وقتی سر اسلام عزیز به سنگ میخورد

وقتی سر اسلام عزیز به سنگ میخورد مسعود رجوی مجاهدین ، تقی شهرام و آخوند اشکوری و آخوند روحانی و خامنه ای نمیشناسد

همه ما از تاریخ درس گرفته ایم یکی زود تر آن دیگری دیر تر آنچه که تفاوت پیشتاز و نیروی رهبری کننده جامعه و روشنفکر را از مرتجعین جدا میکند سرعت درک وقایعی است که در آینده اتفاق خواهد افتاد و روشنفکر و نیروی پیشتاز پس از درک آن زود تر به پیشباز وقایع میرود مردم را از خطرات آن آگاه میکند و زمینه را برای حرکت تکامل اجتماعی هموار میسازد.

مهدی بازرگان در دادگاه شاه میگوید ما آخرین گروهی هستیم که به این زبان با شما سخن میگوئیم و خبر از مبارزه نوع دیگری را میدهد که دهه چهل و پنجاه ایران در محور آن قرار میگیرد و سازمانهای مسلح بنیاد های امنیتی و سیاسی و ایدئولوژیک ایران را بزیر ضرب میگیرند.

در دهه چهل و پنجاه جامعه ایران تب سکولاریسم ندارد اصلا آنرا نمیشناسد تضاد بین مدرنیته و اسلام سنتی اتفاقا بیشتر بر پایه کمک به اسلام سنتی و آخوند میچرخد و جایگاه دارد و لغاتی مانند ارتجاع مذهبی یا ارتجاع اسلامی هنوز کاربرد خود را پیدا نکرده اند هرچند شیخ فضل الله نوری های مشروعه طلب در مقابل مشروطه طلبان و آیت الله کاشانی ها ضربات مهلکی بر پیکر تاریخ تحولات اجتماعی ایران وارد آورده اند. ولی خسرو گلسرخی امام حسین را راهبر خود میداند نیما یوشیج در مدح امامان شیعه مدیحه میسراید، شاملو حافظ مسلمان را باز نویسی میکند و از زبان او میخواند که دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند و سیاوش کسرائی در بدو ورود خمینی در ترانه محمد والا پیام دار با موسیقی اسفندیار منفرد زاده و صدای فرهاد مینویسد که” در تنگ پر تبرک آن نازنین عبا دیرینه ای محمد جا هست بیش و کم آزاده را که تیغ برکشیده است بر ستم و ضرب سنج منفرد زاده در گوش تاریخ اسلامیان میماند.

سازمان اسلامی مجاهدین بر مبنای قرآن و نهج البلاغه امام مسلمانان علی توسط حنیف نژاد سعید محسن و عبدالرضا نیک بین با نام مستعار عبدی و بعدا اصغر بدیع زادگان تشکیل میشود.عبدی بعدا از مجاهدین به گفته هائی بعلت نداشتن تطابق های لازم جدا میشود.

در سال ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ انقلاب ایدئولوژیک توسط تقی شهرام و بهرام آرام و ترک ایدئولوژی اسلامی و پیوستن به مارکسیسم انجام میشود

و علت آن کاربرد نداشتن ایدئولوژی اسلامی در صحنه های عمل اجتماعی و سیاسی، اقتصادی عنوان میشود. گذشته از اشتباهات تاکتیکی و صحنه ای نظیر برخورد های خشنونت بار یا غیر فرهنگی و ضد انسانی که بخشا نشات گرفته از سیاست های جنگ سردی آن زمان است مانند کشتن محمد یقینی و سوزاندن جسد او با ناپالم و یا کشتن شریف واقفی و سوزاندن پیکر او و برخورد با صمدیه لباف و تعداد زیاد تر دیگری که با همین روش ها از بین رفتند لکه سیاهی بر دامان مبارزات سیاسی خیلی ها نهاد.

در همان زمان من در نفی این کشتار ها دفتر شعر برگزیده اشعار نوید اخگر را با عکس مجید شریف واقفی منتشر کردم که مورد حملات بی وقفه و مشمئز کننده آنان بودم. در تحلیل نهائی من مطرح میکردم که تغیر ایدئولوژی حق هر کسی است و شما هم میتوانید بروید سازمان مطلوب خودتان را بسازید و مبارزه کنید ولی اگر کسی این کشتار ها را مورد تائید قرار نمیداد ده ها نوع پرچسب میخورد به گفته آنان برخورد سوسیالیستی با این نوع افراد باید صورت میگرفت و در قدم اول حذف فیزیکی بود و علت العلل آنرا هم مسئله امنیتی خودشان و سازمان مطرح میکردند.

