به‌مناسبت سال روز تولد رفیق عبدالله اوجالان!

امروز چهارم آوریل سال روز تولد رفیق عبدالله اوجالان است. وی شصت و نه سال زندگی پرافتخار خود را پشت سر گذاشته است. عبدالله اوجالان، ۴ آوریل ۱۹۴۹ – ۱۵ فرودین ۱۳۲۸، در روستای آمارا از توابع شهر تاریخی اورفا چشم به جهان گشود. نام مادرش اویش و پدرش عمر است.
وی تحصیلات خود را تا پایان دبیرستان در کردستان به اتمام رساند و تحصیلات عالی را در آنکارا و در رشته علوم سیاسی ادامه داد. اوجالان در دوران دانشجویی از فعالان جنبش چپ به شمار می‌رفت و در ماه مارس سال ۱۹۷۲ به سبب شرکت در تظاهراتی که به مناسبت اعدام ماهر چایان از سران جنبش چپ برگزارشده بـود دستگیر و بـه شش ماه زندان محکوم شد.
وی پس از سپری کردن دوران محکومیت خود تصمیم به مبارزه‌ای مستقل روی آورد و جمعی را سازمان داد که به «آپوئیست»‌ها مشهور شدند. ایـن تشکل، شش سال بعد به‌سوی ایجاد یک تشکیلات حزبی رفت و حزب کارگران کردستان را در ۲۷ نـوامبر ۱۹۷۸ – ۶ آذر ۱۳۵۷، در روستای فیس از توابع شهر دیاربکر بنیان‌گذاری کرد.
اوجالان، مصونیت از کودتای ۱۲۱۲ سپتامبر ۱۹۸۲ ژنرال‌های ارتش ترکیه، به خارج از کشور رفت تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفت و در سال ۱۹۸۶ ارتش رهایی‌بخش خلق کردستان – آ.ر.گ.ک را سازمان ‌داد. در حالی که این مبارزه در اوج خود بود و اوجالان آن را از سوریه رهبری می‌کرد، در ماه اکتبر سال ۱۹۹۸ ارتش ترکیه سوریه را به همین دلیل تهدید به حمله نظامی کرد و اوجالان به ناچار سوریه را ترک کرده و راهی اروپا شد.

اوجالان روز دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۷۷ – ۱۵ فوریه ۱۹۹۹، در یک عملیات تروریستی و آدم‌ربایی دولتی با همکاری سازمان‌های پلیس مخفی کنیا، آمریکا، اسرائیل، ترکیه و…، در نایروبی دستگیر شد. خبری دستگیری وی را بولنت اجویت نخست وزیر وقت ترکیه اعلام کرد. اجویت گفت که جزئیات دستگیری اوجالان هیچ‌گاه افشا نخواهد شد. به‌گفته او، اوجالان در عملیاتی که توسط ساززمان اطلاعات ارتش ترکیه و سازمان اطلاعات ترکیه‌(میت)، طی ده روز انجام دادند، دستگیر گردید. وی محل دستگیری اوجالان را اعلام نکرد. درباره جزئیات دستگیری وی و همکاری کشورهای مختلف در آن زمان، مطالب مختلفی در رسانه‌ها منتشر گردید.
دولت ترکیه با استقرار نیروهای نظامی خود در مرز سوریه این کشور را تهدید به حمله نظامی در صورت عدم اخراج اوجالان از آن کشور کرد. اوجالان در پی این تهدید و به دلیل این که جنگی رخ ندهد، سوریه را به مقصد روسیه ترک کرد. وی در ماه‌های بعد به برخی کشورهای دیگر از جهان هم‌چون ایتالیا و یونان و سرانجام به نایروبی رفت و در محل اقامت سفیر یونان‌(یونان بر سر اختلاف ارضی و اختلاف ترک‌ها و یونانی‌ها در قبرس دارای روابطی وخیمی در نیم قرن اخیر بوده‌اند) مستقر شد. اوجالان سفارت یونان را به همراه وکیلان خود و چند مقام کنیایی به قصد فرودگاه نایروبی جهت سفر به یک کشور آفریقایی دیگر ترک می‌کند. اما اتومبیل وی در مسیر ناپدید می‌شود. یک روز بعد اجویت نخست وزیر ترکیه خبر دستگیری و انتقال وی به ترکیه را منتشر و تلویزیون ترکیه تصاویری از وی با دست و پای بسته در کنار دو نیروی امنیتی دیگر نشان داد.
دولت یونان هر گونه همکاری با دولت ترکیه برای دستگیری وی را تکذیب کرد. در بیانیه سفارت یونان در واشینگتن آمده بود که وی اجازه یافت در سفارت آن کشور در نایروبی بماند تا راه‌حلی برای مشکل وی بر اساس استاندارهای اتحادیه اروپا یافت شود. با این حال افکار عمومی و مطبوعات یونان به شدت علیه پانگراس، وزیر خارجه وقت یونان، برانگیخته شده و انتقادات تندی علیه او ابراز کردند. طرفداران اوجالان نیز سفارت خانه‌های یونان را مورد حمله قرار دادند. وکیل اوجالان نیز گفته بود مقامات یونانی موکلش را فریب داده‌اند.
نهایتا هیچ کدام از کشورهای دمکراتیک به اصطلاح مدافع حقوق بشر و حقوق پناهنده، عبدالله اوجالان را به‌عنوان پناهنده سیاسی نپذیرفتند.
وی از آن تاریخ تاکنون، تنها زندانی جزیره ایمرالی در حومه استانبول است. اما اوجالان با وجود فشارهای طاقت‌فرسای روانی و جسمی در زندان نیز دست از اهداف و مبارزه بر حق و عادلانه خود نکشیده و به همین دلیل نیز شهرت و آوازه جهانی پیدا کرده است. وی جزوات، کتاب‌ها و پیام‌های خود را توسط وکلای خود و هیات صلح، به خارج از زندان می‌فرستاده است اما اکنون بیش از دو سال است که همه ملاقات‌های وی را قطع کرده‌اند و کسی از وضعیت وی خبر ندارد.

شهرت اخیر جزیره ایمرالی، واقع در دریای مرمره اکنون به این دلیل است که عبدالله اوجالان، شخصیتی که در آن‌جا زندانی است.
موهای وی در این زندان سفید شده است. عبدالله اوجالان معروف به «آپو» وقت خود را با خواندن کتاب‌های سیاسی، اجتماعی و آکادمیک در سلول زندان می‌گذراند اما اکنون حدود دو سال است که هیچ کس جز مقامات حکومت ترکیه، از سرنوشت وی خبری ندارد.
