احمدی نژاد و روحانی و دارودسته سازگارا و شیرین عبادی چه هدفی را تعقیب میکنند!؟

احمدی نژاد و روحانی و دارودسته سازگارا و شیرین عبادی چه هدفی را تعقیب میکنند!؟

اعتراضات گسترده و بر حق جوانان بیکار و گرسنه و تشنه آزادی و سرنگونی طلب در هفتم دیماه در شهر مشهد جرقه زده شد و در عرض چند روز دها شهر ایران را در برگرفت و چنانکه ما دارای یک جنبش و حزب نیرومند سیاسی و توده ای و سوسیالیستی میبودیم، میتوانستیم مسیر چنین اعتراضاتی را به راه بهتر و تا سرنگونی فوری کلیت نظام اسلامی و سرمایه داری هدایت و سازماندهی می کردیم، خلا بسیار جدی که با ید آنرا دید و به سرعت باید رفع نمود. بخش محوری این حرکت جسورانه و از خود گذشتکی و انقلابی، سران رژیم جمهوری اسلامی را غافلگیر و کیش و مات کرد. این حرکت برحق و توده ای، سیلی بزرگی بود به صورت سران حکومت زده شد. آنان را متوجه کرد که این اعتراصات جدی است و شوخی بردار نیست. از این جهت در کنار سرکوب شدید به فریب و نیرنگ گسترده نیز روی آورده اند.

بلافاصله همه شان به تکاپو و التماس کردن و اوانس دادن افتادند تا بلکه بتوانند از زیر تیغ و قهر انقلابی و خروشان معترضان نجات پیدا کنند، تا بلکه بدین شیوه بتوانند کمر خود را راست کنند و به حاکمتیت ۴٠ سال جنایتشان ادامه بدهند. درهنگام اعتراضات جوانان و مردم خشمگین ازاین رژیم سر تا پا فاسد ، روحانی شیاد و آدمکش ودروغگو و عوامفریب گفت اعتراضات حق مردم است و گفت سران حکومت باید گوشها را باز کنند و بشنوند . بدون اینکه این اخوند عوام فریب و شیاد غم به ابرویش بیاورد و یا اشاره کند که ما ٢۶ نفر را از معترضان کشته ایم و پنج هزار نفر را دستگیر کرده ایم. بی شرمانه دم از اعتراضات و حقوق شهروندی میزند. بعد از چند روز خامنه ای هم در سخنانی تا حدودی به کم و کاستی ها اشاره کردند و گفتندکه باید دولت به کم و کاستیها توجه بیشتر کند، و البته گفتند خارجیها پشت این حرکتها است .

در ادامه این تحولات که موقعیت “نظام” با خطر روبرو گردید شاخه های مختلف بورژوازی از درون حاکمیت تا بیرون آن از هر سو به تکاپو افتادند که راه نجات کلیت رژیم و مسدود کردن خطر سرنگونی از پائین را مسدود کنند. بحث مضحک “رفراندوم ” از همینجا منشا گرفته است. از اینرو دو هفته پیش ١۵نفر از مهرهای جمهوری اسلامی که در تمام اعدامها و سر کوبها و دزدیها وجنایتهای جمهوری اسلامی در این چهل سال اگاه و دخیل بوده اند، به همراه تعداد دیگر ساده لوح و هم استراتژێک با اینها، بیانیه مشترکی امضا کرده اند. در این بیانیه آنها خواهان رفراندم با حضور سازمان ملل شان شده اند؟!، درست یک هفته پیش خامنه ای جنایتکار نیز گفت فساد دولتی همه گیر شده، از “مردم و خدا” معذرت خواهی کرد!. سوال این است چرا در جریان رویدادهای ٧ دیماه ٢۶ نفر از معترضین را کشتند؟ و پنج هزار نفر را اسیر و روانه بازداشتگاههای خود کردید؟ و علت اصلی مرگ مشکوک چهار نفر در زندان که درزیر شکنجه جانشان را از دست دادند چه بود؟ خامنه ای آدمکش باید این را هم بگوید اعتراضات جوانان و مردم معترض برحق بوده . با “عقب نشینی “قهرمانانه” نمیتواند نظامش را از بحران عبور دهد و دوباره کلاه سر مردم بگذارند، حداقل ما چنین اجازه ای را نخواهیم داد. به اقرار خودت حکومت عدل اسلامیتان در فساد غرق است، معترضین هم همین را گفته اند!

چند روز پیش هم دوباره روباه مکاره، روحانی شیاد، آمد و گفت مردم حق دارند طبق قانون اساسی رفراندم کنند و در همه تصمیمات باید مردم دخالت کنند و شخص من خواهان رفراندم هستم! . احمدی نژاد دلقک جنایتکار از چهرهای پوپولیست عوامفریب دیگر حاکمیت و یار دیرینه خامنه ای آدمکش نیز نامه ای برای خامنه ای نوشته و تقاضای برگذاری “انتخابات فوری و آزاد” و غیره کرده است. سوال اساسی اینجاست چرا همه سران حکومت جنایتکار یکی پس از دیگری از حق مردم و رفراندم و انتخابات آزاد و حقوق شهروندی و دهها حیله و عوامفریبی صحبت میکنند و با شتاب پا به میدان گذاشته اند؟ مگر اینها خود از بنیان گذاران و رهبران و مسولین درجه یک همین رژیم نیستند؟