در اینکه تقی شهرام و بهرام آرام به موضوعی رسیده بودند که میتوانست جامعه را به جلو پرتاب کند و از اسلام و تفکر اسلامی رد شود حتی با تبین های ابتدائی مارکسیستی کار منفی نبود ولی این کشتار ها از گلوی کسی براحتی پائین نمیرفت و بر روی اصل حرکت سایه میانداخت.

مسعود رجوی در تقابل با این تفکر چپ و مارکسیستی به تدوین کتاب تبین جهان پرداخته و بر اساس اصول دیالکتیک میخواستند ثابت کنند که از قرآن و نهج البلاغه میشود به تکامل اجتماعی پیشرفت بشری رونق اقتصادی و در انتها با عمل به این نوع تفکر به خدا رسید و امام زمان را هم تبین میکردند و تمام کوشش مسعود رجوی در تبین جهانش نشان دادن تصویر قادر متعال و خدای اسلام عزیز است در هاله متافیزیک کشف شده توسط آنان.

اینکه در عرض همین چهل سال گذشته در پراتیک اجتماعی بعلت تضاد های حاصل از کارگر نبودن این تفکر ایدئولوژیک چند هزار از مجاهدین جدا شده و پشت سرشان را هم نگاه نکردند موضوع این بحث نیست

موضوع بحث اینستکه با توجه به تمام شکست هائی که منجر به رو شدن دست اسلام عزیز در عرصه های مختلف اجتماعی سیاسی اقتصادی و علمی و تکنیکی شده باز مسعود رجوی در ادامه همان بحث های اسلامی تئوریک گذشته خودش دنبال نوشتن

چند کتاب دیگر است که ثابت کند اسلام حق است و همه علوم از درون همین قرآن و آیات و نهج البلاغه در انتها استخراج خواهد شد و با بریدن بند ناف اسلام عزیز از علوم، بشر به زلالت و گمراهی خواهد رسید.

هفته گذشته تلویزیون بی بی سی مصاحبه ای ترتیب داده بود با آخوند مسلمانی بنام اشکوری که قبلا هم نماینده مجلس اسلامی نظام کشتار گر اسلامی بوده و امروز از آنان بریده و در خارج کشور کت و شلواری شده و معتقد شده که در گذشته که معتقد بوده بند ناف تمام علوم به قرآن و اسلام وصل است اشتباه بوده و علم و پیشرفت های بشری که حاصل تفکر سکولار است ربطی به اسلام ندارد و نباید آنان را به هم مربوط کرد چون چوب لای چرخ اجتماع و پیشرفت بشری خواهند گذاشت حرفی که تقی شهرام و بهرام آرام البته با زاویه دید مارکسیستی نزدیک به پنجاه سال قبل زده بودند

و امروز حسن روحانی رئیس جمهور نظام اسلامی به میدان آمده و در مقابل اسلام شکست خورده خودش و ولایت فقیه میگوید:

تقسیم کردن علوم به اسلامی و غیر اسلامی صحیح نیست

“حسن روحانی گفته است که تلاش‌های مربوط به اسلامی کردن علوم شکست خورده است. به باور رئیس جمهور اسلامی، گذاشتن قرآن در داشبورد یک خودرو آن را اسلامی نمی‌کند. روحانی از تعامل علمی با جهان و آزادی پژوهش سخن گفته است.

روحانی نوشته است که تقسیم علوم به علوم اسلامی و غیراسلامی صحیح نیست. روحانی در سخنرانی خود از عده‌ای انتقاد کرده که خواستار یافتن مبانی هر علمی در قرآن و دین هستند. روحانی تلاش برای یافتن “ریشه هر علمی در آیه و روایات” را نادرست خوانده است.

باید از آخوند روحانی و نیز از مسعود و مریم رجوی پرسید تقسیم کردن زن به زن مسلمان و زن غیر مسلمان با پیچاندن یک تکه پارچه بر سرش کار علمی است یا غیر علمی؟

حسن روحانی از سیاست اسلامی کردن علوم انتقاد و اظهار کرد که پول‌های زیادی صرف اسلامی کردن این علوم شده است. او گفت جبر، ریاضیات و الگوریتم اسلامی و غیر اسلامی ندارد و نمی‌توان با صرف مبالغ هنگفت این علوم را اسلامی کرد.

