خالد امینبە مناسبت روز جهانی کارگران (یازدهم اردیبهشت)

خالد امین : روز اول ماه می با تظاهرات هزاران کارگر در خیابانهای شیکاگو در سال ۱۸۸۶ آغاز شد. آوازە این تظاهرات و این روز در سرتاسر آمریکای لاتین پیچید و در سال ١٨٩٠ در هاوانا و دیگر شهرهای امریکای لاتین جشن گرفتە شد. این روز سبب شد تا کارگران خود را سازمان دادە و نشان دهند که می‌توانند نیروی مهمی باشند.اما بورژوازی می‌بایست این نیرو را تضعیف نماید. باید صفوف طبقەی کارگر را از هم بپاشد. در سال‌های ١٩٣٠تا ١٩٣۵ رهبران نیودیل (New Deal) پیوند لیبرالیسم روشن فکر و طبقە کارگر صنعتی در آمریکا را اعلام کردند. بعد از آن در آمریکا و اروپا روز اول ماە می تنها برای جشن و پایکوبی و گذراندن یک روز تعطیلی بود. با وجود این کمونیست‌ها و کارگران پیشگام طبقە در سرتاسر جهان هر سال این روز را بە عنوان روز تجدید قوا، روز اتحاد طبقە و روزی کە کارگران علیە سرمایەداری بە پا می‌خیزند، فریاد می‌زنند “کارگران جهان متحد شوید. و مرگ بر کاپیتالیزم” بە جهانیان معرفی کردەاند و می‌کنند.

پیرامون ما چە می‌گذرد!

پایداری کارگران و زحمتکشان شهر روستا در اعتراض بە انواع پروژەهای من در آوردی و یا دیکتە شدە از جانب امپریالیست‌ها بە طراحی بانک جهانی و بانک‌های دیگر ادامە دارد. این پایداری و مقاومت و مبارزە، با تمام ابزارهای کهنە و جدید مورد حملە قرار می‌گیرند، اما هنوز کارگران و سایر زحمتکشان شهر و روستا در حال تعرض و مقاومت هستند. با این‌ همە درجە پیروزی نسبت بە میزان مبارزە و مقاومت بسیار اندک است. چرا؟

بین سال‌های ١٩٨۵ تاکنون در جهان اعتراضاتی علیە، پائین بودن حداقل دستمزده، بیکاری، گرانی، نداشتن مسکن، نداشتن بهداشت، امنیت شغلی و صدها گرفتاری و مشکل دیگری کە کارگران با آن درگیر هستند، هر روز رو بە افزایش بودە است. از سال ١٩٩۵ تاکنون در همە کشورها این اعتراضات ومقاومت‌ها، بە تظاهرات‌های بزرگ خیابانی با شعارهای براندازی و در بیشتر موارد بە شورش‌ها و درگیری با سیستم حاکم تبدیل شدەاند. در این راستا هزاران کارگر، زن، کودک کشتە و زندانی شدەاند. دولت‌های مرتجع درجە ارتجاع و خودکامکی را بە حدی رساندە کە افراد فراوانی از جریانات لیبرال دمکرات‌ها، احزاب بورژوازی اصلاح طلب در سرتاسر دنیا، فعالین طرفدار مبارزە مسالمت آمیز، صلح طلبان، طرفداران بهبود محیط زیست، وکلای مدافع زندانیان سیاسی و حتا افرادی با مسئولیت‌های بالا در دورن حاکمیت راهی زندان شدەاند.

واکنش جهانی کاپیتالیزم علیە هرگونە تحرک ضد سرمایەداری!

امپریالیست‌ها تاکنون بە دو شیوە مختلف با این اعتراض‌ها و شورشی‌های خیابانی برخورد نمودەاند. شیوە اول: در کشورهای کە دولت‌هایشان گماردە شدە و وابستە بە امپریالیست‌ها (فرقی نمی‌کند چە با کودتا و یا انتخاب از جانب احزاب بورژوازی خودی) میباشند، کاپیتالیزم جهانی سکوت کردە و این اعتراضات را بە گونەای بە گردن یک عدە انارشیست و دانشجویان کمونیست انداختەاند. اما با وجود این جهت خواباندن اعتراضات از دولت مربوطە خواستند کە با گرفتن وام از بانک جهانی و یا وام دهندگان دیگر خود را نجات دهند.

