بیگانه‌ستیزی در لباس شورای شهر

بیگانه‌ستیزی در لباس شورای شهر

نوشته: امیرمصباحی

ستم ملّی در ایران وجود دارد. این سخن، تراوشِ ذهنی یک جوان ۲۲ساله چپ‌گرا که با هرگونه تقسیم‌بندیِ غیرطبقاتی سر ستیز دارد نیست. این سخن از یک “عینیتِ” بیرونی نتیجه گرفته ‌شده که به‌زیرپرسش‌بردنش به‌راستی دشوار است و آن‌ها که این مسئله را نادیده می‌گیرند یا حتی به کلی منکر آن می‌شوند، به یقین از این حامیان اِعمالِ آن هستند.

اما منظور از “ستم ملّی” در این میان دقیقاً چیست؟ ستم ملّی، ستمی است که حاکمیت یک کشور -به عنوان نمایندهِ تامِ بورژوازیِ آن کشور- علیه مردمانِ یک ملّیت دیگر اِعمال میکند؛ به این معنا که با وضع قوانین و دستوراتی، مردمانِ آن ملّیت را که به هر دلیل در آن کشور می‌زیَند را در موقعیتی کاملاً نابرابر در قیاس با شهروندان آن کشور قرار می‌دهد. نمونه‌های این نوع ستم در یک قرن اخیر کم نیستند که برای نمونه می‌توان به یهودیانِ -یهودیان به مثابه یک ملّت- دورانِ آلمان نازی و فلسطینی‌ها اشاره داشت.

ستم ملّی اما در ایران به طور ساختاری و کاملاً سازمان‌یافته به مردمانِ فرودستِ افغانستانی که بعضی‌هایشان دهه‌ها است در ایران سکونت دارند اِعمال میشود. فرودستانی که از هر لحاظ تحت ستم قرار دارند و باید آنان را در شمارِ “ناشهروندان” به حساب آورد. همین چند روز پیش بود که علی بهرامی، نایب‌رئیس شورای‌شهرکرمان، در دیدار نوروزی اعضای شورای شهر با استان‌دار کرمان، در سخنانی به راستی گستاخانه و افغان‌ستیزانه بیان داشت که مرکزِ شهرِ کرمان، ٭افغانی نشین٭ شده و ٭هویتِ فرهنگیِ٭ شهر در حال تغییر است. وی با بی‌شرمی هرچه تمام‌تر، خواهانِ “مالیات سنگین” برای کسانی شد که خانه‌های خود را به این فرودستانِ ناشهروند اجاره می‌دهند. این دُرافشانی‌ها و لجن‌پراکنی‌ها اما، به همین‌جا ختم نشد و علی اکبر مشرفی، دیگر عضو شورای شهر کرمان، به استان‌دار اظهار داشت که “ﻣﺮﮐﺰ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ گونه‌ای ساخته‌ شود که کرمانی‌های اصیل به این منطقه برگردند.” ٭کرمانی‌های اصیل٭! چه ادبیات آشنائی! نمونه این ادبیات را هم اکنون می‌توان در میان جریان‌های مهاجرستیز و نژادپرست اروپائی یافت که خواهان تخلیه و بیرون راندنِ مهاجرانِ غیر اروپائیِ -عمدتا آفریقائی/آسیائی- فرودستِ کشورهای خود هستند. علی اکبر مشرفی درواقع دارد، اخراجِ و پاک‌سازیِ افغانستانی‌هایِ ساکن در شهر را به استان‌دار کرمان پیش نهاد می‌دهد. او البته خواهان بازگشتِ ٭کرمانی‌های اصیل٭ به مرکز شهر شده و کیست که نداند منظور از این کرمانی‌ها نه مردم عادی و فرودستِ کرمان بل که بورژوازی آن است که آقای مشرفی آن ها ٭اصیل٭ خطاب می‌کند.

درواقع در اینجا ما با دو کلید واژه روبروییم. یکی همین کلید واژه “اصیل” و دیگری کلید واژه “فرهنگ” است. در این دیدگاه افغانستانی‌ها به‌مثابه ناشهروندانی فرودست تهدیدی برای ٭اصالت٭ و ٭فرهنگ٭ به‌راستی عقب‌ماندهِ کرمان و حتی ایران به‌شمار می‌آیند و از این رو می‌بایست آن‌ها را به مثابه عناصری ٭غیر اصیل٭ و ٭ضدفرهنگ٭ از سطح‌ شهر و استان‌ها پاک سازی کرد. با همین منطق است که حاکمیت ورود افغانستانی‌ها را در ۱۵ استان به طور کامل و در ۱۲ استان هم سکونت افغانستانی‌ها در بخش‌هایی از استان ممنوع کرده ‌است. تازه این‌ها همگی درباره سکونت افغانستانی‌ها است و بررسیِ وضعیت زیستی، درآمدی، کاری، آموزشی و… آن‌ها نیازمند یادداشتی مستقل برای هر کدام از موارد است و تازه در آن یادداشت‌ها هم به مانند همین یادداشت، تنها بخش کوچکی از ستم ملّی‌ای که به افغانستانی‌ها رواداشته‌میشود را می‌توان شرح داد. در این میان، اما، وضعیت آن‌هایی که وجود هر گونه ستم ملّی را در ایران انکار می‌کنند به راستی رقت‌انگیز می‌نماید. افرادی که به مانند پان‌ایرانیست‌هایِ عاشقِ آن ٭سیدِ٭ ایران‌شهر باز، گاهی ممکن است حتی خود را ٭اپوزیسیونِ٭ حاکمیت نشان دهند ولی در عمل ماله‌کشی بیش نیستند.

گفته می‌شود هنگامی که اُلیور کرامول -تنها رئیس جمهور تاریخ انگلستان- می‌خواست اعلام جمهوری نماید، چون با مخالفت مجلس اعیان روبرو شد آن‌جا را تعطیل کرده و روی در آن نوشت که “اجاره داده میشود”، این به اصطلاح شورای شهری که وظیفه‌اش در حقیقت نمایندگیِ منافعِ گروه‌هایِ مختلفِ اجتماعی و به ویژه فرودستان بوده و در واقعیت اعضای آن به دنبال پاک‌سازیِ فرودستانِ افغانستانی‌تبار از مرکزشهر‌اند، حتی شایستگیِ اجاره داده‌شدن را نیز ندارد!

گمان می‌کنم این از خوش وقتی ما است که مدیران و مسئول شهری با اظهاراتی این چنین، ماهیتِ طبقاتیِ حقیقیِ خویش را به آشکارترین نحو ممکن نشان داده و زحمت ما را کم می‌کنند!

#افغان_ستیزی

#فاشیسم

#شورای_شهر