روحانی میگوید «علم به نوع تفکر و ایدئولوژی وصل نمی‌شود. در کشور جناح‌بندی داریم، اما نمی‌توانیم بگوییم علم ریاضی اصولگرایان و علم ریاضی اصلاح‌طلبان. علم مرز نمی‌شناسد عده‌ای در کشور سال‌ها فیزیک و شیمی اسلامی درست کردند، مقصود چیست؟ پول‌های زیادی خرج شده است و وقت زیادی صرف شده است. جبر، جبر است. ریاضی هم ریاضی است.»

روحانی از آزادی پژوهش دفاع و عنوان کرد که هرگاه استادان در کار آموزشی خود اقدام به خودسانسوری بکنند، قطعا جایی از کار حکومت لنگ می‌زند.

رئیس جمهور اسلامی تاکید کرد که تعامل علمی با جهان برای پیشبرد فعالیت‌های آموزشی ضرورت دارد. او گفت: «در رشته‌های تخصصی علم و دانش باید با دنیا در تماس باشیم و این درست نیست که ما به اساتید و پژوهشگران خود مشکوک باشیم.»

روحانی از عده‌ای انتقاد کرد که معتقد هستند نیازی به دانشگاه وجود ندارد و علوم حوزوی برای حل مشکلات مردم کفایت می‌کند. او گفت: «این افراد حتی پزشکی مبتنی بر داروهای شیمیایی را نیز قبول نداشتند و تاکیدشان بر طب سنتی بود. اما امروز دیگر این تفکر در جامعه ما طرفداری ندارد.»

رئیس جمهور اسلامی در سخنرانی خود روشن نکرد که طرفداران طب سنتی و علوم حوزوی و کسانی که خواستار اسلامی کردن فیزیک و شیمی بوده‌‌اند، چه کسانی هستند.

این در حالی است که از جمله کسانی که آشکارا با تدریس علوم اجتماعی در دانشگاه‌ها مخالفت ورزیده و خواستار تدریس علوم اسلامی در دانشگاه‌ها شده، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران است.” پایان سیتات

صحبت های تقی شهرام در پنجاه سال قبل و سخنان آخوند اشکوری و آخوند روحانی در امروز قبل از هر چیز نشانه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است نظامی که ایدئولوژیکمان ورشکست شده و نمیتواند معضل زلزله زدگان گورخوابان فقرا کودکان خیابانی کارتون خوابی خود فروشی و کودک فروشی و ورشکستگی بانکها و غارت ها و دزدی ها را حل کند هر چند که مردم در خیابانها فریاد میزنند که حکومت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم آخوند ها اشکوری و حسن روحانی به این منطق رسیده اند که میگویند اسلام شکست خورده و ما باید روش دیگری انتخاب کنیم ولی مسعود رجوی تازه میخواهد برود و چهار کتاب دیگر هم در اثبات اسلام عزیز بنویسد و بگوید رمز و راز دنیا و آخرت در قرآن و نهج البلاغه است و در لچک سر زنان و در اسلام دمکراتیک شورای ملی مقاومت باید به کرسی بنشیند. چون زن مسلمان و غیر مسلمان بر اساس علوم علمی داریم.

متاسفانه در تحلیل های سیمای اسلامی مجاهدین همین هفته بسیار خنده دار بود که چون تحلیل گرشان نمیتوانست در عمق مسائل غواصی کند حرفهای حسن روحانی را عکس العمل قیام مردم و نه شکست اسلام و ایدئولوژی اسلامی خودشان تفسیر میکرد و جوابی بر گفته های آخوند اشکوری و آخوند روحانی نداشتند.

صدای طبل های سرنگونی اسلام قبل از سرنگونی آخوند و نظام جمهوری اسلامی جهان را فراگرفته است و دیگر نمیشود با عمامه یا لچک بر گُرده خلقی سوار شد آزادی حق دمکراتیک همه مردم ایران است که بدون گذاشتن سایه اسلام خونخوار و ننگ آلود بر سرشان میخواهند زندگی کنند.

نوید اخگر اول ماه مارش سال ۲۰۱۸ میلادی سوئد استکهلم