تشدید جنگ، به بهانۀ مبارزه با نابودی سلاح‏های شیمیائی!

تشدید جنگ، به بهانۀ مبارزه با نابودی سلاح‏های شیمیائی!

بشردوستان “حقیقی” در حمله‏ای سازمان‏یافته و بدون کسب مجوز از نهادها و ارگان‏های مدافع‏ی حقوق بشرِ دست‏سازشان، با پرتاب بیش از صد موشک، در تاریخ چهاردهم آپریل دو هزار و هیجده، صدماتی جدی‏ای به سه ساختمان شیمیائی و نظامی اسد وارد ساختند!!

به دور از نتایج و ثمرۀ نظامیِ سه دولتِ امریکا، انگلیس و فرانسه در حمله به خاک سوریه، و هم‏چنین به دور از ادعاهای پوچِ سازمانده‏گان سه کشور فوق و به‏اضافه دیگر جانیان ذینفع در جنگِ سوریه، این پُرسش‏ها مطرح است‏که چرا سایۀ هفت سال جنگ و ویرانی دارد، بر سر میلیون‏ها انسان دردمند سنگینی می‏کندُ، و بر خرابی‏ها و دربدری‏ها می‏افزاید؟ براستی که کدامین دولت‏ها قادر به تولیدِ سلاح‏های کُشندۀ “هوشمند” و شیمیائی‏اند؟ و بالاخره سودِ این‏دست بازی‏های سیاسی و جنگی، به جیب چه کسانی خواهد رفت و بدرد کدام جامعه خواهد خُورد؟

قبل  از ورود به این پُرسش‏ها، کتمانی نیست که جنگ‏های رایج و تاکنونی، صدمات بسیار جدی و بس مخربی به میلیون‏ها تودۀ دربند و به جوامع‏ی سرشار از منابع‏ی طبیعی وارد ساخته است. کُشتار و تلف شدن میلیون‏ها انسان، و در ادامه تخریبِ زیر ساخت‏های جامعه، ماحصل جنگ‏های ارتجاعی قدرت‏مداران بین‏المللی، بر سر کنترل بیش از پیش ذخایر نفتی و ثروت‏های جوامع‏ی منطقۀ خاورمیانه است. بزرگان سرمایه با توافق و در تبانی با یک‏دیگر، جنگ‏های خانه خراب‏کن و خونینی را علیۀ دردمندان سازمان داده‏اند، تا جهان را بر اساس تمایلات سیاسی – اقتصادی‏شان، باز تعریف کنند. به همین علت و بر خلافِ جار و جنجال‏ها، و هیاهوهای “انسان‏دوستانۀ”شان، مبنی بر تضمین زنده‏گی بهتر و برقراری دمکراسی، دروغ، و چیزی جز دنبالۀ ناامنی‏های هر چه بیش‏تر، برای توده‏های محروم نبُوده و نیست.

قدرت‏مداران و زورگویان، از یک‏طرف جهان را به‏دلیل زیاده‏خواهی‏شان در هم ریخته‏اند و منطقۀ خاورمیانه را با دسیسه‏ها و با صحنه‏پردازی‏های‏شان، به میدانِ باروت و به میدان یکه‏تازی‏های جانیان بشریت و دیگر دار و دسته‏های مسلح و جانی‏شان تبدیل نموده‏اند، و طرف‏دیگر، مدعی دفاع از حقوق پایمال شدۀ میلیون‏ها انسانِ رنج‏دیده و کودکان‏اند. دغل‏کارند و نیازی به رو نمودن اسناد و یا نشان دادن تحرکاتِ سازمان‏داده شده از جانب آنان، پیرامون تشدید جنگ‏های مخرب نیست؛ به این سبب که دنیای انسانی و آن‏هم به یُمن رشد و پیش‏رفت تکنولوژی، هر روزه دارد، تعرضات خونینِ جانیان بشریت و هم‏چنین صحنه‏های دردناک، لت و پار، و تلف شدن میلیون زن و مرد، جوان و کودک را مشاهده می‏کند؛ تعرضات و صحنه‏هایی که قابل شمارش و بیان نیستند؛ صحنه‏هایی که بنوبۀ خود، بیان‏گر اجرائی نقشه‏های شومِ قدرت‏مداران بین‏المللی، پیرامون تضمین امنیتِ مردم، نابودی سلاح‏های کُشتار جمعی و دیکتاتورهاست!!