شیوە دوم: امپریالیست‌ها و وام دهندگانشان نادیدە گرفتن عدم رعایت شروط وام (تعدیل ساختاری، رفاە عمومی، بهبود، بهداشت و آموزش و پرورش) از جانب گیرندگان وام را نادیدە گرفتە و انگار شرط و شروطی با خرج کردن وام وجود نداشتە است. در حالیکە می‌دانستند کە وام گیرندگان با این وام‌ها کە معمولا از ٢٠ میلیارد تا ١٠٠ ملیارد دلار هستند، هزاران نفر کارگر، زن، فعالین مدنی، کشاورزان و حتا کودکان را در خیابان‌ها کشتە یا زندانی و شکنجە می‌کنند. آنچە کە پنهانی خداوندان سرمایە از این کشورها می‌خواستند. فروش ذخایر آشکار و پنهان بە آن‌ها بود ولو بە قیمت جان هزاران نفر تمام شود و پرداخت بهرە سالانە وام نیز گاهی عقب افتاد.

در این راستا همەی کشورهای زیر بە علت اعتراضات گستردە و شورش‌های خیابانی برای سرکوب کارگران و سایر زحمتکشان شهر و روستا از بانک جهانی و سایر وام دهندگان وام گرفتە و صدها تن را بە قتل رساندە، هزاران نفر را زندانی و شکنجە کردەاند. لیست کشورهای کە از سال ١٩٨۵ تا سال ٢٠٠٠ وام گرفتە اند، عبارتند از:

آرژانتین- آکوادور – الجزایر- اوگاندا – بنین – برزیل – بولیوی – پاراگوئە – جامائیکا – زامبیا – زئیر- سودان – کلمبیا – کاستاریکا – کنیا- ملاوی- مکزیک- -نیجر- نیجریە- ونزوئلا- هندوراس –  [با اقتباس از ( August 2016 (Economist Magazine [  در آسیا و بە ویژە در خاورمیانە بحران‌های پیاپی و ادامە دار، با گرفتن وام و یا تن ندادن بە گرفتن وام جنگ‌های خانەمان براندازی راە افتاد کە تاکنون خاموش نشدە و  میرود کە بە جنگ جهانی منجر شود.

نئولیبرال‌های اروپایی و دمکرات‌های ارتجاعی آمریکا تمام نیرو را بکار گرفتند تا بتوانند نیمچە رفاهی برای خلق‌های خودشان ایجاد کنند. آنان و دولت‌های رفاەشان نە تنها نتوانستند، پیشرفتی در امور رفاە عمومی، ایجاد کار، بهبود بهداشت و محیط زیست انجام دهد، بلکە با سیاست‌های غلط اقتصادی کارگران و زحمتکشان را بە ورطە فقر و نابودی کشاندە ‌کشانند.

آن‌ها کە با شعار رقابت آزاد شروع کردند و قرار بود از قیبل همین رقابت آزاد مشاغل جدیدی درست شود، بە بیکاری پایان دهند و رفاە عمومی را عمومی‌تر نمایند دست از دامن کوتاەتر حتا بە اندازە یک میلیمتر در این مورد پیشرفت نداشتند بلکە این طرح تنها در خدمت پیوند شرکت‌های کلان سرمایە با همدیگر یا خرید سهام بزرگ و کمپانی‌های ضعیف‌تر بود. هنوز در اغلب موارد نە تنها هیچگونە امکان اشتغال جدیدی بە میان نیامدە است بلکە روزانە هزاران کارگر شاغل اخراج و بیکار می‌شوند و آمار بیکاری در تمام کشورهای اروپایی بالا میرود. نە تنها مسئلە مسکن حل نشدە است بلکە تعداد کارتون خواب‌ها و بیخانمان آمارش نقطەای وحشتناک رسیدە است.

