زنده باد روز جهانی زن!

زنده باد روز جهانی زن!

اولین مراسم روز زن در تاریخ ٢٨ فوریه سال ١٩٠٩ در نیویورک برگزار شد. این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا، برای یاد بود اعتصاب ” اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک ” در سال ١٩٠٨ سازمان یافت.

امروز میلیون ها زن زیر فشار ستم جنسی و بنام این که دختر بدنیا آمده اند و زیر دست حکومت فاشیستی پدران،برادران وحتی مردان قوم و خیش تا روزی که ازدواج می کنند یا بزورازدواج داده می شوند ادامه دارد، و فردا زیر دست شوهر و کل خانواده شوهر به زندگی، زنده بمان و نمیر خودشان ادامه می دهند.

زیاد دور نرویم و حتی احتیاجی نیست که به گذشته برگردیم که نمونه های وحشیگری و ستمگری برزنان و دختران را بشماریم. قبل از هر چیز ستم قابل شمارش نیست و نمی تواند باشد، اما امروز در کشور هائی که در آن اکثریت مردمان آن در فقیری بسر می برند و حکومت ها آن ها را در فقیری نگاه می دارند، بیشترین ظلم و ستم بنا به گفته آنها به اسم آداب و رسوم و فرهنگ جامعه و خرافات مذهبی بر گردن زنان زنجیر کلفتی انداخته اند که اسمش شرف است، و این شرف مرد است که لطمه می خورد وقتی زن از خانه بیرون بیاید و جلوی خانه اشان را جارو بزند. “مرد باید در خانه باشد، آنوقت زن یا دختران خانه می توانند در جلو خانه اشان مشغول کار و زحمت کشیدن باشند ” .

حرف زدن با مردان دیگر حق زن نیست، مشورت با فامیل حق زن نیست.ملاقات خانواده باید با اجازه مرد باشد. حتی برای رفتن و سر دادن به خانواده خودشان، مردان باید همراه آنها مثل “سگ نگهبان” با آنها باشند که خدای نکرده در طول راه مرد دیگری نظر بد به آنها بیاندازند یا آنها نظر بدی به مردان دیگر.

وظیفه زن سکس داشتند با همسر نالایق و بچه برای آنها درست کردن است. وظیفه زن بنا به شرع اسلام و حتی مسیحیت و دین های دیگر، خانه داری، بچه بدنیا آوردن و خدمت کردن به مرد است. وظیفه زن وقتی مرد به بیرون از خانه می رود تمیز کردن خانه بعنوان یک کلفت، بچه داری و غذا آماده کردن برای مردان خانه است که در بعضی موارد پسران ١١،١٢ و به بالا تر سن تصمیم گیرنده بر سر مادر و خواهرانشان هستند تا وقتی پدر به خانه برمی گردد. این فرهنگ و آداب و رسوم مذهبی را از بچه گی به دختران و پسران خانه می آموزند که پسران بالا دست دختران هستند و دختران فقط باید از جنسیت مرد بعنوان ساحبان خود به آنها خدمت بکنند، یعنی تا آخر عمر زیر دست مردان باشند و حق هیچ اعتراضی را نیز نمیتوانند در چنین شرایطی داشته باشند،ندارند.

متاسفانه خشونت در خانه ها و بیرون از خانه، یعنی در خود جامعه بر زنان و دختران به وحشی ترین شیوها هر روز بازتولید می شود و در کشورهای فقیر نشین و زیر سلطه مذهب این مشکل اساسی تا وقتی ما انسان های زنده ساکت باشیم ادامه خواهد داشت. یک مشاهده کوتاه: دختران و زنان حق ندارند بدون یک سرپرست یعنی  یک جنسیت بالا دست (مرد) یا پسران فامیل  از خانه بیرون بیایند. کافی است زن خانه نشین غذا را تا سروقت آمدن مرد، شوهر به خانه  آماده نکرده باشد. اولین حرکت مرد آمدن با شلاق و یا فهش بطرف همسرش است و شروع می کند به بد و بیرا گفتن و فحاشی کردن که چرا غذا روی میز نیست وقتی او ٨-٩ ساعت کار کرده و به قول شوهر زحمت کشیده و نان خانه را تهیه کرده است. آدم فکر می کند که همسر،زن خانه ٨-٩ ساعت مشغول استراحت کردن بوده و کل وقت روز را در خوشی گذرانده است. آدم فکر می کند که نگاه داری بچه ها، غذا تهیه کردن برای آنها، لباس شتن ها،خانه تمیز کردن های هرروزه و بدون وقفه،بچه ها را به مدرسه فرستادن و تحویل گرفتن و بزرگ کردن آنها،  بزرگ کردن بچها ها با باد هوا به جلو می رود.