اما برای ده‌ها سال زندان‌های جزایر واقع در دریای مرمره در مجاورت شهر استانبول، محل زندگی خطرناک‌ترین تبعیدی‌ها و زندانیان سیاسی ترکیه بود.
شاهزاده‌های عثمانی در این زندان‌ها نگه‌داری می‌شدند؛ تروتسکی پس از فرار از شوروی تحت حکومت استالین، به این جزایر پناهنده شد و پس از کودتای نظامی سال ۱۹۶۰ ترکیه، نخست وزیر این کشور در آن‌جا اعدام شد.
یلماز گونی، کارگردان و فیلم‌ساز معروف کرد، پس از کودتای ۱۹۸۰ در این جزیره زندانی بود که سرانجام موفق به فرار از آن‌جا شد.
اما در نوزده سال گذشته، به جز چند سیاستمدار، وکیل مدافع، اعضای خانواده و نیز زندانبانان، کسی اوجالان را ندیده و یا صدای او را نشینده است. ولی کسی تردید ندارد که جایگاه وی بسیار فراتر از رهبر حزب کارگران کردستان‌(پ‌.ک.ک) رفته و به یک شخصیت جهانی تبدیل شده است. مشابه سرنوشت عبدالله اوجالان در تاریخ گذشته، زنده یاد نلسون ماندلا بوده است.
***
در اواخر فروپاشی امپراطوری عثمانی، نهادها، سازمان‌ها و احزاب سیاسی از جمله سازمان‌های کردی در صحنه سیاسی آن دوران، اعلام موجودیت کردند. جمعیت خویبوون، جمعیت استقلال‌(آزادی) کردستان، حزب نجات ملی کردستان، خانه‌های فرهنگی شرق، حزب سوسیالیست کردستان ترکیه و حزب دمکرات کردستان ترکیه‌(شاخه بارزانی‌ها در ترکیه)، سازمان‌ها و احزاب کردی بودند.
اما در میانه دهه هفتاد جدیدترین حزب کردی چپ در تاریخ معاصر ترکیه، یعنی حزب کارگران کردستان ترکیه‌(پ. ک. ک) وارد تغییر و تحولات سیاس و اجتماعی و فرهنگی ترکیه شد که تا به امروز نه تنها نقش مهمی ایفا کرده، بلکه در تحولات کردستان سوریه، عراق و ایران ایفای نقش کرده است.
رفیق عبدالله اوجالان با برخی از هم‌فکرانش مانند جمیل بائیک، کمال پیر، مظلوم دوغان، محمد خیری دورموش و حقی، در محله توزلو چایر در آنکارا، به تاریخ ۲۱ مارس ۱۹۷۴ اولین جلسه خود را برگزار کردند و در آن‌جا تصمیم به تشکیل یک سازمان چپ با تمرکز به مسئله خلق کرد گرفتند. سرانجام در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۷۸، حزب کارگران کردستان ترکیه‌(پ. ک. ک)، وارد عرصه سیاسی ترکیه شد. در عین حال دوره‌ای که در سطح جهانی کلیه جریانات پروروس تحت تاثیر مارکسیست – لنینیست بودند پ.ک.ک هم از این سیاست مستثنی نبود.
این حزب، فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشت تا این که از سال ۱۹۸۴، مجددا مبارزه مسلحانه را در پیش گرفت. دوره‌ای که چار سال از کودتا ۱۳۸۰ ژنرال‌ها می‌گذشت و تقریبا احزاب و سازمان‌های چپ و جنبش‌های اجتماعی سرکوب شده بودند و سانسور و اختناق و وحشت بر جامعه حاکم شده بود آغاز مسلحانه پ.ک.ک جان تازه‌ای به مبارزان راه آزادی و سوسیالیسم داد. در آن سال‌ها که در ترکیه زندگی می‌کردم تاثیر این مبارزه در جامعه ترکیه را از نزدیک لمس کردم.
بررسی‌ها نشان می‌دهد عبدالله اوجالان در دوران جوانی و قبل از آن‌که حزب پ.ک.ک را با رفقایش پایه‌گذاری کند، تحت تاثیر جریانات مارکسیست ترکیه تاثیر بود.
در آن دوره دو چهره کمونیست به نام‌های «ماهر چایان» و «دنیز گزمیش» که از مسئولان سازمان مارکسیست – لنینیست‌(جبهه حزبی آزادی‌بخش خلق ترکیه»، معروف به «THKP-C» بود، در تقویت فکری اوجالان و تمایل وی برای تاسیس یک سازمان بسیار جدی و اثرگذار نقش داشتند.
اوجالان در دوران دانشجویی از فعالان جنبش چپ به‌شمار می‌رفت و در ماه مارس سال ۱۹۷۲، به سبب شرکت در تظاهراتی که به مناسبت اعدام ماهر چایان از سران جنبش چپ برگزارشده بـود دستگیر و بـه شش ماه زندان محکوم شد.
عبدالله اوجالان در گفتگو با نویسنده معروف ترک «یالچین کوچوک»، گفته است: «در اواخر سال ۱۹۷۱ به آنکارا رفتم. آن‌جا ماهر و دنیز آن دو قهرمان زنده یاد از زندان فرار کرده بودند و هنوز دستگیر نشده بودند. آن‌ها می‌جنگیدند و مبارزه‌شان هنوز از یادم نرفته است. جانه‌باختن‌شان در سی‌ام مارس خیلی در من اثر گذاشت. آن‌ها قهرمان بودند و اعتماد ما را به دست آورده بودند. آن‌ها بودند که مبارزات خودشان را بنیاد نهادند و در مرحله‌ای مهم تلاش و کوش‌شان را به انجام رساندند. در دانشکده علوم سیاسی هواداران زیادی داشتند. اواخر سال ۱۹۷۱ و اوایل ۱۹۷۲، سخن‌رانی و گفته‌های ماهر و رفقایش را قبل از این‌که تحت تعقیب باشند، شنیده بودم. من شجاعت‌شان را دیدم و دریافتم که به اعتقادشان پیوند خورده‌اند.
راستی و صداقت را در آن‌ها دیدم و بعد در دل با خود گفتم: نباید از آن‌ها دست بردارم.»‌(یالچین کوچوک، ۱۳۷۸ ص ۷۷ و ۷۸)
این موضع اوجالان در ان دوره، طرفداران بسیار زیادی داشت. آپو که ماهر چایان و دنیز گزمیش را الگو و قهرمانان زندگی خود می نامد در ادامه گفتگویش با یالچین کوچوک بر این‌که چگونه جرقه تاسیس یک سازمان در ذهنش شکل گرفت تاکید کرده است. اوجالان در این‌باره گفته است: «من خلاف و خطایی در کار قهرمانان ندیدم. آن‌ها به خاطر آرمان‌شان کشته شده بودند و عده‌ای دیگر باید به آرمان آن‌ها ادامه می‌دادند. آن‌وقت انگیزه‌ای در من به‌وجود آمد که حزبی را تشکیل بدهم. عقیده‌ام این است که خاطره قهرمانان هفتاد و یک‌(۱۹۷۱) باید زنده بماند.»
