«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی» گفت‌و گو با بهروز سورن

مجید خوشدل
منبع: www.goftogoo.net     

تعدادی از تبعیدیان ایرانی با این ادعا که می‌خواهند با سانسور رژیم اسلامی مبارزه کنند، پس از ماه‌ها بحث و تبادل‌نظر با انتشار اطلاعیه‌ای تشکیل«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی» را اعلام می‌دارند.

هنوز جوهر بیانیه‌ی اعلام موجودیت خشک نشده، باران اتهام‌ و توهین‌ به سوی آنان روانه می‌شود. آتش توپخانه‌،  این بار از سنگر«کانون نویسندگان ایران- در تبعید» شلیک می‌شود. و این در حالی است که اغلب کانونیان از مصادره‌ی نام‌شان نه اطلاعی دارند و نه خود را درگیر جنگ حیدری- نعمتی کرده‌اند.

خصلت دیگر اتهامات، پوشانیدن لباس فاخر «چپ» بر توهین‌ها و پرده‌دری‌هاست. این است که وظیفه‌‌ی آنتنی کردن فحش‌ها و اتهام‌ها را طیفی از «رسانه‌های چپ» به عهده می‌گیرند. اینجاست که بمباران‌ها به هدف اصابت می‌کند. «کانونی» که هنوز نه به بار است و نه به دار، در اولین موضع‌گیری و حضور اجتماعی‌اش به دفاع برمی‌خیزد و در نوشته‌ای سوگند یاد می‌کند که ما نه این هستیم و نه می‌خواهیم آن باشیم.

 

*    *    *

این، یک روی سکه را توضیح می‌دهد. روی دیگر سکه به تبعیدیانی برمی‌گردد که با ادعای مبارزه با سانسور، می‌خواهند رسانه‌ای به مفهوم اخص کلمه را راه‌اندازی کنند، اما هنوز تکلیف خود را با فرهنگ واژگان شرطی‌شده و قراردادی روشن نکرده‌اند. آخر مبارزه‌ی جبهه‌ای با سانسور ایدئولوژیک نظام اسلامی، راه‌اندازی رسانه‌ای ارتباطی و تلاش برای اطلاع‌رسانی چه ربطی به انحصاری کردن آن به قرائت ویژه‌ای از چپ دارد؟ تازه مگر کدامیک از قرائت‌های موجود در سال‌های سیاه تبعید، التزام عملی خود را به فعالیتی جمعی-  دموکراتیک نشان داده‌ و بار کوچکی را به سر‌منزل رسانیده‌اند، که عده‌ای بر مارک‌دار کردن این جمعیت اصرار می‌ورزند؟

 

باری، پرسیدنی‌ست: اگر کانون تازه تأسیس نه این است و نه آن، پس چیست؟

دیگر این که آیا این جمع در فرهنگ انحلال‌طلب و ستیزجوی ایرانیان تبعیدی دوام می‌آورد؟ آیا اینان هم زحمت دشمن را خواهند کشید و پیش از شروع چرخ خود را پنچر می‌کنند؟

با بهروز سورن به گفت‌وگو می‌نشینم و برخی از پرسش‌هایم را با ایشان درمیان می‌گذارم.

این گفت‌وگوی تلفنی بر روی نوار ضبط شده است.

 

*    *    *

 

* بهروز سورن عزیز، از شرکت‌تان در این گفت‌وگو تشکر می‌کنم. نزدیک به دو هفته‌ی قبل «کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»- من بعد کانون- با انتشار بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. از ماه‌ها قبل که از طریق ایمیل شما در جریان کارتان قرار گرفتم و به عنوان یک فعال رسانه‌ای بحث‌های کتبی وشفاهی جمع‌تان را دنبال کردم، با این پرسش روبرو بودم: چه می‌خواهید بکنید، هدف‌تان از تشکیل این نهاد چیست؟

– مجید عزیز، مرسی که وقت گذاشتی و برای این گفت‌وگو زحمت می‌کشی. در مورد این کانون- که هنوز شکل و استخوان‌بندی‌اش کامل نیست-  می‌توانم بگویم، فلسفه‌ی وجودی‌اش این است که مقاومتی گسترده و متشکل‌تر را در مقابل سانسور گسترده و فزونی‌یابنده‌ی ج. اسلامی آرایش دهد. البته تا کنون اغلب رسانه‌ها این تلاش را داشته‌اند که اخبار و گزارشات داخل ایران را منعکس کنند، ولی پراکندگی‌ها مانع از تأثیرگذاری لازم در برابر این سانسور بوده.

* «مقاومت»، «هماهنگی»، «تشکل» به نوعی اتحاد عمل در میان نیرو‌های سیاسی را تداعی می‌کند. بهروز عزیز، اتحاد در میان طیفی از نیروهای سیاسی؟!

– ببینید! من در رسانه‌های داخل ایران خواندم که پنج میلیون رسانه‌ی سیاسی و مدنی را فیلتر کرده‌ و یا به نوعی تعطیل کرده‌اند. تخمینی که فعالین سیاسی و حقوق بشری در ایران می‌زنند، ده درصد این رسانه‌ها را رسانه‌هایی سیاسی و مدنی می‌دانند، که این رقم بسیار بالایی است. رژیم از تأثیرگذاری این رسانه‌ها آگاه است و برای همین نیروی زیادی برای کنترل و بستن آن‌ها گذاشته…

* و شما خودتان را ظرفی می‌دانید برای هماهنگی این رسانه‌ها؟

– ما تلاش می‌کنیم، برای این‌که بتوانیم ظرفی را سازمان دهیم.

* تا جایی که می‌دانم، شما و تعدادی از همکاران‌تان در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی جامعه‌ی تبعیدی مشارکت داشته‌اید. در این باره فکر می‌کنم با من هم‌عقیده باشید که یکی از عادت‌هایی که جمع‌های تبعیدی را در بدو امر کله‌پا کرده، قرار دادن هدف‌های دست‌نیافتنی، بلند‌پروازانه و غیرمنطقی بوده. حالا با واقعیت این جامعه‌ی جمع‌ستیز و انحلال‌طلب، شما از اتحاد در میان طیفی از نیروهای سیاسی حرف می‌زنید؟

– من فکر می‌کنم این مجموعه، هم بنیه‌ی انجام این کار را در خودش می‌بیند و هم، چون ضرورت حضور خودش راحساس می‌کند، می‌تواند در کنار ده‌ها کانون و انجمن موجود نقش خودش را بازی کند، به این شکل که کارهای پراکنده‌ای که انجام می‌شود را جمع کند تا تأثیر قوی‌تری بگذارد. توجه داشته باشید که رژیم از فعالیت صدها هزار رسانه‌ی اجتماعی جلوگیری کرده. در ض