“مشت نمونە خروار است”

سایت کرایسس مینویسد در بریتانیا آمار دقیقی در مورد بیخانمان‌ها و کارتن خواب‌ها وجود ندارد زیرا در صد فراوانی در داخل ماشین میخوابند و زندگی می‌کنند، عدە دیگری بە علت جابجای و خود را نشان ندادند در آمار نمیایند،  اما سال گذشتە (٢٠١۶) در انگلیس و سکاتلند ۵٩٠٩٠ نفر و در ولیز ٧١٢٨ نفر بە عنوان بیخانمان‌ها شناسی شدەاند.

منبع: https://www.crisis.org.uk/

در انگلستان بعد از جنگ دوم جهانی و قبل از تاچر، از هر دە نفر یک نفر زیر خط فقر بود. با اجرای برنامەهای استاد نئولیبرالیزم خانم تاچر، کە از بسکە فراوانند بە قلم نمایند و تنها یک مورد مهم (خصوصی کردن تمام سرمایەها و پروژەهای دولتی) وضع انگلستان را بە درجەای بدتر نمود کە خیلی از اقتصاد دانان از جملە خانم سوزان جورج معتقد هستند کە اکنون از هر ۴ نفر یک نفر زیر خط فقر است و از هر سە کودک یک کودک بە طور رسمی در فقر کامل زندگی می‌کند.

منبع:https://www.youtube.com/watch?v=_viNHVzadeM

گاردین در مقالەای دیگری بە نام [بحران مسکن و بیخانمان‌ها بە اوج خواهد رسید] مینویسد: در همەی اروپا بە طور متوسط ۴٨٪ در صد از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند.) این عدد بە نظر درصد کوچکی است، اما در حقیقت ارائەی چنین آماری ننگ سرمایەداری اروپا است.

منبع: https://www.theguardian.com/housing-network/2017/mar/21 /homelessness-housing-problems-crisis-point-all-eu-countries-except-finland

کوتاە سخنی در بارە شرایط موجود!

امسال در شرایطی بسیار بغرنج و پیچیدە با روز جهانی کارگر روبرو می‌شویم. بغرنجی و پیچیدگی از این نظر؛ نظارت تمامی مدعیان صلح، آزادی و دمکراسی، اپورتونیست‌های مدعی سوسیالیزم، سازمان‌های کارگری در غرب و آمریکا کە امروز هر کدامشان سرشان جوری بە ناف سرمایەداری گرە خوردە است، ناظر بر کشتارهای دستە جمعی، توحش و بربریت داعشیان ایرانی، سوری، عراقی و افغانی در آسیا هستند همە چیز را میخواهند با التماس حل و فصل نمایند.

بیش از نصفی از کشورهای سابق اتحاد جماهیر شوروی در حال جنگ و نبرد علیە روسیە یا دردفاع از آن در جنگند و روزانە شاهد انفجار غییر انسانی مدارس و خانەهای سالمندان و پرتاب موشک بە میان شهرهای این کشورها کە معمولا کسی مسئولیت پرتاب آن را بە عهدە نمی‌گیرد هستیم.

در آفریقا در روز روشن جلو دوربین‌ها میدیای امپریالیستی صدها دختر دبیرستانی ربودە می‌شوند. قبایل گرسنە و بدون در آمد و ذخیرە مانند حیوانات جنگلی بە جان هم می‌افتند. درکل اروپا هزاران بنگاە خیرە جهت کودکان گرسنە و آب آشامیدنی و دارو مشغول پول جمع کردن هستند. اما کجا خرج می‌شود “اللەاعلم”. طرفداران حقوق بشر، صلح طلبان لیبرال، سازشکاران دمکرات کە با ارتجاعی‌ترین لایە بورژوازی حاضرند حتا دولت ائتلافی تشکیل دهند و سینە زنان ناظر این  همە آدم کشی و چپاول و غارت هستند، و مسیح وار سمت دیگر گونە خود را برای کشیدە دوم آمادە می‌کنند. با یک مشت یاغی سر باز پس گرفتن دختران ١٠ تا ١۵ سالە وارد معاملە میشوند و حاضر نیستند این گروەهای دست پروردەاشان از بین بروند.