درباره شخصیت عبدالله اوجالان و باورهای سیاسی محکم وی و تاکید به تداوم تاکیتک مبارزه مسلحانه، تا کنون مقالات و بررسی‌های مختلفی به‌ویژه از سوی گرایشات راست، پان ترکیست‌ها و حتی چپ‌های لیبرال نوشته شده و تلاش کرده‌اند شخصیت سیاسی او را خدشه‌دار کنند اما موفق نشده‌اند.
اوجالان به مسئله برابری زن و مرد بسیار حساس بوده است. چرا که وی گفتگوی مفصلی با روزنامه‌نگار مشهور عرب سوریه به نام «نبیل الملحم»، انجام داده است که این گفتگو در سال ۱۹۹۶، به صورت کتابی تحت عنوان: «سبعه ایام مع آپو: قائد و شعب حوار اجراه نبیل الملحم مع عبدالله اوج آلان» در آتن منتشر شده است.
رفیق آپو در این گفتگو، درباره ماردش چنین گفته است: «اگر مادرم می‌دید که حقش پایمال می‌شود حتی اگر مسئله بسیار بسیار ساده هم بود، عصبانی می‌شد و مرافعه بر پا می‌کرد… مادرم مردان را هیچ می‌انگاشت. همانند زنی مستقل و قوی بود و در دعواها جسور بود. هر انسانی هنگام جنگیدن برخی مسائل را مدنظر قرار می‌دهد اما مادرم هیچ حسابی را برای هیچ نتیجه‌ای نمی‌کرد.»
بی‌تردید همین آموزه‌های مادر اوجالان در شکل‌گیری افکار برابری طلبانه وی، به‌ویژه در عرصه برابری زن و مرد بی‌تاثیر نبوده است.
نگاه عبدالله اوجالان به زن و خانواده، نگاهی برابری‌طلبانه و عدالت‌جویانه و علیه مردسالاری است. حتی برخی از موضع مردسالارانه و یا مذهبی به اوجالان انتقاد کرده‌اند که زنان را به عرصه مبارزه مسلحانه کشانده است.
***
در شرایطی که دولت آنکارا بر این توهم بود با دستگیری رهبر «P.K.K» و سرکوب نیروهای آن، این حزب را نابود خواهد کرد و ناسیونالیسم ترک پیروز خواهد شد و هم‌چنان بر سیاست ارتجاعی «یک دولت، یک پرچم و یک مذهب» ادامه خواهد داد.
بعد از کودتای ۱۹۸۰ میلادی، ارتش ترکیه بر اساس گرایش ناسیونالیستی‌-‌کمالیستی آتاتورک، سرکوب وحشتناک مردم کرد تشدید شد به‌طوری که بارها خود اردوغان در سخنانش این سطح از کشتار ارتش ترکیه را با اصطلاح «قاتلان مجهول» مطرح کرد.
از زمان تاسیسP.K.K تا ۱۹۹۹، یعنی دستگیری عبدالله اوجالان مسئله کرد در ترکیه، شدیدا مطرح بود. و در ادامه از ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۲ و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه‌(A.K.P) سرنوشت عبدالله اوجالان و متعاقب آن مسئله کردی چگونه بود؟
اما روند وقایع بعدی به نفع حاکمیت ترکیه تمام نشد. یعنی نه آپو از موضع خود در زندان پایین آمد و نه پ.ک.ک نابود شدد، بلکه بر عکس دولت وقت ترکیه با مقاومت بی‌نظیر اوجالان در زندان ایمرالی و رشد پ.ک.ک، مواجه گردید و سرانجام مجبور شد با اوجالان در زندان مذاکره نماید.
در اواخر دهه ۹۰ و دستگیری اوجالان، حزب حرکت ملی‌‌(M.H.P‌) فعال‌تر شد اما این حزب، بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه همیشه یک حزب ضعیف در ترکیه مطرح بوده است. چرا که از سال ۲۰۰۲ و روی کار آمدن اردوغان و A.K.P یک دوران امید به همراه نگرانی برای مردم کرد بود.
از سال ۲۰۰۲ و به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه تا ۲۰۱۳، مسئله مذاکره و صلح دولت مرکزی با P.K.K جدی شد و عبدالله اوجالان بیانیه‌ای را در این مورد صادر کرد.
از سال ۲۰۱۳ به بعد، مسئله مردم کرد نقطه عطف جدیدی پیدا می‌کند و وارد دوره مذاکره و صلح می‌شود. اوجالان در پیام نوروزی همان سال، بحث کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه را مطرح می‌کند اما با پیش شرط‌هایی.
در همین رابطه، صلاح‌الدین دمیرتاش، رهبر حزب دمراتیک خلق‌ها که در آستانه نورزو ۲۰۱۳ به همراه چند نماینده کرد پارلمان این کشور با عبدالله اوجالان در زندان دیدار کرده است، از پیام بسیار مهم رهبر پ.ک.ک خبر داد.
وی به نقل از عبدالله اوجالان گفت: «روند مذاکرات برای یافتن یک راه‌حل بسیار مثبت است. هدف ما برقراری دموکراسی در ترکیه است و تمام تلاش‌مان را در این راه به کار می‌بریم. برای دست‌یابی به این هدف، هم‌زمان با جشن نوروز و آغاز بهار در روز بیست و یکم مارس‌( ۲۰۱۳)، پیام مهمی را به اطلاع همه خواهم رساند. این پیام، یک فراخوان تاریخی خواهد بود.»
وی از زندان پیامی فرستاد که در آن دستور پایان اعتصاب غذای صدها فعال کرد را داده بود. پذیرش بلافاصله این خواست اوجالان از سوی زندانیان سیاسی، احتمالا دولت ترکیه را به این نتیجه رساند که ممکن است حل مناقشه سی ساله این کشور با پ.ک.ک، بدون مداخله عبدالله اوجالان امکان‌پذیر نباشد.
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه خاقان فیدان، یک مقام ارشد اطلاعاتی را برای مذاکره با اوجالان به جزیره ایمرالی اعزام کرد. هم‌چنین به دو نماینده پارلمان کرد نیز اجازه ملاقات با عبدالله اوجالان داده شد.

برای سال‌ها تنها کسی که اجازه دیدار با آپو را در زندان ایمرالی داشت، برادر کوچک‌تر وی «مهمت اوجالان» بود که کشاورز است و در روستای عمرلی در شرق ترکیه، زندگی می‌کند.
