نکاتی در مورد سیاست و پراتیک کمونیستی (٢)

نکاتی در مورد سیاست و پراتیک کمونیستی  (۲)

در پرتو تحولات اخیر ایران

محمد آسنگران

در بخش اول این نوشته به اهداف و استراتژی کمونیستها و اهمیت تشکل و سازمان کمونیستی پرداختم در این بخش به چگونگی سازمان دادن واحدهای حزبی و ارتقا و تکثیر این واحدها خواهم پرداخت.

واحدهای حزبی

با نگاهی به اوضاح کنونی و نحوه فعالیت کمونیستها از جمله رفقای حزبی اغلب آنها در سازمان و تشکل و جمع معینی قرار گرفته اند. اغلب این جمعها و تشکلها یا وظایف خود را پیشبرد امر معین و محدودی تعریف کرده اند یا به شکل خودبخودی فعالیتشان پیش میرود. اغلب این تشکلها که ظرف فعالیت جمعی آنها است مفهوم واحد و تعریف شده ای برای همه اعضا آن ندارند. کسانی که در این جمعها و تشکلها فعالیت میکنند غالبا امر خود را پیشبرد همان وظایف میدانند که تشکل مربوطه برای خود تعریف کرده است.

برای مثال رفقای حزبی اکنون در شبکه اعضا، شبکه فعالین، محافل دوستانه و یا تشکلهای مدنی موجود و بعضا هم به شکل فردی مشغول فعالیت هستند. اما این جمعهای نامبرده هر کدام اهداف و وظایفی معین و محدودی را در عرصه معینی برای خود تعریف کرده اند و حتی بعضا بدون تعریف خاصی اهداف و سیاستی را پیش میبرند که با اهداف و سیاستهای حزبی الزاما منطبق نیستند. برای مثال رفیقی که در یک تشکل غیر دولتی و مستقل مثلا حمایت از کارتون خوابها و یا کودکان و کارگران یا محیط زیست و…. فعالیت میکند امر خود را پیشبرد همان عرصه میداند که تشکلی برای آن سازمان پیدا کرده است. این در حالی است که یک فعال حزبی به همه این عرصه ها کار دارد و فراتر از آن به مسائلی پایه ای تر باید بپردازد که هیچکدام از این تشکلها نمیتوانند وظیفه خود تعریف کنند.

مثلا اولین وظیفه یک فعال کمونیست و حزبی این است که سازمان حزبی خود را تقویت کند و گسترش بدهد. از طرق مختلف از جمله گسترش دامنه فعالیت حزب میکوشد که حزب کمونیست کارگری به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری حاکم باشد. همین یک قلم فوق که اولیه ترین و بدیهی ترین وظیفه یک فعال کمونیست حزبی است نمیتواند وظیفه هیچکدام از تشکلهای و جمعهای باشد که قبلا ذکر کردم.

بنابر این اولین قدم برای یک فعال کمونیست و حزبی این است که علیرغم فعالیت در تشکلهای فوق با رفقای نزدیک و مورد اعتماد خودش که رابطه ای کاملا طبیعی و اجتماعی با همدیگر دارند یک واحد حزبی را سازمان بدهد. واحد حزبی کمتر از سه نفر نباید باشد و بیشتر از پنج نفر هم کار را مشکل میکند.

وظایف واحدهای حزبی:

هر واحد حزبی باید دو امر سیاسی پایه ای را وظیفه تعطیل ناپذیر خود بداند یکی ارتقا دانش سیاسی خود از طریق مطالعه آثار مارکسیستی، حزبی و سیاستهای جاری حزب و دیگری تبلیغ سیاستهای حزب در محیط زندگی و فعالیت خود. لازم به توضیح است که هر رفیق حزبی که قبلا در شبکه یا جمع و تشکلی فعالیت داشته است باید همچنان آنرا ادامه بدهد و وظایف محوله را به شکل هدفمند تری انجام بدهد.

تشکیل واحدهای حزبی نه تنها فعالیت در آن تشکلها و شبکه ها را نباید کم رنگ کند بلکه برعکس آنرا همه جانبه تر و هدفمند تر باید بکند. هر عضو حزب در محیط زیست و فعالیت خود از جمله در آن جمع و شبکه و تشکل که فعالیت میکند و یا از طریق شبکه های اجتماعی باید تلاش کند برای حزب عضوگیری کند و یک واحد حزبی جدید را سازمان بدهد. طبعا همه اعضای واحدهای حزبی باید قبلا عضو حزب باشند.

چگونه یک واحد حزبی را تکثیر کنیم

یک وظیفه همیشگی عضو حزب عضوگیری است. یعنی هر عضو حزب بعد از مدتی فعالیت باید فرد یا افراد دیگری را به سیاستهای حزب جلب و جذب کند. جذب کردن به معنای عضو کردن فرد دیگر است. هنگامیکه عضو حزب با کسی دوست میشود فعالیت معینی را انجام میدهد و به او اعتماد میکند که سیاستهای حزب را نزد او بیان کند، بعد از مدتی فرد مورد نظر را باید تشویق کرد که او هم عضو حزب بشود. عضو حزب شدن یعنی داشتن درجه ای از آگاهی و شناخت از حزب کمونیست کارگری و دفاع از سیاستهای حزب. کسی که خود را مدافع سیاستهای حزب میداند و از نظر امنینتی مورد تایید یک عضو حزب است میتواند عضو حزب بشود. بنابر این هر عضو واحد حزبی میتواند و باید در محیط فعالیت و زندگی خود برای حزب عضو گیری کند و بعد از اینکه تعداد اعضا تازه در یک محل به سه نفر یا بیشتر رسید میتوان واحد حزبی جدید را سازمان داد. به این شکل از جمع این اعضایی که به حزب جذب شده اند واحد تازه حزبی سازمان داده میشود. اعضا واحدهای حزبی لازم است در محلی نزدیک بهم و قابل دسترس باشند که بتوانند جلسات حضوری داشته باشند.

