لقمه چرب کار«کودکان کار» چرا نصیب شهرداری ها نشود؟!

لقمه چرب کار«کودکان کار» چرا نصیب شهرداری ها نشود؟!
با گسترش روز افزون بیکاری که آمار اعلام شده آن توسط مراکز و مؤسسات مرتبط دولتی بین ۴ تا ۹ میلیون نفر است، فقر و نداری، بی تأمینی و گرسنگی زندگی و امنیت دهها میلیون انسان را به مخاطره جدی انداخته است. هر یک از این دهها میلیون انسان به قهر دره فقر و تباهی پرت شده که از نظر سنی و داشتن توان تحرک دارای وضعیت بهتری هستند، هر روزه برای به چنگ آوردن پاره نانی که بتوانند شکم خود و دیگر اعضاء ناتوان خانواده را سیر کنند، به هر جا و هرمکانی که امکان به کار گرفتنشان با کمترین مزد باشد و به هر خرابه و درهر سطل زباله ای برای یافتن مواد قابل بازیافت یا بازمانده نان و غذاهای فاسد شده سر می کشند.
بزرگسالان که از توان جسمی بیشتری برخوردار هستند معمولا در پاتوق های کارگران روزمزد (میدان های کار) از اول صبح حاضر می شوند و گاه تا آخر وقت روز به امید اینکه توسط صاحب ملک های در حال تخریب یا در حال ساخت و تعمیر برای ساعاتی به کار گرفته شوند، به نظاره می نشینند. اما تنها امید زنان، کودکان و مردان کم توان برای سیر کردن شکمشان، به سطل های زباله گره خورده است.
کودکان کار که به خاطر کم سنی و ضعیف بودن در برابر تهدیدات باندهای مافیائی و تبهکار بدون مقاومت تسلیم می گردند و مورد سؤاستفاده های گوناگون قرار می گیرند، حالا شهرداری ها در صدد هستند به جای باندهای سؤاستفاده گر، بهره گیری از کار بی نهایت ارزان کودکان کار را نصیب خود کرده و این لقمه چرب را در کام خود بگذارند. شهرداری ها که کارنامه اعمال ضد انسانی علیه کودکان کار و خیابان دارند و مانند مجرمان و جانیان آنها را مورد اذیت و آزار و تعقیب و بازداشت قرار داده و بی شرمانه به جرم آدامس فروشی، آبنبات فروشی، شیشه ماشین شوئی و غیره موی سرشان را تراشیده یا مانند جانیان خطرناک به دام فاتحان افتاده به صفشان می کنند و در حالی که به اجبار سر خود را پایین انداخته تا مأموران پیروز میدان جنگ با آبنبات فروشان عکس عبرت آموز برای دیگر کودکان گرسنه بگیرند، حالا به صرافت بهره گیری از نیروی کار فوق العاده ارزان آنان افتاده اند که سود آن نسبت به پول بسیار ناچیزی که در ازایش به کودکان فقر زده می پردازند، برایشان حکم یک درآمد باد آورده را دارد.
مدتی است که شهرداری ها و پیمانکارانشان کودکان کار و خیابان که برای سیر کردن شکم خود و یاری رساندن به دیگر اعضاء خانواده هایشان زباله گردی می کنند را به شیوه رسمی و قانونی با صدور کارت مجاز به زباله گردی برای شهرداری، به انقیاد خود در آورده و با بکارگیریشان به صورت نامحدود و شبانه روزی در جمع آوری و تفکیک زباله ها در ازای اندک مبلغی، برای خود سود اندوزی می کنند.
دولت که به عنوان در اختیار دارنده ثروت و امکانات عمومی وظیفه تأمین مسکن، معاش و کلیه ملزومات زندگی برای تمام افراد جامعه است و بویژه مسؤل بی چون و چرای تأمین نیازمندیهای مادی و معنوی کودکان، امکان تحصیل، فضای شادی و تفریح برای همه کودکان فارغ از جنسیت، رنگ پوست، مذهب و وضعیت مالی والدین است، نه تنها از انجام این وظایف نسبت به اکثریت مردم که کارگر، معلم، مزدبگیر کم درآمد و بیکار و فرزندان آنها هستند، شانه خالی کرده است، شهرداری و پیمانکارانشان هر بهانه ای وارد دنیای فقر تحمیل کرده بر اکثریت مردم شده و برای سود اندوزی به جان کودکان خانواده های فقر زده افتاده اند.
جوانمیر مرادی ۷/۱۲/۱۳۹۶
www.anjomanbfk.blogfa.com
@anjomanbfk