محمت اوجالان که عضو حزب کردی «صلح و دموکراسی» است در تحسین برادرش، چنین گفته است: «این اراده خارق‌العاده اوست که وی را زنده نگاه داشته است. او در شرایط شاقی در زندان است.»
مدت ملاقات دو برادر معمولا ۴۵ دقیقه است که با حضور ماموران زندان صورت می‌گرفت.
مهمت اوجالان می گوید: «ما حدود ۱۵ دقیقه در باره اتفاقات ده و امور خانوادگی حرف می‌زنیم و بعد نیم ساعت در باره مسائل سیاسی منطقه و اطراف جهان صحبت می کنیم.»
وی اضافه می‌کند که برادرش گاهی پیام‌هایی توسط او برای هوادارانش می‌فرستد و خاطرنشان می‌سازد که عبدالله اوجالان پلی بین کردها و ترک‌های ترکیه است و اگر این پل شکسته شود، ممکن است تفرقه‌های جدی پیش آید. مهمت اوجالان معتقد است که برادرش برای پایان دادن به خونریزی تلاش می‌کند.

وکلای مدافع او می‌خواستند که به موکل‌شان بیش‌تر دسترسی داشته باشند. فرات آیدینکایا، وکیل اوجالان، گفته بود: «روند صلح مستقیما به شرایط زندگی اوجالان در زندان بستگی دارد. اگر این شرایط بهتر شود، او نقش قوی تری داشته و پیام های صلح وی موثرترخواهد بود.»
حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان تا ۲۰۰۳ به قدرت رسید. این حزب نخست تلاش کرد حتی در جهت منافع خودش با اوجالان و پ.ک.ک مذاکره کرد. اما رفتارهای دولت اردوغان بعد از ۱۲ سال حاکمیت تا ۲۰۱۵، تغییر سیاست داد و حملات وحشیانه دولت‌های قبلی به مردم کرد را تکرار کرد و میلیتاریسم سابق را با شدت بیش‌تری به کار بست.
بعد از شکست روند صلح میان اوجالان و دولت ترکیه و بازی کسب قدرت توسط اردوغان و حزب عدالت و توسعه، رفتارهای هیستریک سیاسی -‌ میلیتاریستی دولت ترکیه نه تنها علیه مردم کرد، بلکه همه نیروهای اپوزیسیون حزب حاکم عدالت و توسعه، حتی پارلمانی به‌طور بی‌سابقه‌ای تشدید گردید.
حزب دموکراتیک خلق‌ها با ۵۹ کرسی در مجلس ترکیه که ۵۵۰ کرسی دارد، سومین حزب بزرگ این کشور به‌شمار می‌رود. پارلمان ترکیه چند ماه پیش مصونیت قضایی برخی نمایندگان از جمله نمایندگان حزب دموکراتیک خلق‌ها را لغو کرد که این تصمیم راه را برای دستگیری آنان باز کرد.
در حالی که اوجالان در زندان است اما محبوبیت وی در میان احزاب و مردم به‌ویژه جوانان افزایش یافت. در طی این سال‌ها، عبدالله اوجالان اگرچه حضور فیزیکی نداشت اما همواره نقش معنوی و رهبر فکری نه تنها پ.ک.ک، بلکه جریانات کردی در یک طیف گسترده از احزاب طرفدار درگیر مسلحانه تا احزابی که به پارلمان راه یافته‌اند، است.
بنابراین در فاصله ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ که تئوری تنش صفر اردوغان با خیزش‌های مردمی موسوم به «بهار عربی» و تحولات خونین در برخی کشورها مانند لیبی، مصر و سوریه به سیستم حکومت اخوان المسلمینی ترکیه سبب شد ناگهان یک تغییر رویه و استراتژی در عملکرد حزب عدالت و توسعه و به‌خصوص بعد شخصیتی خود رجب طیب اردوغان ایجاد گردید که به نوعی توهم و کیش شخصیتی و گرایش فاشیستی و میلتاریستی و نئوعثمانی‌گری دچار شد. تمام این مسائل موجب شد کل معادلات از جمله سیاست آن‌ها با مردم کرد نه تنها در ترکیه، بلکه در منطقه تغییر کند.
اما رفتارهای هیستریک سیاسی- نظامی اخیر دولت ترکیه در قبال مسئله کرد، بسیار شدیدتر از گذشته است. شاید هگامی که مسئله مذهب – ناسیونالیسم دست به دست هم می‌دهد طرفداران آن را به غایت به موضع وحشیانه و فاشیستی می‌راند.
در مارس ۲۰۱۴، قرار بود انتخابات محلی ترکیه انجام شود و در ماه اوت همان سال نیز انتخابات مستقیم ریاست جمهوری هم برگزار شود. در سال ۲۰۱۴، یازده سال از حکومت A.K.P گذشته بود و طبق منطق سیاسی بیش‌تر از دروه دیگر چهار ساله هم نمی‌توانست به این حکومت ادامه دهد. از ۲۰۱۰، نشانه‌های جدایی طرفداران فتح‌الله گولن از A.K.P پدیدار شده بود به همین دلیل، اردوغان به دنبال متحدان جدید می‌گشت. شاید به همین دلیل، هم حزب A.K.P شروع به کارهای عمرانی در مناطق کردنشین برای کسب آرا کرد. از طرف برخی از احزاب اپوزیسیون مانند حزب حرکت ملی M.H.P و رهبر آن «دولت باغچلی»، مخالف چنین توجهی به مناطق کردنشین بودند و این هم فرصت بسیار خوبی برای اردوغان بود تا در نبود حزب رقیب بازی در مناطق کردنشین، آرای مردم کرد را به خود جلب کند.
پس طرفین درگیر می‌خواستند با کسب بیش‌ترین امتیاز، با کارت مردم کرد بازی کنند. اما بازیگر سوم را فراموش کرده بودند و آن هم شخص اوجالان و حزب P.K.K در قندیل بود که مسئله را بسیار پیچیده کرده بود.
حزب حرکت ملی از همان ابتدا میانجی‌گری و صلح با اوجالان و مردم کرد، مخالف بود و حزب جمهوری‌خواه تا حدودی نسبت به این مسئله، موضع لیبرالی داشت
اردوغان در می ۲۰۱۴ و در ملاقات با فاطمه اوجالان گفت مذاکرات صلح به «پل صراط» رسیده است و شما اکنون دیگر نه تنها از صلح نشانی نمی‌بینید که حتی درگیری‌ها به بیش ترین میزان خود رسیده است.