به نظرم هدف اصلی و اول اینها این است که حکومت را از این بحران پیش آمده که کلیت نظام جمهوری اسلامی را در بر گرفته است را نجات و عبور دهند. شگردهای که همواره سران جمهوری اسلامی از روز اول تا امروز سر آن اختلاف واقعی داشته اند و امروز نیز با آن اختلافات هدف همه شان نڤات کلیت نظام از سرنگونی و عبور از نفرت اجتماعی است. اینها به هیچ عنوان در فکر معیشت، امنیت و آزادیهای مردم زحمتکش نبوده و نیستند چرا که خود بانی چنین شرایطی هستند. و دوم اینکه خودشان هم میدانند که ماهیت و عملکرد شان برای اکثر جامعه روشن شده است و تاریخ مصرفشان تمام شده است . سوم اینکه یک مسئله مهم دیگر را باید در نظر گرفت، اینکه اکثریت مردم یعنی کارگران زنان و جوانان و محرومان جامعه و آزادیخواهان و برابری طلبان و انسانهای اگاه و مدرن و تحصیل کرده این رژیم را نمیخواهند و ماهیت این رژیم برایشان روشن شده ومیدانند این رژیم قابل اصلاح نیست. همه آنها امتحان پس داده اند .اکثریت مردم میدانند این رژیم از خامنه ای تا روحانی واحمدی نژاد و قاسم سلیمانی و جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران و اخوندهای مفت خور دیگر همه وهمه سر تا پای وجودشان، دروغگویی و دزدی و آدمکشی قاطی خون و رگشان شده و بخشی از هویت کثیفشان شده است و هیچ علاجی هم ندارد. زنان و کارگران و انسانهای شرافتمند میدانند تا این رژیم به حیات نگین خودش ادامه دهد هیچ تغییر وتحولات مثبتی به نفع زندگی و رفا و آسایش و حرمت و کرامت این مردم بوجود نمیآورد. راه حل و هدف کارگران و زنان سرنگونی کلیت نظام جمهوری اسلامی میباشد.

از اینرو طرح رفراندم نه فقط از زبان امثال روحانی و احمدی نژاد که از زبان اپوزسیون رانده شده درون حاکمیت و از زبان ١۵ چهره بی ربط به مبارزه آزادیخواهانه در ایران دقیقا همان تلاشهای هستند برای نجات دادن کلیت رژیم، به هدف گرفتن امتیاز جناحی از همدیگر، و ایجاد توهم و پخش فضای ضد انقلابی در درون جامعهم که به جای مبارزه و اعتراض و انقلاب و سرنگونی، دوباره در فکر اصلاح و انتخاب بین بد و بدتر ها باشند. این شنیعترین شگردی است که باید مورد انزجار هر انسانی قرار بگیرد که ارزوی دست یافتن به آزادی و برابری و پایان دادن به حاکمیت مملو از جنایت و کشتار و فساد چهل ساله جمهوری اسلامی را دارد. هدف رفراندومچیهای بیرون حکومت هیچ تفاوتی با هدف بخشی از پیگره خود نظام فاسد اسلامی ندارد و باید این پروژه و حامیانش از جانب جامعه طرد شوند!

حزب سوسیالیست انقلابی ایران از طبقه کارگر و رهبران کارگری ، زنان و جوانان ، آزادیخواهان و برابری طلبان و انسانهای شرافتمند و تشنه آزادی میخواهد دست در دست هم بگذارند و با اتحاد و همبستگی و انتخاب سیاست و حزب درست و داشتن نقشه روشن هر چه زودتر از دست این رژیم نکبت نجات پیدا کنیم. باید بدون چون و چرا کلیت این نظام را سر نگونش کرد و به عمرش پایانی داد.

حزب سوسیالیست انقلابی ازشما انتظار دارد با دید باز و روشن و با تامین صف مستقل طبقاتی خود حرکت کنید. مواظب باشید جناحها و شخصیتهای جانی جمهوری اسلامی، ناسیونالیستهای ایرانی وسلطنت طلبهای امتحان پس داده ، جبهه ملی ها، مجاهدین خلق و ناسیونالیستهای کورد و ترک و فارس و قوم پرستان، و هیاهوی رادیوی بی بی سی ودیگر مدیای غربی و امریکا، شما ستم دیدگان را به نیروی خودشان تبدیل نکنند. آنهایی که اشاره کردم به منافع ما کارگران و زنان ستمدیده هیچ ربطی ندارند و در آینده هم نخواهند داشت. همه آنها در جبهه استبداد، سرکوب، زندان،، نابرابری، و سرکوب آزادی واقعی کارگران و زنان و اکثریت جامعه قرار دارند. خنگ آنها با هم جنگ درون خوانوادگی است نه جنگ آزادی علیه استبداد، ظلم ، خرافه ، اسلام، و سرمایه داری!

راه نجات ما مبارزه برای استقرار یک حکومت سوسیالیستی و کارگری است. در نظام سوسیالیسی همه انسانها از زن و مرد همه برابر و آزاد خواهند بود و امنیت و رفا و خوشبختی و شراکت برابر در اداره کشور و جامعه متعلق به همه خواهد بود! این شعار نیست، یک حقیقت است!
مرگ بر جمهوری اسلامی! زنده باد آزادی برابری حکومت کارگری

منبع: نشریه شماره ٣٧ سوسیالیسم امروز
www.simroz.org
۵ اسفند ١٣٩۶
٢۴-٢-٢٠١٨