سرنگونی از راه انقلابی شعار ماست!

سرنگونی از راه انقلابی شعار ماست!
علیه پیروان رفراندوم مشروعیت بخشیدن مجدد به رژیم متحد شویم !

شتاب تحولات و رویدادهای سیاسی و اجتماعی درماهها و روزهای اخیر درایران و تشدید سرکوب وخشونت برعلیه معترضان حکومتی، در کنار شگردهای عوامفریبانه بخشی از حاکمیت و اپوزسیون بورژوائی وظایف بسی سنگین تری را بر دوش مبارزین سیاسی و کمونیست و طرفداران سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را در چنین روزهایی قرار داده است. و امروز وقت آن رسیده است که در یک زاویه دیگر و با گفتمان تنها و تنها سرنگونی و متکی به سیاست و آرمان سوسیالیستی ، خود را برای سرنگونی این نظام آماده کنیم و مقدمات مستحکم و ابزارهای ضروری سرنگونی متکی به خودمان را در نه حرف و تبلیغات که در میدان واقعی نبرد فراهم بسازیم .
روزهای پیش رو، روزهای ارزیابی کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران با همه دارو دسته و پسوند و بدون پسوند، توسط کارگران و جوانان و زنان انقلابی و لایههای مترقی دیگرجامعه ایران خواهد بود و آرام آرام تبعات این ارزیابی صدرصدمنفی ازعمرچهل ساله یک مشت جنایتکار فاسد و بی خاصیت، در مبارزات کارگری ، اجتماعی ، بار دیگر و در شیوه دیگرخود را بروز خواهد کرد.
در این شیوه از مبارزه مردم و جوانان انقلابی که آنها را هر روز در مراکز کار و خیابانها می یابیم ، اعتمادی به انسانهایی نیست که صرفا بقای رژیم جمهوری اسلامی را از راه رفراندوم و یا رد شدن از آخرین امیدهای ماندگاری این حکومت سر تا پا جهل و خرافه را از سر می پرورانند.
همگی این دسته از طرفداران رفراندوم برای ماندگاری نظام جمهوری اسلامی که خود را طرفداران “انتخاب آزاد” در ایران معرفی میکنند و مشغول نامه نگاری به اربابان خود و سازمان کشکی چون سازمان ملل متحد هستند. خود از بنیان گذاران چنین حاکمیت کثیفی هستند که امروز نقاب بر صورت خود کرده اند و در چهرهای معصوم چون دمکراسی و آزادی ظاهر میشوند. این جنابان نماینده یک سیستم ضد بشری و یک سیستم کاملا ضد دمکراسی هستند و تنها رفراندوم را در صورت تغیر چهرهای حکومتی برای آینده ایران میبینند و نوع نظام و سیستم و قانون اساسی برای تغیر در آینده ایران برای آنها ملاک نیست. آنها روزی روزگاری هر کدام یا سابقه کار در ارگانهای حکومتی را داشتند و یا در ساده ترین شیوه میتوان گفت از لحاظ سیاسی در بهترین حالت در طیف اصلاح طلبان حکومتی به شمار می آمدند، پس راحت میتوان گفت که آنها امتحان خود را پس داده اند و در هیچ فرصت دیگری جایی در ایران و در آینده آن نخواهند داشت . اکثر اینها خود شریک جرم و باید در یک دادگاه عادلانه همراه دیگر سران حکومت دادگاهی شوند .
در این میان احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور سابق که خود نیز پرونده درخشانی از دوران ریاست جمهوری خود ندارد و از افراد مورد تائید شخص خامنه ای نیز بودند ، ادعای “انتخاب آزاد” در ایران رادارد و خواهان رفراندوم و انتخاب مجدد ریاست جمهوری و مجلس و قوه قضایه را دارد . اعلام چنین موضوعی از طرف شخص احمدی نژاد در چنین روزهایی مضحکه تر از بیانیه پانزده نفرطرفدار رفراندوم در ایران است .