اما وقتی صلاح‌الدین دمیرتاش، عملکرد کمالیسم را در مقابل کردها در دهه ۷۰ و ۸۰، نقد کرد و اردوغان را متهم به سوء‌استفاده از قدرت‌طلبی نمود، اوضاع تغییر کرد به‌طوری که اردوغان و حزبش نگران قدرت خود شدند.
اما کسانی چون مصطفی کمال قلیچداراوغلو رهبر حزب جهموری‌خواه خلق‌(دومین حزب اپوزیسیون در پارلمان ترکیه در مقابل حزب حاکم)، در همان زمان یک سیاست غیر دمکراتیک به نام کودتا، اتخاذ کرد. یعنی از دولت اردوغان، در حمایت از دموکراسی برخاست. اما ظاهرا بعد از آن، مخالفت غیرفعال کرد
حزبH.D.P و خود شخص دمیرتاش سقف مطالباتی که مطرح کردند واقعیت‌های جامعه سیاسی – اجتماعی ترکیه بودند. اتفاقا در جایی که اوجالان بر سر حق و حقوق انسانی خود در زندان مبارزه می‌کند، مسلم است که مطالبات سیاسی و اجتماعی حزب دموکراتیک خلق‌ها، حاکمیت بیش از ۸۰ ساله تفکر ناسیونالیسم ترک و کمالیست ترکیه را شدیدا و از موضع رادیکال زیر سئوال ببرد و حزب حرکت ملی‌(H.D.P) و عدالت و توسعه را دچار بحران و نگرانی سازد.
در نتیجه از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵، طرح صلح مورد بحث طرفین است. اما نهایتا دولت ترکیه، این افق صلح را کاملا از میان برد. در سال ۲۰۱۵، دولت ترکیه با ترو و حشت مخفیانه و جنگ علنی تهاجمات وحشیانه خود به مردم کرد و پ.ک.ک را آغاز کرد به طوری که بسیاری از شهرهای کردستان ترکیه را ویران و باعث کوچ صدها هزار نفر از خانه و کاشان‌شان شد.
در واقع در سال ۲۰۱۵، مذاکرات صلح تمام شد و دولت ترکیه جنگ خود علیه مردم کرد را بار دیگر آغار کرد. در این مقابل این جنگ و ترویسم دولتی ترکیه، طبیع بود که پ.ک.ک هم به مبارزه مسلحانه خود که دوره‌ای متوقف کرده بود ادامه دهد.
در واقع روند صلح، از ژانویه ۲۰۱۳ شروع شد و نهایتا رسما در ۲۰۱۵ تمام شد. اما پ.ک.ک جایگاه مناسب ژئواستراتژیکی خود را تثبیت کرد. چرا که P.K.K بعد از سال ۲۰۱۳ نه تناه کوه‌های قندیل، بلکه در سراسر مناطق کردنشین منطقه خود را تجهیز و تقویت کرد. از سوی دیگر، پ.ک.ک توانست در سط بین‌المللی نیز، توازن قوا را به نفع مردم کرد تغییر دهد.
در چنین روندی، ناگهان کودتای ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ و هم‌چنین تغییر رویکرد دولت ترکیه به مسئله کرد نه تنها در ترکیه، بلکه در کردستان سوریه و عراق نیز تغییر کرد. دولت ترکیه با اقداماتی هم‌چون حمله به دفاتر حزب دموکراتیک خلق‌ها، دستگیری رهبران مشترک آن «صلاح‌الدین دمیرتاش» و «فیگن یوکسگداغ» و درخواست احکام سنگین برای آن‌ها، عملا هرگونه راه‌حلی برای حل مسئله مردم کرد و دیگر خلق‌های تحت ستم را بست.
کودتای ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ که به نحوی نقطه عطف تحولات ترکیه به شمار می‌آید که اردوغان و حزبش را به اوج بربریت رساند، اما سئوال این‌جاست چرا در برخی از اظهارنظرها که قرار بود در همان شب کودتا اوجالان در زندان امرالی کشته شود و حتی برخی اخبار از فرود یک هلی‌کوپتر در شب کودتا در زندان خبر داده بودند، اما چرا شرایط بعد از کودتا به جایی رسید که دولت، گولنیست‌ها را که به عنوان کودتاچی معرفی کردند همراه با کردها به خصوص خود شخص عبدالله اوجالان که بیش‌ترین فاصله سیاسی را با جریان گولن دارد در یک طیف قرار دادند؟!
با توجه به این که تاریخا کودتاها در ترکیه موفق بوده‌اند اما چرا این بار نظامیان با تجربه، شکست خوردند خود به بحث و بررسی عمیق‌تری نیاز دارد و بحث‌های تاکنونی نیز چندان روشنایی بر ابعاد تاریک آن نینداخته‌اند.
با توجه به شرایط ترکیه، فتح‌الله گولن و جریان او جایگاه و قدرت بسیار بالایی در این کشور دارند. پس این که این کودتا از جانب گولنیست‌ها باشد بی‌ربطی است و با توجه به این که در گذشته خود اردوغان جزو شاگردان گولن بوده است. در واقع پشت پرده این کودتا چه اتفاقاتی افتاده است ما نمی‌دانیم اما مسلم است که اردوغان و دولتش از این شرایط نهایت سوء‌استفاده را در جهت تثبیت موقعیت خود کردند هیچ جای شکی نیست. حتی اتحادیه اروپا، در قضیه کودتای ۱۵ ژوئیه از ترکیه حمایت نکرد.
***
اما اوجالان بعدها بدون این که از سوسیالیسم دست بکشد، برخی نظریات آنارشیستی رادیکال را نیز می‌پذیرد. معمولا یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها بین آنارشیسم و کمونیسم درباره «دولت» است. اما هر دو گرایش سرمایه‌داری مبارزه می‌کنند و طبیعی‌ست که در جهان امروز، ارتباط سیاسی آن‌ها که در گذشته آسیب دیده است ترمیم گردد و به همدیگر نزدیک‌تر شوند.
اکنون برخی از جریان‌های سیاسی از جمله چپ‌های لیبرال، به پ.ک.ک و حتی روژآوا انتقاد دارند که به نفی هر گونه ساختار حکومتی تاکید دارد. بی‌تردید رویکرد به آنارشیسمِ کلاسیک و نفی حکومت تابعی از تفکرات و اندیشه‌های بالنده عبدالله اوجالان است. مدل پیشنهادی عبدالله اوجالان برای خودگردانی دمکراتیک مردمی به نام «کنفدرالیسم دمکراتیک» است. این سیستم سال‌هاست که از جنبه نظری فراتر رفته و در عرصه پراتیکی نیز کارآرایی خود را آن هم به مدت هفت سال در روژآوا‌‌(کردستان سوریه) نشان داده است. نظریه‌‌‌ای که به گفته مارکس، با پراتیک همراه است اکنون به نقطه امید نه تنها مردم کرد خاورمیانه، بلکه میلیون‌ها انسان خاورمیانه‌ای غیرکرد نیز تبدیل شده است.