در تمام کشورهای جهان، جهان صنعتی و جهان فقیر، کوچکترین شکایت کارگران و زحمتکشان از گرانی، عدم پرداخت دستمزدهای، نبودن امکانات پزشکی، امنیت شغلی، کافی نبودن حداقل دستمزدها، اجرا نکردن حتا قانون کار سیستم بورژوازی و بستن قراردادهای (Zero Hour) یا (۲۴ hour reconstruct) یا نادیدە گرفتە میشود یا بە اخراج‌های دستە جمعی و عدم پرداخت دستمزدها و در پارەای موارد زندانی شدن کارگران می‌انجامد.

سرمایەداری علیە طبقەی کارگر و کمونیست‌ها…!

فکر کنم کە این جملە از مارکس باشد اما جملە را دقیق نمی‌دانم (هر گونە حرکتی از جانب کارگران یک حرکت سیاسی است.) با توجە بە شرایطی کە در بالا گفتە شد، تنها کارگران و کمونیست‌ها هستند کە سنگر دفاع از از آزادی دشمنی با کاپیتالیزم و دیکتاتوری و علیە جنگ استوار ایستادەاند.

در دهە ١٩٧۵ تا ١٩٩٠ میلادی، هرچند بە اعتبار همین گفتە مارکس هرحرکت طبقە کارگر یک حرکت سیاسی است اما طبقە کارگر جهانی گام‌های بسیار مهمی در جهت پیشبرد مفهوم مبارزە طبقاتی در راستای سرنگونی سیستم سرمایەداری و مالکیت خصوصی برداشتە است. اتحادیەهای زرد را محکوم کردند. رهبران بە اصلاح یقە سفید را از میان خود راندند. از جنبش کارگری در کشورهای عقب ماندە حمایت کردند. فرهنگ همبستگی و اتحاد و حمایت از همدیگر فرهنگ غالب بر طبقە شد.

هر حرکت از جانب کارگران و کمونیست‌ها از دید بورژوازی پنهان نماند. صدها کارشناس اقتصادی سیاستمدار دانشگاهی و خبرگان و دلالان بازار کار و کارگری در جهت فشار سیاسی، اقتصادی و روحی روانی بر کارگران بە خدمت گرفتە شدند. هر ترفند و حقەای کە لازم بود بە کار گرفتە شد فایدەای نداشت و کارگران و کمونیست‌ها همچنان پا برجا برای بە دست آوردن حقوق بیشتری هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی مستحکم گام‌های بلندتری را برداشتند. همەی ترفندها و تدابیبر بورژوازی برای کارگران شناختە شدە بود. دست اتحادیەهای کە سرشان در آخور سرمایەداری بود برای کارگران رو شدە بود. آن‌ها دیگر ابزاری نبودند کە کارگران گولشان را بخورند.

بورژوازی گیج و منگ در فکر راە حل دیگری بود کە تهاجم شوروی بە افغانستان در این زمینە بە کمک او آمد. میدایای سرمایەدار جهانی از این مسئلە سوءاستفادە نمودە و بە صورت وسیعی در بوق کرنای خود می‌دیدند کە کمونیست‌ها برخلاف ادعایشان کشور دیگری را بە مستعمرە خود تبدیل کردەاند.

قبل از سقوط شوروی سرمایەداری جهانی دست بە دامن عبرستان سعودی شد. عربستان سعودی سر کیسە را شل کرد و بن لادن را مأمور بیرون راندن ارتش شوروی در افغانستان کرد. هرچند نزدیک دە سال جنگ بین نیروهای روسی و القاعدە باعث برون رفت ارتش شوروی نشد و شوروی‌ها بنا بە مصالح روز بیرون رفتند، اما با فروپاشی شوروی القاعدە کە کنترلش در دست آمریکا بود، حاکم بر افغانستان شد.