عریان شده است‏که به‏میان کشیدنِ دوباره، و یا چندین بارۀ مبارزه با نابودی سلاح‏های شیمیائی و “ترویست”ها، از جانب آنان پوچ و بی‏جاست؛ دیده شده است‏که چگونه به بهانۀ نابودی سلاح‏های کُشنده و شیمیائی، و به‏اصطلاح مبارزه با تروریست‏ها و دیکتاتورها، به عراق، افغانستان، لیبی و به سوریه حمله نموده‏اند تا گسترۀ غارت‏گری‏های‏شانرا وسیع‏تر کنند. در حقیقت نفعِ همۀشان، در شعله‏ورتر نمودن جنگ، و در اعمالِ هژمونی و آن‏هم به‏عنوان یگانه قدرت جهانیِ بعد از فروپاشی کامل به‏اصطلاح کمونیزم است. بر همین اساس و گام به‏گام، و هم‏زمان با جنگ‏های بالکال در دهۀ نود، سفرۀ جنگی و تصفیه حساب‏های منفعتی خود را – در ابعادی وسیع‏تر -، در منطقۀ خاورمیانه پهن نموده‏اند تا سیاست‏ها و سناریوهای خونین‏شانرا پی گیرند.

آری، جهان و بویژه منطقۀ خاورمیانه را، به منطقۀ ناامن، به منطقۀ تصفیه حساب‏های سیاسی – منفعتی، و هم‏چنین به منطقۀ غارتِ اموال عمومی، به منطقۀ آتش و خون برای کارگران و زحمت‏کشان تبدیل نموده‏اند. بزرگان سرمایه با دریده‏گی سیاسی و به بهانۀ نابودی سلاح‏های کُشنده و شیمیائی، زیر ساخت‏های جوامع‏ی متفاوت را زیر و رو کرده‏اند و جان میلیون‏ها کودک را گرفته‏اند تا “دمکراسی” مورد ادعای‏شانرا به جامعۀ دیکتاتور زده حقنه کنند! به سُخن روشن‏تر باید گفت که، جنگِ آنان، جنگِ آزمایشِ سلاح‏های کُشنده، “مدرن” و “هوشمند” استُ، از قبلِ چنین جنگ‏ها و سلاح‏های “هوشمند”ی‏ست که توانسته‏اند میلیاردها دلار سود به جیب بزنند. در حقیقت و بر خلافِ اراجیف‏شان،  این جنگِ دل‏به‏خواۀ آنان است و همۀ سران درگیر در آن، – و آن‏هم با هر قد و قواره و ادعایی -، ذینفع‏اند و ربطی به جنگ و خواست مردم ندارد. چرا که تفاوتِ جنگِ مردم با جنگ‏های رایج و تاکنونی، از زمین تا آسمان استُ، پُر واضح است‏که هیچ‏یک از آنان، طرف مردم نیستند و فکر و ذکر و اعمال‏شان، در خدمت به حفظ و در پای‏داری مناسباتِ گندیده و ظالمانانۀ طبقۀ سرمایه‏داری‏ست. دروغ می‏گویند و همۀشان در منطقۀ خاورمیانه و بویژه در جنگِ سوریه، ذینفع‏اند و با تمام وجود، خواهان تشدیدِ تنش و هم‏چنین تلف شدن بیش از پیش قربانیان نظام‏های امپریالیستی‏اند. “دل‏سوری”ها و “انسان‏دوستی”های‏شان، تهوع‏آور است. تنش خودی را به منطقۀ خاورمیانه منتقل نموده‏اند تا سیاست‏های کشوری و جناحی خود را پی گیرند. در اصل اوضاعِ کنونی سوریه، دنبالۀ طرح و سیاستِ باز تعریفِ دنیای سرمایه‏داری و آن‏هم تخت عنوان “برقراری نظم نوین جهانی” و “خاورمیانۀ بزرگ” است. هدف، تکه و پاره کردن کشورهای منطقۀ خاورمیانه، و هم‏چنین تحمیل قدرتِ نظامی به جناح‏های رقیب امپریالیستی‏ست. با این اوصاف، بارِ مسئولیت و بارِ تمامی مصبیت‏های اعمال شده به میلیون‏ها انسانِ ستم‏دیده، و در ادامه بار و مسئولیتِ تولید و توزیع سلاح‏های کُشنده و شیمیائی در میان مردم، جوانان و کودکان، بر گُردۀ قدرت‏مداران بین‏المللی از جمله، امریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و دیگر شرکای‏شان می‏باشد. این دنیا و وضعیتی‏ست که آنان برای دیگر محرومان منطقه ساخته‏اندُ، در این‏میان و از یک‏طرف دارند بر سر کودکان سوریه، گلوله، بمب و توپ می‏اندازند و از طرف‏دیگر و مزورانه، به‏دفاع و به حمایت از آنان می‏پردازند! براستی و سئوال این است که، مگر تفاوتِ ماهوای‏ای مابین استفاده از توپ و تانک و بمب‏های “هوشمند و مدرن”، با سلاح‏های شیمیائی است؟ مگر هر دو آسیب‏پذیر، کُشنده و نابود کننده نیستند؟ هر دو هدف واحدی را تعقیب می‏کنند و بی‏گمان اشک و تمساح ریختن‏های‏شان، و هم‏چنین دسیسه‏چینی‏ها، تولید و باز تولید جنگ، بدردِ سیاست‏های اقتصادی – سیاسی‏شان می‏خُوردُ، بی‏دلیل هم نیست که دارند، میادین جنگ خانمان‏سوز را گسترده و گسترده‏تر می‏کنند. حقیقتاً که توزیع بیش از پیش سلاح و کاربُرد روزانه و بی‏وقفۀ آن‏ها در منطقۀ خاورمیانه، غیر قابل باور استُ، علی‏رغم انباشت بیش از پیش سلاح، همین چند وقت قبل بود که، دولت‏های امریکا، انگلیس، فرانسه و .. – و آن‏هم – در تداوم میلیتاریزه نمودن بیش از پیش منطقۀ خاورمیانه، میلیاردها دلار سلاح‏های کُشنده، با دولت عربستان منعقد نموده‏اند؛ رقمِ سلاح‏هایی که، بیش از جمعیتِ کشورهای یمن و سوریه می‏باشد.