اوجالان درباره سیستم «کنفدرالیسم دمکراتیک»، به درستی تاکید کرده است که: «این پیشنهاد من می‌تواند جایگزینی باشد برای نظام کنونی کشورهای جهان و به‌ویژه خاورمیانه. مفهوم متکی بر دولت – ملت به خط پایان رسیده است.»‌‌ (mediya.net)
عبدالله اوجالان، هم‌چنین می‌افزاید: «مدل سازمان ملل دیگر کارایی ندارد. دولت – ملت دیگر به یک مانع اساسی تبدیل شده است. راه خروج از بن‌بست، سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک است نه جهانی‌سازی که با اتکاء بر مفهوم دولت – ملت به وجود می‌آید.»
وی در توضیحات تکمیلی خود برای معرفی کنفدرالیسم دمکراتیک، تاکتیک مبارزه مسلحانه و دفاع از خود را هم‌چنان «حق دفاع مشروع» و محفوظ می‌داند.
«دفاع مشروع»، حق طیبعی و شناخته شده هر انسان و هر جریانی در سطح بین‌المللی است که حتی حقوق‌دانان عدالت‌جو نیز آن را رد نکرده‌اند. بسیاری از کارشناسان سیاسی و حقوقی، درباره مفهوم دفاع مشروع بر این عقیده‌اند که هر انسانی حق دارد در هنگام مواجه شدن با خطر به دفاع از جان، مال و ناموس خود و افرادی که دفاع از آن‌ها بر وی ضرورت دارد، اقدام کند. این اقدام در اصطلاح «دفاع مشروع» گفته می‌شود.
عبدالله اوجالان نیز در مواضع خود بر مفهوم دفاع مشروع تاکید می‌کند و آن را امری لازم و ضروری می‌داند. وی است: «دولت‌ها خود را به مثابه نیروی دفاع مشروع از جامعه معرفی می‌کنند و به عبارتی چنین داعیه‌ای دارند، اما دولت‌ها نه نیروی دفاع از خلق بلکه برای دفاع از خوشان هستند.»

اوجالان در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۵، در نامه‌ای خطاب به هوادارانش نوشت: «کنفدرالیسم دمکراتیک کردستان، سیستمی دولتی نیست بلکه سیستم دمکراتیک غیردولتی خلق است. سیستمی است که تمامی اقشار خلق و در راس آنان زنان و جوانان، سیاست سازمانده دمکراتیک خود را تعیین کرده و بر اساس شهروند کنفدراسیونی مستقیم و برابر، مجالس شهروند آزاد خود را در منطقه ایجاد میکند. بنابراین، بر مبانی نیروی ذاتی و خودکفایی ذاتی تکیه می‌کند.»
اوجالان در همان نامه که در مقدمه قرارداد ک.ج.ک نیز منتشر شده می‌نویسد: «کنفدرالیسم دمکراتیک یک مدل سازمانی میباشد. در این‌جا بحث، گفتگو و تصمیم‌‌گیری از آن جامعه است. از میان توده‌های مردم تا بالاترین سطح، نماینده‌ها طی انتخابات، انتخاب شده و در بالا کوردیناسیونی(شورای هماهنگ‌کننده) را تشکیل می‌دهند. نمایندگان خلق سالانه هم‌چون مامورها کار خواهند کرد…»

مدیریت خودگردانی دمکراتیک «روژآوا»‌‌(کردستان سوریه)، صراحتا خود را پیرو و متکی بر ایده‌های «عبدالله اوجالان»، می‌داند. اوجالان ایده یک «دولت – ملت» ار عمیقا مورد نقد قرار داده و در مقابل از «خودمدیریتی دمکراتیک»‌ یا همان «کنفدرالیسم دمکراتیک» به عنوان دیدگاهی برای همبستگی و هم‌زیستی مردم خاورمیانه دفاع می‌کند. اثر اصلی اوجالان کتابی است با عنوان «فرای دولت، قدرت و خشونت» که سال ۲۰۰۴ در زندان و به عنوان یک دفاعیه سیاسی در برابر محاکمات و پیگرد دولت ترکیه نگاشت.
اوجالان در این اثر خود، نه تنها به عملکرد جنبش مردم کرد می‌پردازد، بلکه بحث خود را با تفسیر تاریخ آغاز می‌کند. وی در رابطه با حاکمیت طبقاتی، می‌نویسد: «دلیل پدیدار شدن سلسله مراتب و حاکمیت طبقاتی، نه یک ضرورت، بلکه قهر بود.»
اوجالان، هم‌چنان خود را سوسیالیست و ضدسرمایه‌داری توصیف می‌کند. اما در همان حال که مارکسیسم، سوسیالیسم را به‌عنوان مرحله‌ای پس از سرمایه‌داری و متکی بر انکشاف عظیم تکنولوژی، علم و تولید تعریف می‌کند و یک ضرورت بشری در نظر می‌گیرد.
تلاش‌های اوجالان برای درک و تشریح تاریخ خاورمیانه، با آغاز از فرهنگ سومری به عنوان شاید نخستین جامعه طبقاتیِ تکامل یافته، حائر اهمیت است، و اندیشه‌های جالبی را درباره نقش مقامات و ایدئولوژی‌ها در دوره ماقبل جامعه طبقاتی مطرح می‌کند. اوجالان تاکید می‌کند که خواهان غلبه بر سرمایه‌داری است.
اوجالان توصیف جالبی از چگونگی نابودی مناسبات و ارزش‌های انسانی و بنیان طبیعی هستی بشر به دست سرمایه‌داری به دست می‌دهد.
وی به تعدی و تجاوز عظیم سیستم سرمایه‌داری و خطر جنگ و ناسیونالیسم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «این که نظام سرمایه‌داری مدت‌های طولانی در بحران بوده، به این معنا نیست که در حال تضعیف است. بحران این خطر را به همراه خواهد داشت که این نظام کم‌تر تابع قانون و به مراتب بیش‌تر تهاجمی شود.»
برای اوجالان، بحران سرمایه داری، در خاورمیانه است که دارد به نقطه حساس می‌رسد و اکنون ما به عینه این وضعیت را در خاورمیانه و از جمله در خود ترکیه شاهدیم.
تحلیلی که وی در سال ۲۰۰۴، اندکی پس از تهاجم نظامی آمریکا به عراق نوشته شد، امروز نیز بسیار رایج است. «امپراتوری هرج و مرج امریکا» دولت‌ها را به فروپاشی واداشته، به خصوص در خاورمیانه و بالکان. خاورمیانه، «تناقض ژئوپلتیک اصلی نظام به رهبری ایالات متحده» است.
