اولین قتل عام کارگران شرکت کنندە در روز جهانی کارگران در کرماشان بود
۲۹ سال بعد از انقلاب اکتبر در روز ١١ اردیبهشت ۱۳۲۵ برابر با اول ماە مە ۱۹۴۶ برای اولین بار احزاب و دستههای طرفدار حقوق کارگران در شهرهای ایران روز کارگر را جشن گرفتند و بدون هیچ گونە خشونتی از طرف نیروهای انتظامی شاهنشاهی مواجە شدند اما در کرماشان وضعیت به صورتی دیگری رقم خورد. کارگران پالایشگاه نفت کرماشان و دیگر کارگران این شهر بعد از تماشای یک فیلم در مورد پارتیزانهای روسی در مقابل المان نازی در «سینما ایران» کە روبروی شهربانی این شهر قرار داشت بە طرف مرکز شهر برای ادامه جشن روز کارگر بە راە افتادند کە نیروهای ارتش شاهنشاهی ایران در سکوت رسانەایی نیروهای چپ و سوسیالیست ایرانی بە آنها حملهور شدند.
لازم بە یادآوری است کە پالایشگاه نفت کرماشان کە در سال ۱۳۰۱ با ظرفیت روزانه دو هزار بشکه به بهرهبرداری رسیدە بود یکی از منابع مهم تولیدی کشور ایران بەحساب میامد؛ اما چرا نیروهای انتظامی دولت شاهنشاهی جشن و شادی کارگران را بە خاک و خون کشیدند، دلیل بکار گیری خشونت آنها در چە چیزی بود؟!
باقر مؤمنی درکتاب «خون مه بر سبزه اردیبهشت» بە مسئلهی اشاره میکند کە میتواند نماینگر تمایلات مرکزگرایی روشنفکران و حکومتداران انزمان را بە خوبی اشکار نماید. او میگوید زمانی کە در تهران بودەم متوجه شدم که من فقط یک بچهی شهرستانى ساده هستم که بههیچوجه نمىتوانم از فعلوانفعالات درونى جریانهاى سیاسى و مطبوعاتى در مرکز سر دربیاورم. دور کار سیاسى را خط کشیدم. سپس سعى کردم خودم را با ادامهى تحصیل مشغول کنم؛ اما فضاى سیاسى حاکم بر آن زمان مرا راحت نمىگذاشت بە کرماشان برگشتم و با «ارگان شوراى متحدهى ایالتى اتحادیههاى کارگران و زحمتکشان غرب» همکاری میکردم.
جنان بە نظر میرسد کە هر چند تمایلات سوسیالیستی در میان روشنفکران مرکز نشین بە دلیل وجود مستمر نیروهای اتحاد جماهیر شوروی وجود داشتە است اما با این وجود تمایلات شونیزم ایرانی بە معنای فارسی ان بسیار عمیقتر از تمایلات سوسیالیستی بودە است و روشنفکران و نخبەگان دیگر ملیتهای ساکن جغرافیای ایران از سوی روشنفکران مرکز نشین مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفتە میشدە است تا جاییکە انها را از صحنە سیاسی خارج کردەاند و در بسیاری مواقع سرکوب گران این جنبشها را نیز تشویق کردە و یا اینکە در مقابل انها سکوت اختیار کردەاند. شاید برای همین نیز است کە تاکنون در میان تاریخ نوشتەها و سرگذشت نامەهای سوسیالیستهای ایرانی نامی از قتل عام کارگران کرماشان بە میان نیامدە است و این کشتار را بە فراموشی سپردە اند.
باقر مؤمنی در اشارە بە کشتار کارگران کرماشان نوشتە است: «در گوشهى دیگر میدان، آنجا که باید وارد خیابان دیگر مىشدیم، پلیس کمین کرده بود. غافلگیر شده بودیم… بدون هیچ تحریک، از جلوى آنها گذشتیم. جمعیت هنوز وارد دهنهى خیابان نشده بود که از پشت سر، صدایى شبیه ترکیدن لاستیک اتومبیل بلند شد. تا آن موقع صداى گلوله نشنیده بودم. جمعیت متوحش جنبشى غیرعادى کرد. پرچم افتاده بود و از پرچمدار خبرى نبود. از جمعیت عدهاى در حال فرار بودند. برخى خود را به دکانها و گاراژهاى نزدیک، مىانداختند. خودم را کنار دیوار کشیدم. یک جسد کنار من در پیادهرو افتاد و چالهاى که در کنار آن بود، بهسرعت از خون پُر شد. آهسته به سمت کلوپ به راه افتادم. مثلاینکه سنگى محکم به کتف چپم خورد و در همین لحظه نقطهاى از سمت چپ صورتم با مایعى گرم شد. خیابان بهکلی خلوت شده بود. با قدمهاى آهسته به کلوپ نزدیک شدم و خودم را بهسرعت به درون ساختمان انداختم. در راهروها صدای ضجه و گریه پیچیده بود. عدهى زیادى زخمى، خودشان را به آنجا رسانده بودند. کە ۱۴ تن از کارگران را بە قتل و ۱۲۰ تن دیگر را زخمی کردند.»
باشکوهترین برگزاری جشن روز کارگران در جغرفیای سیاسی ایران در سال ۱۳۲۵ خورشیدی شکل گرفت که در شهر کرماشان توسط نیروهای نظامی شاهنشاهی در سکوت مطلق نیروهای سوسیالیست قریب به صد و چهل نفر کشتە و زخمی شدند.
بە گواە تاریخ کارگران کرماشانی کشتە و زخمی شده در این مراسم اولین قربانیان روز جهانی کارگران در جنبشهای کارگری جغرافیای سیاسی ایران میباشند کە تاکنون نیز در ادبیات تاریج جنبش کارگری سرپوش بر روی این سرکوب گذاشتە شدە است.
یاد این کارگران قربانی در سکوت مطلق جنبش کارگری بعد از ۶١ سال در روز جهانی کارگران گرامی باد.
سعید سنندجی
۰۰۴۶۷۶۶۲۰۸۶۹۵
https://www.facebook.com/saied.sanandeji