آری، منطقۀ خاورمیانه مملو از تنش، جنگ و خون و خون‏ریزی‏ست؛ تنش و خون و خون‏ریزی که کم‏ترین فوائد و یا تضمینی برای زنده‏گی بهتر میلیون‏ها کارگر، زحمت‏کش و فرزندان‏شان ندارد. چرا که بانیان و هر دو سوی آن، جناح‏ها و مدافعین سرمایه‏های جهانی‏‏اند. هدفِ اساسی‏شان، انحراف افکار عمومی و کُشتار مردم، و به‏دنباله نمایش، آزمایش و استفاده از سلاح‏ها و تکنولوژی‏های مدرن نظامی‏ست. بدین‏ترییب سازمان دادن حملۀ هوائی امریکا، انگلیس و فرانسه در بامداد چهاردهم آپریل را باید در چنین بستری  توضیح داد و اعلام نمود که بر خلاف ادعاهای دروغین قدرت‏مداران بین‏المللی، مبنی بر دفاع از حقوق انسانیت و بشریت، چیزی جز فریب و ریا، و چیزی جز خلافِ حقایقِ در پس پردۀ نقشه‏ها و سناریوهای شومِ‏شان نیست.

خلاصه مشقت و مصبیت‏های تاکنونی مردم منطقه و بویژه مردم سوریه، در حضور جناح‏های رقیب امپریالیستی و در تعرض بی‏حمانۀ دسته‏جات مرتجع و مسلحِ وابسته به آنان است. همۀ آنان در تخالف با منافع‏ی مردم و حقوق پایه‏ای کودکان و ستم‏دیده‏گان‏اند و باید از سرزمین سوریه به بیرون رانده شوند، و پرچمِ کارگران و زحمت‏کشان در این کشور جنگ‏زده به اهتزاز در آید. در حقیقت حضور و حیات یک‏روزۀ سرمایه‏داران و دیگر دار و دسته‏های‏شان، مترادف با تحمیل مصبیت‏های بیش‏تر، تشدیدِ تنش‏ها و آواره شدن بیش از پیش مردم، و نیز تخریب زیر ساخت‏های جامعه است. تنها و تنها، با چرخشِ روندِ ویران‏گر و خسران‏زاست که، جامعۀ سوریه از چنگال سودجویان و جنگ‏طلبان، آزاد و رها خواهد شد.

۲۲ آپریل ۲۰۱۸

۲ اردیبهشت ۱۳۹۷