از نظر اوجالان، زمان استبداد مطلقه ملی به سر آمده، و در عین حال هیچ چشم اندازی برای «ناسیونالیسم رهایی‌بخش» که برای خلق دولت‌های جدید تقلا می‌کند، وجود ندارد. راه‌حل جدیدی نیاز است. وی اشاره‌ای گذرا می‌کند به آن‌چه که بعدها «بهار عربی» نام گرفت، اما هم‌زمان نگران است که در صورت یافت نشدن راه‌حل جدید، هرج و مرج عمق بیش‌تری پیدا کند.
اوجالان به جای جنگ برای تسخیر، «دفاع از خود» را تبلیغ و وظیفه یگان‌های مسلح را «ایجاد ضمانت‌هایی برای تلاش‌های دمکراتیک» تعریف می‌کند و به‌طور کاملا مشخص همان عملکردی را پیش‌بینی می‌کند که امروز یگان‌های «ی.پ.گ» و «ی.پ.ژ» در دفاع از «روژآوا» ایفا می‌کنند.

از سوی دیگر، اوجالان خودسازمان‌دهی توده‌های تحت ستم برای ایجاد یک جامعه نوین مدنی و آزاد را مطرح کرده است و به این ترتیب، خواهان توجه دادن ویژه به محیط زیست است.
در ضمن وی کتاب ها و بیانیه‌ها و پیام‌هایش را نه در شرایط آزادی، بلکه به‌عنوان زندانی سیاسی مادام العمر دولت ترکیه نوشته است. دفاعیه مکتوب او نه فقط پیشنهاد صلح به مفهوم نظامی آن، بلکه به مفهوم سیاسی آن نیز هست.
هشدارهای او نسبت به خطرات ناسیونالیسم و خشونت در خاورمیانه و پیامدهای ویران‌گر دولت و حاکمیت طبقاتی، همگی امروزه نیز از اهمیت و موضوعیت فوق‌العاده برخودارند، هدف اصلی این هشدارها این است که آینه‌ای را هم پیش روی جامعه و قدرت‌مداران بگیرد و به آن‌ها سناریوهای سیاه و وهولناک را نشان بدهد.
اوجالان بحث‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در درون جنبش‌های سیاسی – اجتماعی و هم‌چنین جنبش‌های مردم تحت ستم کرد و غیرکرد و مشارکت در این بحث‌ها را تشویق می‌کند.
امروز جنبش خودمدیریتی دموکراتیک «روژآوا»، میلوین‌ها طرفدار در خارج از روژآوا در منطقه و جهان دارد و در جهان امروز منبع اصلی پتانسیل بنا نهادن جنبش توده‌های تحت ستم و استثمار است. از نظر تحلیل طبقاتی مارکسیستی، چنین جنبشی می‌بایست استراتژی را اتخاذ کند که خود را متکی بر بسیج توده‌ها، ساختارهای دمکراتیک بحث و تصمیم‌گیری، یعنی شوراها و مجامع مردمی و چشم‌انداز نقد عمیق سرمایه‌داری و ایجاد یک فدراسیون خودگران دموکراتیک و سوسیالیستی داوطلبانه در خاورمیانه است. اکنون این پتانسل و شرایط در روژآوا فراهم شده است هر چند که خطرات عدیده‌ای در کمین آن نشسته است.
***
اوجالان طی این سال‌ها انواع شکنجەهای روانی و جسمی در امرالی تحمل کرده است. وکلای اوجالان بازداشت و زندانی شده و از سال ۲۰۱۱ هیچ وکیلی قادر به دیدار با اوجالان نبوده است. از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵، اوجالان به عنوان رهبر خلق کرد مذاکره‌کننده اصلی با نمایندگان حکومت ترکیه در جریان گفتگوهای صلح بود. اما با متوقف کردن این فرایند توسط اردوغان، تاکنون هیچ تماسی با اوجالان صورت نگرفته و هیچ خبری از وضعیت سلامتی وی به‌دست نمی‌آید.
اما اخیر جمیل باییک، ریاست مشترک شورای مدیریتی کنفدرالیسم جوامع کردستان طی مصاحبه با خبرگزاری فرات در رابطه با تحولات تازه در امرالی و فشارهایحکومت نژادپرست ترکیه بر عبدالله اوجالان سخن گفته است.
باییک در سخنان خود رفتارهای کمیته منع شکنجه اتحادیه اروپا در قبال اوجالان را به شدت مورد انتقاد قرار داد و اظهار کرد که این نهاد به شریک سیاست‌های دولت ترک مبدل شده است.
ریاست مشترک ک.ج.ک در ابتدا به موضوع گزارش کمیته سی‌پی‌تی در رابطه با امرالی پرداخت و گفت: «پس از گزارش سی‌پی‌تی گزارش‌های دیگری را دریافت کردیم که ما را به فکر واداشت. آیا پس از دو سال انتشار چنین گزارشی، با هدف لاپوشانی و تشدید فشار در امرالی صورت نگرفته است؟ به همین دلیل رفیق کاراییلان اطلاعاتی را با افکار عمومی در میان گذاشت. در حین مقاومت عفرین هیئتی به امرالی رفته‌اند و بر ایشان فشار آورده‌اند، پس از این‌که رهبری مقاومت نموده فشار و انزوای وی تشدید شده است. اعلام شد که اعمال مذکور در رابطه با روژآوا و عفرین بوده‌اند، رهبری در این مورد واکنش صریحی اتخاذ کرده‌اند.‌(دشمن) در برابر این موضع رهبری، ایشان را از استفاده از رادیو و تلویزیون محروم کرده و از برخی دیگر از امکانات محروم کرده است.
این جزئیات پس از اشغال مرکز عفرین به دست ما رسید. رفیق کاراییلان در بیانیه اعلام کردند که جزئیات کامل هنوز در دست نیست. گزارش کمیته سی‌پی‌تی غیرقابل اعتماد و ناکافی است. به همین دلیل پس از ارائه گزارش سی‌پی‌تی، به نگرانی ما و رفقای دیگر دامن زدند. طبق اطلاعاتی که دوستانمان به ما دادند (حکومت ترکیه) حین مقاومت عفرین و در پاسخ به عدم پذیرش خواسته‌های حکومت اقدام به تشدید فشارها بر رهبری نموده است. رادیو و تلویزیون را از وی گرفته‌اند و نیازهای ضروری را هم محدود کرده‌اند.»