با استعفای گورباچف، ناگهان بورژوازی انگار در فاضل آب خود مروارید یافتە است کف زنان و شادی کنان میدیای جهانی خود را آمادە باش داد و نزدیک سە سال تمام، بە صورت آمادە باش علیە کمونیزم و سوسیالیزم داد و قال راە انداختند و شعار بیمارگونەی “کمونیزم مُرد” را سر دادند. اما خوشبختانە طراحان همین شعار و رجزخوانی‌های آنان با نتیجە معکوس روبرو شدند. در  همین هنگام اعتراضات کارگری در سرتاسر دنیا چندین برابر شد. مراجعە بە کتابخانەها و جستجوی آثار مارکسیستی و بە ویژە کتاب‌ها مارکس درهمین مدت کوتاە، چندین برابر هفتاد سال‌ها جنگ سرد بین امپریالیزم جهانی و بلوک شوروی شد.

خواستەهای القاعدە حاکمیت کامل اسلام بر کشورهای اسلامی بود. این امر در چهار چوب آقایی آمریکا نمی‌گنجید. در نتیجە بن‌ لادن تروریسم بین‌المللی معرفی شد و در جوار او داعش را بە میدان فرستادند. ابوبکر بغدادی را مأمور تأسیس داعش کردند. یک دو ماە از اعلام موجودیت این جریان غییر انسانی کە خود را دولت اسلامی عراق و شام (Daesh) ‌نماید نگذشتە بود، کە از جانب کارشناسان آمریکا این نام اسم بی مسمای خواندە شد و نام دیگر توصیە شد. کارشناسان CIA آمریکا این شبکە مخوف ضد انسانی را (ISIS) معرفی کردند و بلافاصلە این نام از طرف رسانەهای امپریالیستی مانند:BBC CNN, AFP و خبرگزاریهای مهم مانند: نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز، شیکاگو تریبیون  بە رسمیت شناختە شد.

این اعجوبە اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، موجودیت خود را با بریدن سر خبرنگاران و اسیران جنگی و مخالفان درونی خودشان جشن گرفتند و تمام جهان کفر را با اعمالشان تهدید بە نابودی کردند. داعش با نیروی بیش از ۵٠ هزار نفر کە نصف آن از کشورهای آمریکا و اروپا و از طریق ترکیە بە این منطقە رفتە بودند، منطقەای را بین عراق و سوریە بە جولانگاە خود تبدیل نمود. در حملاتش بە مناطقی در عراق و سوریە در نهایت وحشی‌گری با فروش زنان و دختران بە عنوان بردە بە شیخ‌های عربستان و جزایر اطراف خیلیج فارس و نشان دادن ویدیوی کشتارهای دستە جمعی ۵٠٠ تا ١٠٠٠ نفر در یوتیوب یکە تازە میدان شد.

بعد از صدام حسین آمریکا حاکم بلا منازع عراق شد. بخش از ملت‌های عراق در بمباران‌های آمریکا و بخشی نیز توسط صدامیان بە عنوان طرفداری از آمریکا بە خاک سیاە نشاندە شدند. طبقە کارگر عراق بە ویژە کارگران نفت در بصرە و کروک از ترس بمباران‌ها محل کار خود را ترک کردند. ارتش آمریکا جای کارگران را گرفت و بە صدور نفت ادامە داد. اتحادیە کارگران نفت بصرە از طرف نادولت (عراق هنوز دولت نداشت) عراق منحل شد. بە طور کلی طبقە کارگر عراق بە ورطە نابودی کشیدە شد. بعدها کە کارگران بە سرکارهایشان برگشتند بە بهانەهای مختلف دستە دستە کارگران را بیکار کردند. بەجای کارگر عراقی از کارگران پاکستانی و تایوانی و کشورهای عربی استفادە شد. فعالین و مبارزین طبقە کارگر عراق ترور، زندانی، شکنجە، اعدام و بیکار گشتند.

