پدیده کریه و ضد انسانی نژادپرستی

پدیده کریه و ضد انسانی نژادپرستی
در روزهایی که شهر اهواز کانون جنبش و اعتراض و خیزش می باشد و هموطنان عرب ما بخاطر انکار هویت خود از سوی ملاهای حاکم بر ایران به خیابانها ریختند تا از موجودیت خود در برابر یک رژیم متجاوز و ضد خلقی دفاع کنند و تحسین همگان را برانگیختند, در فضای مجازی ایرانی شاهد پست های نژاد پرستانه هستیم, بعنوان نمونه شاهد پست افشاگرانه ای از سوی “سازمان مبارزه با نژادپرستی و افترا” بودم که نمونه نژاد پرستی تکان دهنده ای از سوی یک دکتر چشم پزشک در ایران را افشا کرده بود, این دکتر با زدن پوستری بزرگ در ورودی مطب خود با علائم و سمبل های نژادپرستانه نوشته است: از پذیرش بیماران عرب معذور است!
ما معمولا وقتی با پدیده ای ذق و عریان مانند این روبرو می شویم یه بکباره گویی شوک شده باشیم اظهار تاسف می کنیم, تلاش می کنیم خودمان را از این رفتار بری نشان بدهیم و فاصله بگیریم, این احساس بدی نیست, لیکن به تنهایی کافی نیست, در حقیقت با این کار داریم خودمان رافریب می دهیم, باید از خود بپرسیم که در خود من چه در صدی از این خوی برتری بینی و نژاد پرستی وجود دارد و چه مشترکاتی با آن دارم؟
اگر نخواهیم مسائل را فردی کنیم, باید به این حقیقت اذعان کنیم که مردم ایران مانند هر ملتی هم انسان های خوب دارد و هم بد, ولی چه شده است که وبای نژادپرستی این همه در جامعه ما رشد کرده است؟!
واقعا ما را چه شده است؟ به کدامین سوی در حرکتیم؟ آیا آن گفته ها در باره فرهنگ غنی, صلح جویی, همزیستی و انسانیت ما ایرانیان فسانه ای بیش نبوده است؟!
خیر, این ها همه واقعیت بوده, لیکن اگر بخواهیم نصفه خالی لیوان را هم ببینیم باید اذعان کنیم که طی چهل سال حاکمیت ملاها در ایران, جامعه از فرهنگ منحط و منحرف ملاها خواه ناخواه به درجاتی تاثیر پذیرفته است.
وقتی یک حکومت ضد مردمی حاکم می گردد تلاش می کند که ضد ارزش های خود را در جامعه رشد دهد, تا با آن ضد ارزش ها دوام و بقای خود را تضمین کند. واقعیت این است که رژیم های حاکم امکان تبلیغاتی وسیعی را در اختیار دارند. رژیم آخوندی نیز علاوه بر منبر و روضه و مسجد, دهها تریبون و امکان تبلیغاتی رسمی و غیر رسمی از قبیل رادیو, تلویزیون, نشریه, روزنامه, مدارس, آموزش و پرورش, ئتاتر و سینما و…در اختیار دارد یک قلم در بیت ولی فقیه دستگاه عریض و طویلی بنام اتاق فکر وجود دارد که در آن حد اقل ۷۰۰ مشاور نخبه با حقوق های کلان در حال کار و تدوین بحث ها فریبنده و تئوریک در موضوعات مختلف با هدف کوبیدن میخ ایدئولوژی ارتجاعی ولایت فقیه هستند, لشکر سایبری نظام نیز شبانه روز در حال کار است تا همان تولیدات اتاق فکر عظما را در فضای مجازی بخورد ملت بدهد, تا جامعه را از ارزش های انسانی دور و تهی سازد. (این موضوع خود نیازمند شرح مفصل جداگانه می باشد)
بعنوان نمونه می بینیم که وقتی در یک آتش سوزی دهتشناک ۲۰ تن از هموطنانمان اخیرا در بازارچه کیان کوی علوى (حی‌الثوره) شهر اهواز زنده زنده در آتش می سوزند, این خبر در هیچ کدام از روزنامه کشور تیتر نشد!
از سوی دیگر این قاعده هم در جامعه دیکتاتور زده عمل می کند که هر کس با رژیم ضد انسانی حاکم در حد توان مقابله نکند, خواه نا خواه از آن تاثیر خواهد پذیرفت. برای همین است که می بینیم که در سالهای حاکمیت سیاه ملایان ارزش های اخلاقی و انسانی در جامعه بشدت افت کرده است, و جو بی اعتمادی, کلاه برداری, کینه و تقابل گروههای مختلف اجتماعی با همدیگر روز بروز افزایش می یابد.