جمیل باییک در رابطه با تشدید شرایط آپو از پنجم آوریل ۲۰۱۵ سخن به میان آورد: «از ۵ آوریل ۲۰۱۵ تا ملاقات محمت اوجالان برادر عبدالله با وی در سال ۲۰۱۶، اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم. گزارش‌هایی مبنی بر سفر (حکومت ترکیه) به امرالی و دیدار با رهبری دریافت کرده‌ایم. رهبری از هیچ کدام از اعمال (حکومت) چشم‌پوشی ننموده و تاکید کرده است که چیزی برای وی باقی نمانده است. از یک سال و نیم پیش هیچ اطلاعی از رهبری در دست نیست.»
***
به هر حال، ایده خودمدیریتی دمکراتیک با در نظر گرفتن همه نقاط ضعف و قوت و کمبودها و دستاوردهای آن راه‌حل مهم سیاسی، انسانی و اجتماعی در مقابل تفرقه‌اندازی، خشونت، جنگ‌طلبی و تروریسم دولتی و غیردولتی است و می‌تواند به بحران‌های خاورمیانه خاتمه دهد.
باید به ترکیه فشار آورد تا فورا عبدالله اوجالان، همه نمایندگان کرد ترکیه و شهرداران و همه زندانیان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را که به اتهام ترور بازداشت کرده آزاد نماید و به برگزاری یک انتخابات دمکراتیک و آزادی رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، احزاب و جنبش‌های اجتماعی گردن بگذارد. در چنین روندی است که پ.ک.ک، مبارزه مسلحانه را کنار می‌گذارد و به یک مبارزه سیاسی در ترکیه آزاد روی می‌آورد.
اما رجب طیب اردوغان و حزب در قدرت او که قدرت مطلق را در دست دارد اهل مذاکره سیاسی و برقراری آرامش و صلح نیستند، همانند بسیاری از مقامات ناسیونالیست – کمالیست قبل از خود، بر این باورند که از طریق نظامی می‌توانند مردم کرد را شکست دهند. در حالی که دست‌کم تاریخ چهل ساله اخیر در تحولات ترکیه و منطقه نشان داده است که اردوغان و دولتش نیز هم‌چون سران و دولت‌های گذشته ترکیه چه نظامی و چه غیرنظامی، در بحران‌های خود غرق و خفه خواهند شد!
ترکیه که قوی‌ترین ارتش نظامی ناتو، بعد از آمریکا را دارد، طی دهه‌‌های متمادی، نتوانسته از راه نظامی به این مناقشه خاتمه دهد. حتی دستگیری و محکومیت حبس ابد عبدالله اوجالان نیز نتوانست مبارزات هزاران نیروی مسلح پ.ک.ک را که در کوه‌های قندیل و جنوب ترکیه مستقرند، متوقف کند.
اوجالان و پ.ک.ک به دنبال آزادی، برابری، عدالت اجتماعی و به رسیمت شناختن حقوق مردم کرد و همه مردم تحت ستم ترکیه، و ایجاد خودگردانی دمکراتیک در چهارچوب مرزهای ترکیه است. به هیمن دلیل عبدالله اوجالان و پ.ک.ک در جهت برقراری صلح، دموکراسی، آزادی و برابری همه خلق‌های سراسر ترکیه مذاکره با حکومت را آغاز کردند اما در میانه راه دولت اردوغان این مذاکره را با جنگ و خونریزی و ترور قطع کرد. به علاوه فراتر از مرزهای خود به مردم روژآوا که اوجالان را رهبر معنوی و تئوریسین و نظریه‌پرداز کنفدرالیسم دمکراتیک می‌دانند حمله کرد و کانتون عفرین را به اشغال خود درآورد و فعلا تروریست‌های طرفدار خود را در آن جای داده است.
چند سال پیش، اصلی آیدین تاشباش، روزنامه‌نگار و ستون‌نویس روزنامه ملیت، به درستی نوشته بود: «ترکیه به دنبال اهدافی خارج از مرزهای خود است. این کشور می‌خواهد به یک قدرت در منطقه تبدیل شود و به‌عنوان یک دولت طرفدار اسلام، رهبری منطقه و هدایت سنی‌های دنیا را به عهده بگیرد. با توجه به این اهداف در خاورمیانه برای رهبری منطقه، خیلی برای این کشور بد تمام خواهد شد چنان‌چه به این خونریزی داخلی ادامه دهد.»
***
«پ.ک.ک» تا به امروز موفق شده بر بحران‌ها فائق آید و جایگاه خود را به عنوان یک نیروی قوی و اجتماعی و موثر در منطقه ابراز کند. اوجالان و کل جنبش منطقه، بسیاری از مخاطرات داخل خاورمیانه را به خوبی دیده و توانسته با مسلح بودن به مقادیری از ایده‌های چپ و ضدسرمایه‌داری، به‌طور موثری مبارزه کند.
اوجالان آن موضع ضدسرمایه‌داری مبارزه‌جویانه را در کل کتاب‌ها و نظری‌هایش حفظ کرده است. اما اوجالان بدیلی را که متاثر از اومانیسم و سوسیالیسم است به‌عنوان بدیلی در برابر سرمایه‌داری قرار می‌دهد. به همین دلیل، اوجالان، تاکید دارد که «دمکراسی» باید حوزه‌های آموزش، بهداشت، هنر و ورزش را سازماندهی کند. علاوه بر این، اشکال سازمانی سیاسی – اجتماعی، از «مجالس مردمی» گرفته تا «کنگره مردمی» تمام بخش‌ها، تا جایی که بتوانند، نقش‌های مهمی ایفا خواهند کرد.
مدت‌هاست که تئوری‌های آپو، پیوندهای طبقاتی منطقه، دست‌کم در ترکیه، سوریه، عراق و ایران را محکم‌تر کرده است. بنابراین، یکی از حلقه‌های مهم این پیوند طبقاتی، ارتباط و همکاری با روژوا و پ.ک.ک است. هر انسان و جریانی که خود را کمونیست و انترناسیونالیست می‌داند به‌معنای واقعی نمی‌تواند نسبت به‌وقایع منطقه، به‌ویژه روژآوا توجه نکند. هم‌اکنون بسیاری از کمونیست‌ها و آنارشیست‌های رادیکال جهان از آمریکا و استرالیا گرفته تا اروپا و خاورمیانه و ایران در روژآوا در حال ساختن الگوی جدید کمونی هستند.
باید تلاش کرد که نه تنها عبدالله اوجالان، هر چه زودتر از زندان دولت جنگ‌طلب و اشغال‌گر و فاشیست ترکیه آزاد شود، بلکه خودمدیریتی دموکراتیک در سراسر ترکیه و منطقه خاورمیانه پیاده گردد!
چهارشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ – چهارم آوریل ۲۰۱۸