واحد تازه حزبی باید کاملا منفک و جدا از واحدی باشد که قبلا وجود داشته است. عضوی که توانسته واحد تازه حزبی را شکل بدهد میتواند خودش هدایت و ارتقا واحد حزبی جدید را بعهده بگیرد تا هنگامیکه آن واحد جدید قوام میگیرد و کسی را از میان خود به عنوان دبیر یا هماهنگ کننده خود انتخاب میکند. به این شکل واحدهای حزبی هم تکثیر میشوند و هم منفک از همدیگر هستند. اطلاعات و مشخصات اعضا واحد جدید فقط نزد عضوی خواهد بود که آنها را به حزب جذب کرده است و در یک واحد سازمان داده است. واحد حزبی قبلی نباید از مشخصات و اطلاعات واحد جدید باخبر بشود.

بعد از مدتی که اعضا این واحدها توانستند هر کدام یک یا چند واحد حزبی را سازمان بدهند دبیران و هماهنگ کنندگان این واحدها که همدیگر را از قبل میشناسند میتوانند با هماهنگی و مشورت از طریق ارگان مافوق خود، یک جمع هماهنگ کننده واحدهای حزبی را در یک محله، شهر و استان شکل بدهند بدون اینکه اطلاعات و مشخصات اعضا واحد جدید رابه همدیگر بگویند.

لازم به توضیح است طبق گزارشات تا کنونی مواردی شبکه های اعضا حزب بسیار بیشتر از پنج نفر است و بعضا تعدادشان به ۲۰ و ۳۰ حتی ۵۰ نفر هم میرسد. این شبکه ها که بنابر ضرورت فعالیت سیاسی و اجتماعی شکل گرفته اند از این به بعد باید در جمعهای سه تا پنج نفره سازمان پیدا کنند. سازمان دادن و فعالیت این جمعها به همان شکل خواهد بود که قبلا توضیح داده شد. موارد استثنایی باید با هماهنگی و تایید کمیته های حزبی و مسئولینی که تا کنون با آن رفقا مرتبط بوده اند تعیین تکلیف بشود.

نکاتی در مورد شبکه های فعالین و وظایف اعضا حزب

در هر شهر و حتی در هر منطقه ما شاهد شبکه هایی هستیم که فعالین یک عرصه مختلف با هم در ارتباط و هماهنگی هستند. فعالیتشان را با هم هماهنگ میکنند و پیگیری یک امر واحد را وظیفه خود میدانند. مواردی شبکه های فعالین سراسری و فرامنطقه ای هستند. با استفاده از امکانات اینترنتی و شبکه های اجتماعی ارتباط نزدیک و دائمی با همدیگر دارند. این شبکه ها ظرف فعالیت فعالینی هستند که به توان و امکانات همدیگر نیاز دارند. فعال عرصه مشخصی هستند. در هر سطحی که این شبکه ها فعالیت کرده اند تا کنون تاثیرات سیاسی و اجتماعی و حتی صنفی معنی داشته اند و جا پای آنها کاملا مشخص و قابل رویت است. این شبکه ها حاصل دوره ای تازه از فعالیت است که فعالین جنبشهای مختلف برای قدرتمند شدن و موثر بودن فعالیتشان به آن نیاز پیدا کرده اند. وجود و گسترش این شبکه ها چه در یک شهر و چه در یک منطقه و حتی سراسری همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است و باید آنرا گسترش داد و تقویت کرد. زیرا هم عرصه مشخصی که هر کدام از این شبکه ها در آن فعالیت میکنند نیاز به گسترش دارد و مطالبات مهمی را مطرح کرده و برای آن تلاش میکنند هم انتقال تجربه و ارتقا آگاهی طیفهای مختلف عضو این شبکه ها باید جدی گرفته شود.

اما برای یک فعال کمونیست و حزبی علاوه بر فعالیت در یک عرصه معین که شبکه های فوق برای آن تلاش میکنند، باید وظایف دیگری را هم در نظر بگیرد و آن اینکه در میان اعضا فعال این شبکه ها میتوان کمونیستهای مجربی را به حزب نزدیک و جذب کرد که دامنه فعالیت حزب را در جنبشهای اجتماعی گسترش بدهند. در این شبکه ها میتوان واحدهای حزبی را سازمان داد. واحدهای حزبی، هم میتوانند به پیشبرد امر این شبکه ها کمک کنند و هم دامنه تاثیر گذاری خود و رادیکال کردن فضای سیاسی این شبکه ها را تقویت نمایند. بنابر این اگر یک فعال عرصه معین هدفش از عضو شدن در این شبکه ها تقویت آن عرصه است، هدف یک فعال کمونیست و حزبی علاوه بر تقویت آن عرصه عضو گیری و گسترش دامنه فعالیت و سیاستهای حزب هم هست. زیرا یک فعال حزبی و کمونیست میداند فعالیتش باید علاوه بر تقویت آن عرصه معین کمک به امر انقلاب سوسیالیستی هم باشد.

ادامه دارد

ایسکرا  ۹۲۵