در مورد شعار “مرگ بر کارگر”

روز ۱۶ بهمن کارگران هپکو برای دریافت حقوق معوقه در اراک راهپیمایی کردند.رر طبقۀ کارگر ماهها است که برای دریافت حقوق معوقۀ خود اعتراض و اعتصاب می کند. کارگران، معلمین، بهیاران و پرستاران در بخش های مختلف از سه ماه تا ده ماه حقوق نگرفته اند؛ بعضا بخشی از کارگران قسمتی از حقوق سالهای پیش خود را هنوز دریافت نکرده اند. بویژه، در دو سه سال اخیر ما شاهد اعتراضات و اعتصابات گستردۀ کارگری برای دریافت حقوق معوقه، علیه فقر، ناامنی، بیحقوقی و شرایط بسیار طاقت فرسای کار بوده ایم. اعتراضات کارگری، معلمان، پرستاران و بهیاران و بازنشستگان زمینۀ اصلی خیزش توده ای ماه اخیر بوده است.
راهپیمایی ۱۶ بهمن کارگران هپکو یک صحنه از این مبارزات وسیع طبقۀ کارگر است. اما آنچه این اعتراض معین را از سایر اعتراضات متمایز می کند، شعاری است که طی این راهپیمایی داده شد. تماشای فیلم این راهپیمایی انسان را شوکه می کرد. بعضا باید دو سه بار تماشا می کردی تا مطمئن شوی که گوشهایت درست می شنود. کارگران با صدای رسا شعار می دادند: “مرگ بر کارگر!” روشن است که این شعار طنز آلود است. طعنه و کنایه در خود دارد. این شعار با طنز می گوید که “مرگ بر کارگر” نظر این نظام ضد کارگر دزد و فاسد است.
طنز و طعنه و کنایه روشن است. در موارد بسیاری طنز سلاح بسیار موثری برای انتقال معانی و مقصود است. اما هر طنزی مثبت نیست. هر طنزی مفید نیست. برخی مفاهیم را بهتر است در طنز بکار نبرد. “مرگ بر کارگر!” یکی از آنهاست. طبقۀ کارگر، نیروهای کمونیست و انقلابی نباید هیچگاه چنین شعاری را به زبان بیاورند. دادن چنین شعاری قُبح احترامِ، حتی صوری، به کارگر را می ریزد؛ پرده دری می کند. این پرده دری نه تنها لازم نیست، بلکه بشدت مضر است. این شعار نشان استیصالی است که این رژیم کثیفِ دزد به طبقه کارگر تحمیل کرده است؛ آنچنان فقر و فلاکتی را در جامعه رایج کرده که مردم را به چنین استیصالی کشانده است. نباید اجازه دهیم که استیصال ما را به خود زنی بکشاند. خود زنی روش طبقۀ کارگر نیست.
ترس و واهمه از انقلاب کارگری، از سرنگونی فرا روی را بر چهره تمام جنایتکاران حاکم مشاهده می کنیم. همه صریحا اعلام داشته اند که “صدای انقلاب مردم” را شنیده اند. همین دو سه روز پیش بود که جنتی نیز از خواب بیدار شد و گفت: “امسال سال براندازی است.” هشدار داد که با ماشین های لوکس در خیابان ها جولان ندهند که باعث تحریک مردم بشوند. اکنون توپ در زمین ماست. باید متحد و یکپارچه این رژیم جنایتکار سیاه را به زیر کشیم و یک دنیای بهتری بسازیم؛ دنیایی که در آن همه آزاد و برابر و مرفه زندگی کنند؛ دنیایی بدون تبعیض، بدون بی عدالتی، بدون ستم و اختناق؛ دنیایی شایسته انسان و انسانیت. چنین آینده ای اکنون بیش از هر زمانی قابل دسترسی است. از پا ننشینیم. از هم قدرت و توان بگیریم. روزهای فقر و فلاکت، تبعیض و تحقیر به پایان خواهد رسید.