احمدی نژاد را همگان میشناسند. یک بسیجی کشته و مرده نظام ولایت فقیه و از فدائیان امام وازسرکوبگران اصلی اعتراضات در دوران ریاست خود بود . در دولت ایشان ، ایران جزوسومین زندان روزنامه نگاران درسراسرجهان بود. کشت و کشتارو زندانی کردن روزنامه نگاران و شکستن قلم روشنفکران و فرار مغزها در دوران او اتفاق افتاد .
محمود احمدی نژاد با چنین حرکت و نامه نگاریهایی نمی تواند برای خودو گذشته خود پاکانه کند و عمر تازه ای برای جمهوری اسلامی بخرد و در چهره و شخصیت دیگرو با نقاب دیگر ظاهر شود . ایشان چه درحال و چه در گذشته نماینده حکومت سرکوبگری بوده و هستند که فقرو فلاکت و سیه روزی را برای طبقه کارگر ایران و توده های زحمتکش به ارمغان آورده است .
احمدی نژاد و طرفداران رفراندوم در ایران ، قاتل دهها هزار نفر از مردم ایران اند. آنها نماینده رژیمی هستند که در پرونده چهل ساله خود اعدام و سنگسار و شکنجه را دارد. آنها مسئول کشتارهای سیاسی و نسل کشی گسترده در سال های ۶۰ و ۶۱، قتل عام چند هزار نفر از زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و برپائی گورهای دسته جمعی اند. آنها نماینده ولایت فقیهی هستند که آپارتاید جنسی و اعمال خشونت هر روزه علیه زنان را در پرونده خود دارند. احمدی نژاد در دوران ریاست خود به روشنی ثابت کرد که ضد طبقه کارگر ایران است و حکومت پشتیبانش از رهبر گرفته تا تمام سران ریزو درشتش ضد طبقه کارگرند و به دفعات اعتراضات کارگری را با هم به خون کشیده اندو رهبران کارگری را دستگیر و شکنجه کرده و به اذیت و آزار آنها پرداخته اند. در دوران ریاست جناب احمدی نژاد جوانان از ابتدائی ترین حقوق و آزادیها محروم بودند و امیال آنها با وحشیانه ترین مجازاتهای اسلامی نظیر شلاق پاسخ داده میشد. آدم ربایی و دهها ترور در خارج از مرزهای ایران در پرونده آنهاثبت شده است.
احمدی نژاد و دیگر پیروان رفراندوم که بیشرمانه مردم را از انقلاب میترسانند و خواهان گذر کردن جمهوری اسلامی از بحران موجود هستند و در تلاشند تا برای جمهوری اسلامی عمر تازه بخرند، نمایندگان مردم نیستند بلکه مجرم و جانی و باید افشا و طرد شوند.
هیچ نهاد و ارگان و یا سازمانی که خود را در جبهه سرنگونی طلب می بیند و مدافع حقوق انسان هستند نباید به آنها رسمیت بدهند و آنها را در جبهه ساختار شکننان معرفی کنند و نباید در هیچ شرایطی به آنها مشروعیت بخشند .
نظام فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی کارش به جاییرسیده که شیشه عمر آن در دستان توده های مردم و طبقه کارگر ایران است . و بدون شک روزی طبقه کارگر مردم آزادیخواه به جان آمده این شیشه را خواهند شکست و این رژیم را همچون رژیم پهلوی جنایتکار سرنگون خواهند کرد . شکی در آن نیست که جامعه خود را از شر این نظام و سیاستهای جنایتکارانه آن رها میسازند . و اما تنها راه رهایی واقعی از چنگ این رژیم فاسد، همانا به میدان آمدن تمام طبقه کارگر ایران و مردم آگاه به منافع خویش و جنبشهای رادیکال و سوسیالیستی است. آن روز دور نیست و خواهد آمد و دیگر مردم نه احتیاجی به رفراندوم دارند و نه پیروان چنین ایده مضحکه ای.
منبع: نشریه شماره ٣٧ سوسیالیسم امروز
www.simroz.org
۵ اسفند ١٣٩۶
٢۴-٢-٢٠١٨