونی برای آزادی زن مطرح کردید. فرق بین شعار نه به حجاب و نه به حجاب اجباری را توضیح دهید.

آذر ماجدی: ما در اصل مخالف حجاب اسلامی هستیم و نه فقط حجاب اجباری. حجاب اجباری یک مقوله حقوقی است. روشن است که ما با آن مخالفیم و خواهان لغو آن هستیم. اما بشکل اصولی با حجاب اسلامی مخالفیم. حجاب اسلامی را سمبل و ابزار بردگی و بیحقوقی زن میدانیم. لذا مهم است که این تمایز روشن شود. ما خواهان لغو حجاب اجباری هستیم، از طرف دیگر خواهان ممنوعیت حجاب کودکان ایم. خواهان ممنوعیت برقه هستیم. خواهان محدود کردن استفاده از حجاب ایم. اما "نه" ما به حجاب اسلامی علی العموم است. این تفکیک میان دو پدیده، بسیار مهم است.

شما با شعار خود پیامی را به جامعه منتقل میکنید. نه به حجاب اجباری، در مورد موضع شما در مورد حجاب هیچ نمیگوید. کما اینکه مجاهدین محجبه نیز از نه به حجاب اجباری سخن میگویند. آنها مدافع حجاب اسلامی اند، اما میگویند خواهان استفاده داوطلبانه آن هستند. یعنی آنها حجاب اسلامی را تبلیغ میکنند. ما اما مخالف حجاب اسلامی هستیم. علیه آن تبلیغ میکنیم، آن را بعنوان یک مانع مهم در جنبش آزادی زن معرفی میکنیم. همه را به برداشتن حجاب تشویق و ترغیب میکنیم و ضمنا خواهان لغو حجاب اجباری نیز هستیم.

آزادی زن: تحرکات و حملات جنبش اسلام سیاسی زمینه یورش به حقوق زن را در جوامع اروپایی بوجود آورده و دست مذاهب دیگر را برای تحدید برابری زن و مرد بازتر کرده است.  شما نیز بعنوان  یکی از فعالان شناخته شده در عرصه سکولاریسم چپ در اروپا، به مبارزه علیه این جنبش دست زده اید و کنفرانسهای برزگ بین المللی طی این سالها سازمان داده اید. نتیجه چند سال تلاش خود را برای خوانندگان ما توضیح دهید.

آذر ماجدی: در دهه هشتاد میلادی نسبیت فرهنگی کاملا بر جامعه غربی، بر آکادمیا و مدیا حاکم بود. جنبش فمینیستی نیز وسیعا تحت تاثیر این تفکر قرار داشت. اولین تلاش ما در سطح بین المللی مبارزه با این پدیده بود. معرفی این پدیده بعنوان یک مقوله راسیستی و ارتجاعی، علیرغم درک عموم که آن را یک مقوله پیشرو و در جهت گسترش برابری در جامعه میدید. مبارزه با فرهنگ و سنن اسلامی، تثبیت این تفکر که حجاب و سایر رفتارهایی که توسط اسلام بر زنان و جامعه بطور کلی دیکته میشود، روش های ضد زن و بشدت ارتجاعی است. این یک مبارزه نسبتا طولانی را طلب کرد.

مبارزه ما نه تنها هاله مترقی حول مقوله نسبیت فرهنگ و مولتی کالچرالیسم را درید، بلکه به بسیاری از مخالفین ساکت این مقولات شجاعت ابراز نظر داد. باید اعلام کنم که نقش جنبش کمونیسم کارگری، نشریه مدوسا و سنتی که سازمان آزادی زن به آن تعلق دارد و ما همه فعالین آن هستیم در این مبارزه و تغییر فضای حاکم در غرب تعیین کننده بوده است.

حدود یک دهه پیش جنبش سکولاریست در غرب بروز علنی یافت. کنفرانس های سکولاریست بویژه از فرانسه آغاز شد. ما در این جنبش نیز بسیار فعال پیشتاز بودیم. در این جنبش نیز ما بسیار موثر بودیم. مبارزه ما در کانادا علیه تثبیت دادگاه های شریعه سر و صدای بسیاری در دنیا داشت. اما در چند سال اخیر این جنبش بروشنی به دو گرایش چپ و راست تقسیم شده است. این انشعاب در فرانسه عملا به ایجاد دو سازمان انجامیده است. سازمان آزادی زن کوشیده است که خط چپ را در جنبش سکولاریست تقویت کند. باید اعلام کنیم که درون جنبش و سنت خود ما نیز انشعابی روی داد. رفقای سابق ما بعضا در قالب سازمان اکس مسلم به گرایش راست سکولار پیوستند،.

اکنون خط و خطوط روشن تر و متعین تر است. سازمان آزادی زن صریحا در پیشاپیش جنبش سکولاریست چپ حرکت میکند و توانسته است با بخش هایی از آن از نزدیک همکاری کند. این همکاری در کنفرانس های ما نیز کاملا آشکار است.

آزادی زن: امسال نیز بمناسبت روز زن اقدام به برگزاری یک کنفرانس در شهر گوتنبرگ سوئد کرده اید. کمی در مورد این کنفرانس و نحوه برگزاری آن بگویید.

آذر ماجدی: ما سال گذشته نیز در شهرگوتنبرگ کنفرانسی بمناسبت ٨ مارس برگزار کردیم. آن کنفرانس بسیار موفق بود. این کنفرانس ما را با بخش های دیگری از جنبش سکولاریست حقوق زن در اروپا و خاورمیانه در تماس قرار داد. شرکت ما در کنفرانس رم در ماه ژوئن ٢٠٠٨ یک قدم بسیار مهم در گسترش این همکاری و جنبش بود. پس از آن ما کوشیدیم که تجربه سال گذشته را بسیار وسیع تر و موفقیت آمیزتر تکرار کنیم. از همان زمان برای یک کنفرانس وسیع بین المللی ٨ مارس تدارکات را آغاز کردیم. نتیجه این فعالیت را بزودی مشاهده خواهیم کرد.

ولی باید بگویم که فعا
لیت بسیار لذت بخشی بود. بویژه زمانی که فعالین از گوشه و کنار دنیا، از آرژانتین، گرجستان، اوگاندا تا کشورهای اروپایی از ما میخواستند که در کنفرانس شرکت کنند. ٢۵ نفر فعال و محقق حقوق زن از خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین روز ٧ مارس در گوتنبرگ گرد هم خواهند آمد تا امر آزادی زن را به پیش برند. نقد مذهب بعنوان یک نهاد زن ستیز با تجارب مشخص از تاثیر هر یک از مذاهب و دفاع از سکولاریسم بعنوان شرط لازم رهایی زن در این کنفرانس به بحث گذاشته خواهد شد. شرکت کنندگان از کشورهای آرژانتین، اردن، ایتالیا، ایران، بلغارستان، دانمارک، رومانی، سوریه، سوئد، عراق، فرانسه، فلسطین، گرجستان، لهستان و مصر در این کنفرانس شرکت دارند.

تاثیر این کنفرانس بسیار زیاد خواهد بود و فقط به مساله زن محدود نخواهد ماند. این کنفرانس یک قدم مهم در جهت ساختن قطب سوم، جنبش بشریت آزادیخواه و متمدن در جهان بحران زده امروز است. ■