جا دارد که هر کسی خوب به این پوستر آقای دکتر نگاه کند و ببیند که چه مشترکاتی با این موجود به اصطلاح دکتر دارد تا خوب به عمق فاجعه پی ببرد.
کشور ما دچار زشت ترین و ابتدایی ترین نوع نژادپرستی است, اغلب اتباع خارجی اعم از افغانها, عربها, ترک ها و… در معرض برخوردها نژادپرستانه قرار دارند, حتی در درون کشورمان هموطنانمان از قومیت ها و اقلیت های مختلف قومی نیز از گزند برخوردهای نژادپرستانه اعم از زخم زبان, تمسخر و آزار های نژادپرستانه در امان نیستند, این اپیدمی وحشتناک و ویرانگر واقعا در حال گسترش است, لیکن شدت و حدت آن در افراد ممکن است کم و یا زیاد, حاد و یا حاد تر باشد .. اگر با دقت به جزئیات پوستر مطب این آقای دکتر که قاعدتا یک فرد تحصیلکرده است توجه کنید می توانید عمق فاجعه را بیشتر دریابید, اگر کسی چنین پوستری را در اروپا بر درب ورودی مطب خود می زد, باور کنید یک ساعت هم طول نمی کشید تا این فرد به جرم نژادپرستی دستگیر و بازداشت گردد و دیگر به او اجازه طبابت داده نشود. لیکن در مملکت ما آب از آب تکان نمی خورد و این آقای به اصطلاح دکتر به کار جنایتکارانه اش ادامه میدهد, در عجبم چطور دیگران به چنین دکتری اعتماد می کنند و نزد او برای معالجه میروند؟؟؟!!!!
این آقای دکتر که قاعدتا نوع کارش انسانی است و باید فراتر از رنگ, قومیت و نژاد به انسان ها رسیدگی و درمان کند و گر نه یک قصاب بیش نیست. این عمل در تعارض جدی با سوگند نامه بقراط است که پزشکان در فارغ التحصیلی و قبل از شروع به کار طبابت در تمام جهان ادا می کنند. این آقای دکتر با تمسک به طرز تفکری که امروز تحت عنوان آریایی در کشور ما رایج شده است می خواهد ما را از چاله و منجلاب حکومت ازتجاع آخوندی به باتلاق و فاضلاب نژادپرستی و شوونیسم بکشاند, که نتیجه ای جز فاشیسم را در بر ندارد, یک لحظه فکر کنید که چه در صدی از ما دارای چنین تفکری هستیم؟ مگر تئوری هیلتر بر روی چه چیزی بنا شده بود؟ بر روی نژاد برتر. فکر نکنیم که هیلتر و مغول و حتی همین جانوران و وحوش حاکمیت جمهوری اسلامی موجودات خاصی هستند, خیر این ها مانند من و شما هستند منتهی به یک ایدئولوژیک حق بجانب مسلح شده اند که به انها حق می دهد تا دیگران را حذف کنند و به راحتی آدم بکشند.
جالبه بدانید که هیتلر مشروبات الکلی مصرف نمیکرد و سیگار هم نمی‌کشید و عاشق موسیقی و نقاشی بود. از آزار دیدن حیوانات ناراحت می‌شد و برای اولین بار در تاریخ اروپا, قوانین حمایت از حیوانات را وضع کرد.
وی حامی محیط زیست و خانواده بود و به زنان احترام می گذاشت. این ویژگی‌ها در کنار کشتارها و کوره های آدم سوزی و جنایات وسیعی که او مرتکب شده بسیار سردرگم کننده است, با این حال این چیز ها تنها به هیتلر ختم نمیشود, بی‌رحم‌ترین شکنجه‌ گران هم چه بسا پدرانی دلسوز باشند و از دیدن زخمی در انگشت فرزندشان ناراحت شوند.
البرت بندورا استاد روانشناس کانادایی- آمریکایی دانشگاه استنفورد آمریکا در باره این پدیده توضیح می دهد و می گوید: افراد معمولا دست به اعمال ناپسند نمی‌زنند مگر آنکه جنبه‌های غیراخلاقی آن اعمال را برای خودشان توجیه کرده باشند. او این حالت را “غیرفعال کردن کنترل درونی” نامیده است.
در آینده بیشتر در این باره صحبت خواهم کرد .
کاوه ال حمودی
Kaveh179@gmail.com