داعش ایرانی (رژیم اسلامی) در ایران درست  همین نقشە شوم کاپیتالیزم جهانی، یعنی خفە کردن طبقە کارگر را بە اجرا گذاشت. هرگونە تجمع، هرگونە تشکل و هر گونە اعتراض ممنوع گردید. با فشار بر سرمایەداران خودی آن‌ها را وادار نمودند کە کارخانەهایشان را بە مالکیت سپاە پاسداران در آورند. تا صدها کارخانە و کارگاە در این راستا بستە شود و هزاران کارگر بیکار گردند.

هرکجا دست کارگری بە عنوان اعتراض بالا رفت توسط سپاە پاسداران قطع شد. کارگران پیشگام شرکت واحد، نفت، نیشکر هفت تپە، عسلویە مورد حملە وحشیانە نیروهای مسلح رژیم اسلامی قرار گرفتند. پیشگامان طبقە کارگر بە بهانەهای مختلف روانە زندان شدند، شکنجە و ترور آن‌ها در زندان امری عادی شد. در قبال جان شاهرخ زمانی هیچکسی کمترین مسئولیت را نپزیرفت. علی نجاتی بعد از اینکە در زندان او را از نظر فیزکی کار افتادە کردند، بازخرید و ممنوع الحرف زدن کردند. کسانی کە تلاش نمودند تا بلکە یک تشکل مستقل کارگری بە وجود آوردند مانند محمود صالحی زندانی شکنجە و آزار دادند و هنوز تحت تعقیب هستند.

از زمانی کە آمریکا در افغانستان حضور نظامی دارد، و از زمانیکە در افغانستان دولت تشکیل شدە کابینە و تشکیلات رسمی یک دولت بە رسمیت شناختە شدە دارد. کمترین اقدامی حتا از طرف سرمایەداران افغانی برای ایجاد کارخانە وکارگاهی نشدە است. ملت‌ها پراکندە افغانستان یا در فقر کامل و یا مشغول کشت تریاک و صدور آن توسط ارتش آمریکا و سپاە پاسداران هستند.

ترکیە کما کان عضو ناتو و نوکر و جیرەخوار آمریکا و داعش، حافظ منافع کاپیتالیزم و دشمن طبقە کارگر و ملت‌های استقلال طلب ترکیە است. در چند سال گذشتە ارتجاعی‌ترین و راست‌ترین حزب بر ترکیە حکومت کردە و در حمایت از داعش در حال حاضر ۴هزار کرد، دانشگاهی و کارگر را زندانی کردە است. بدون پروا بە خاک عراق تجاوز میکند، روستاهای کردستان را بمباران می‌کند، و سازمان ملل در مقابل این همە دیکتاتوری کور و کر و لال است. مدت شروطی کە اتحادیە اروپا برای عضویت ترکیە در اتحادیە اروپا گذاشتە شدە بود بە پایان رسید در صورتیکە اصلی‌ترین شرط آن نداشتن زندانی سیاسی زیرپا گذاشتە شدە و امروز اردوغان منت نمی‌کشد و این اروپا است کە باید بە هرترتیبی شدە او را از دست ندهد و التماس کند کە ترکیە بدون شرط و شروط عضویت اتحادیە اروپا را بپذیرد.

فاجعە در راە است تنها طبقە کارگر میتواند جلو آن را بگیرد!

در تمام موارد بالا و در تمام کشورهای نامبردە بالا طبقە کارگر هرچند پراکندە بدون تشکل‌های مستقل و سازمان سیاسی، جدیتر، آگاەتر و فعالتر ایستادە و علیە کاپیتالیزم جهانی مبارزەاش را ادامە دادە و می‌دهد. روزانە در آمریکا ما شاهد صدها اعتصاب، تظاهرات کارگری و تعرض طبقە کارگر از نظر اقصادی – سیاسی می‌باشیم. در اروپا طبقە کارگر همچنان در صحنە حضور دارد. بە نابسامانی‌های اقتصادی، بە سیاست‌های ضد کارگری و تجاوزگرانە بە حقوق ملت‌های دیگر و اعتراض بە جنگ در سنگر آزادی فعال می‌باشد.

