مبارزۀ گذشته و حال ِ یک رفیق ( درمورد رفیق شعیب ذکریایی )

بهروز شادیمقدم

مبارزۀ گذشته و حال ِ رفیق شعیب ذکریایی و چاپ مجدد نامۀ او به اعضا حزب کمونیست ایران درسال ١٣۶٨، مطلبی از طرف رفیق ستاراویهنگ و اشارۀ او به اینکه : " من به گذشته شعیب کاری ندارم " و مطالبی که هراز چندگاه در مورد رفیق شعیب نوشته میشود سبب شد اَنچه را در اینمورد به نظرم میرسد بنویسم .

رفیق شعیب ذکریایی بعد از سالها با نوشتن نقدی بر کتاب رفیق حسین مرادبیگی ( تاریخ زنده کردستان ٬ چپ و ناسیونالیزم  ) و دو سه مقاله دیگر و طرح دیدگاه های جدیدش ، راه ها و نیمه راه هایی که درچند سال اخیر طی کرده ، باعث موضع گیری های درست و نادرست در مقابل او شده است .
موضع گیری های درست در برخورد به نظرات نادرست ایشان و همسویی و نزدیکیش در مقاطعی با جریانات شناخته شده و مطرود ( همچون نزدیکی با جریان زحمتکشان و شرکتش در برنامۀ تلویزیونی احزاب ناسیونالیست و… [ نقل از نوشتۀ رفیق ایرج فرزاد : سیاحتنامه جدید شعیب زکریائی ] جای بحث نیست . مگر اینکه خود رفیق شعیب نظر وحرفی داشته باشد
حرف من این جا به سابقه و بخش دیگر زندگی انسان های مبارز برمیگردد . برای خوانندۀ نا اَشنا با مبارزۀ گذشته و شخصیت های دخیل در اَن منطق و اصول حکم میکند که بخش های روشن این مبارزه و زندگی مبارزین هم در سایه نماند .
اشاره به زندگی هرمبارزی بدون درنظر گرفتن کلیت سیرروند مبارزاتی او و صرفا" توجه به خطاها اوتصویری سراسر تیره به مخاطب بی خبر میدهد و بی انصافی بزرگی است که به خاطر امروز ِ تیره و تار با سایه روشن هایش ، دیروز روشن و موثر به فراموشی سپرده شود و از اَن سخنی به میان نیاید ( رفیق ایرج فرزاد سالها پیش در مطلبی به مبارزۀ گذشتۀ رفیق شعیب اشارات به جایی کرده که متاسفانه این مطلب در سایت ها در دسترس نیست . )
 واضح است روشنی های دیروز افراد ( امثال رفیق شعیب ذکریایی ) در پیمودن راه تا کنونی جنبش مارکسیستی امروزموثر بوده اند .
هنگام ارزیابی کارهرکس که این گونه زندگی مبارزاتیش موردنقدقرارگرفته وبه داوریش نشسته ایم ، بایدبه گذشتۀ او هم " کار "داشته باشیم . 
     +—–+
رفیق شعیب شخصیت نامداردرجنبش کمونیستی و زندانی سیاسی در دوران حکومت پهلوی و تجسم ایستادگی و مقاومت در زندان و انعکاس این ایثار و ازخود گذشتگی و مبارزه دربیرون از زندان و در میان مردم بود  . صاحب اتوریتۀ سیاسی و معنوی در زندان ، درجمعیت دفاع ازاَزادی و انقلاب ، درکومه له وحزب کمونیست ایران بودو نگارندۀ مقالات ارزشمند" ازکنگرۀ اول تا کنگرۀ دوم کومه له " ، " برنامه ، تئوری ، حزب " و نقدهای افشاگرانه و روشگر در مورد سیاست ها و اعمال سازمان چریکهای فدایی خلق . چه در دوران کومه له قدیم و چه در حزب کمونیست ایران .
درمیان اعضای کمیتۀ مرکزی کومه لۀ قدیم بعد از رفیق فواد مصطفی سلطانی رفیق شعیب ذکریایی نامی معتبربود و دردفتر سیاسی و کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران جایگاه خاصی داشت .
رفیق شعیب درعرصۀ مبارزۀ علنی و رو به جامعه چهره ای ناشناخته و میشود گفت گمنام بود ودرفعالیت های درون تشکیلات هم حضور چشمگیری نداشت . اما اتوریته و جایگاهش را از گذشته ، ازمبارزۀ شجاعانه و ستایش انگیزش در زندان و موثربودنش درسیاست گذاری ها وتعیین مواضع در رهبری کومه له وحزب و انتشار اَثاری چند که به اَن اشاره کردم بدست اَورده بود .
منطق سیاسی و پای بندی به اصول و ضرورت پیش برد مبارزه حکم میکند در داوری و روشن نمودن قضایا و نقش افراد در دوران های مختلف و تفکیک مراحل از همدیگر واقعیات را بگویم .
زندگی مبارزاتی رفیق شعیب تا زمان نوشتن نامه اش به افراد حزب و خود این نامه روشن و قابل دفاع است . حقانیت این دوران و مبارزات موثر رفیق شعیب در اَن دوران در بررسی های جنبش مارکسیستی ثابت شده و دیگر به تاریخ گذشته و سپری شده تعلق دارد . حال اگر خود رفیق شعیب یا هرکس دیگری ملاخظه و مخالفتی با مضمون این نامه و یا بخش هایی از اَن و این گذشته داشته باشند ، در تجدید نظر این مقولۀ اثباتی تاثیری ندارد .
تاثیرچاپ مجدداین نامه به معنای موضعگیری غلط او در اَن زمان و ردگذشتۀ مبارزاتی رفیق شعیب و بحث های کمونیسم کارگری در اَن مقطع نیست ، بلکه در اثبات اَن ها و رد نظرات و اعمال امروزی رفیق شعیب هست که مغایر بحث ها و نظرات دیروزیش میباشد .
تاریخ و انسانها در پیچ و خم مبارزۀ طبقاتی مراحل مختلفی را از سر میگذرانند . رفیق شعیب با قابلیت هایی که در گذشته از خود نشان داده ، امیدواریم هنوز این قابلیت را درخود داشته باشدو بتواند دراَیندۀ این جنبش جایگاه  شایسته و واقعی خود راباز پیدا کند . به امید اَن روز .
بهروز شادیمقدم  ۲۳٫ ۲٫ ۲۰۰۹
http://shadochdt.wordpress.com