در خاورمیانە طبقە کارگر بیش از هر نقطەی دیگری از جهان زیر فشار است. از نظر اقتصادی کل طبقە زیر خط فقر قرار دارند. دستمزدها همچنان در نوبت‌های طولانی مدت پرداخت میشود و یا اصلا پرداخت نمی‌کنند و در کارخانەها را بر روی کارگران می‌بندند. اعتراضات کارگری روبرو است با هزار تهمت و افترا و انگ چسپاندن تا بتوانند حیلەهای شرعی و قانونی را برای سرکوب کارگران دست آویز کنند.

برای کاپیتالیزم جهانی مانند روز روشن است کە از پس طبقە کارگر امروزی بر نمیاید. تمام نقشەهای تاکنونی‌اش نقش بر آب شدە است. اما این را هم میداند کە نمی‌تواند مانند قرن نوزدە و سرتاسر قرن بیستم با کارگر در مقاطعی سازش کند و دست‌آوردهای طبقە کارگر را مورد تعرض قرار ندهد. پس با تمام توان و با استفادە از تکنولوژی جدید، در پی نابودی طبقە کارگر است.

طبقە کارگر باید بە انسان‌های خرفت، تسلیم طلبی و بدون ارادەای کە بە هرگونە زیستن و مشقت و سختی کار تن دهد تبدیل شوند. امروز میانگین آمار در اروپا و آمریکا برای استفادە از گیم (بازی‌های دیجتالی) روز بە روز بالا میرود. آمار استفادەهای بیمورد، وقت تلف کن از اینترنت کە همگی در راستای شستشوی مغزی و گرفتن اطلاعات شخصی از کارگران و زحمتکشان آنچنان رایج شدە است کە تنها انسانی را نمی‌توانی بیابی کە بە دمبال آن نباشد.

در این مورد باید بە کارهای Steve Cutts کە در لندن زندگی میکند و با کشیدن کاریکاتور برای مطبوعات و ساختن فیلم‌های کوتاە کارتونی (animations) جهان امروز را بە تندی بە نقد می‌کشد توجە کرد. یکی از انیمشن‌ها او بە نام [این است دنیا ما] قابل توجە است و باید دید.

نشانی:   http://www.stevecutts.com

پایان سخن!

امروز وظیفە فوری طبقە کارگر، اتحاد جهانی طبقە است. جهانی شدن طبقە کارگر در این مقطع از زمان امری اجتناب ناپذیر است. کارگران باید حربەای را کە سرمایەداری بە نام تکنولوژی علیە کارگران بکار میبرد علیە خود سرمایەداری بە کار گرفتە شود. کارگران باید از این امکانات فراوان استفادە کنند در راستای تشکل جهانی طبقە. طبقە کارگر در تشکل‌های منطقەای ضروری است اما اولویت با اتحاد جهانی است. شعار مانیفت کمونیست (کارگران جهان متحد شوید) باید روی پرچم هرگونە تشکل کارگری باشد. وظیفە دوم زدن تشکل‌های صنفی آشکار و کمیتەهای اعتصاب و کارخانە بە صورت کاملا مخفی میباشد. حتا در کشورهای امریکا و اروپا مسئلە مخفی بودن کمیتەهای اعتصاب شرط پیروزی میباشد.

از آنجای کە هر حرکت طبقە کارگر سیاسی است و چون سیاسی است دولت‌ها ابزار سرکوب، حافظ منافع سرمایەداری و دشمن هرگونە سیاستی را کە در جهت منافع سرمایەداری نباشد سرکوب خواهد کرد، کارگران مستقیم رو در روی دولت‌ها قرار دارند. بنا بر این طبقە کارگر وظیفە دارد کە ماهیت، اعمالی کە در جهت تفرقە و شکاف کارگران است فوری افشا کند و با تمام توان دولت را بە مبازە فراخواند. سرنگونی دولت‌ها فرسودگی بورژوازی و پیروزی طبقە کارگر را بە دمبال دارد.

کارگران جهان متحد شوید

پیش بە سوی اتحاد جهانی طبقە کارگر

مرگ بر کاپیتالیزم

مرگ بردیکتاتوری

مرگ بر رژیم اسلامی ایران