امروز بعد از صدها سال مبارزه زنان و مردان مبارز کمونیست و سوسیالیست در کشورهای اروپایی  توانسته اند به خیلی چیز ها دسترسی داشته باشند. حتی در همین  جامعه بورژوازی بتوانند در پارلمان ها نمایندگی مردم  که نه، بلکه نمایندگی جامعه سرمایه داری باشند. چون مردم” حق” دارند ۴ سال یک بار به کسی که شاید کمی با نظرات آنها نزدیکی دارد رای بدهند، و  تا حدی پیشرفت دیده میشود. اما در این جوامع نیز زن هنوز حق برابری کامل با مرد یا در محل کار و غیره ندارد. تا جامعه کاپیتالیستی باشد، حقوق برابر در ازاء کار برابر فعلا نمی تواند قابل بحث باشد. حق مرخصی دوران حاملگی و دوران بعد از زایمان که البته مردان نیز در این دوران می توانند و حق دارند که مرخصی بگیرند، که می گیرند، که با بچها های تازه بدنیا آمده باشند را زنان بدست آورده اند. حق سقط جنین خوشبختانه خیلی پیشرفت کرده، یعنی زنان حق دارند که تا دوران ١٢ هفتگی به عمل سقط جنین دست بزنند یا نزنند. فراموش نکنیم که مسیحیت هنوز در بخشی در جامعه نفوز دارد و بیشترین کمک مالی را دولت به کلیسا ها از مالیات مردم به آنها پرداخت می کند. مالیاتی که دولت می گوید برای رفاه جامعه است، که برای رفاه نیست، بلکه برای ارتش،پلیس و بمب هایی که بر سر مردم عراق،افغانستان،سوریه و یمن و غیره می افتد و سرمایه گذاری های کلان در کشورهای مختلف مثل کشورهای ویران شده در جنگ و کشور هایی که قرار است در آینده بجنگ کشیده بشوند و ویران بشوند.

بلحاظ مذهبی  خوشبختانه اکثریت زنان و دختران  و پسران اسکاندیناوی، و اروپا، مذهبی نیستند. بلحاظ فرهنگی و اجتماعی مردم خیلی پیشرفت کرده اند که البته مسله اقتصادی  بعد از سال ها مبارزه در این کشورها بزرگ ترین تاثیر را بر روی زندگی مردم داشته است. رئیس جمهور زن،وزیر کشور زن،رئیس پلیس،وزیر خارجه زن و غیره را داریم که متاسفانه در خدمت جامعه سرمایه داری و برای جامعه سرمایه داری کار می کنند، و اکثریت آنها می گویند که فمنیست هستند.

در کشورهایی که ما می شناسیم و در آن بدنیا آمده ایم. زن یک کالا است که همه می توانند بخرند و از آن استفاده بکنند، و یا در خیابان ها بجرم نگاه کردن به یک پسر یا سکس داشتن با یک پسر سنگسار می شوند و خیلی ها تماشاچی می شوند و خیلی وقت ها در آن مراسم های ضد انسانی و در آن وحشیگری شرکت دارند. زنان و دختران بجرم بی حجابی شلاق می خورند، کتک کاری می شوند حتی در خیابان ها و هیچ کس  دخالتی نمی کند و فقط تماشاچی هستند. دختران سوزانده می شوند، به دار آویخته می شوند.مردان  یا زنان مذهبی  وقتی که جنایت ختنه  دختران را آنجام میدهند اسم آنرا وظیفه مذهب و پرهیز از خطای زن جار میزنند. این وحشی گری هنوز سرنوشت صدها هزار دختر خردسال را رقم میزند.

در ایران تا دیروز سنگسار زنانی که هیچ احترامی برای فرهنگ و آداب و رسوم مذهبی و مردسالاری نداشتند مد روز جمهوری اسلامی ایران بود. امروز زندانی کردن،شکنجه و اعدام  زنان و دخترانی که حجاب هایشان را  از خیابان انقلاب گرفته تا کل کشور پائین می آورند مد است و مردم بی لیاقت حاضر در صحنه نیز فقط تاماشاچی این وحشی گری جمهوری اسلامی هستند. آیا واقعا نمی شود، که باید بشود، ٣٠٠ تماشاچی یک دختر که با قهرمانی به مبارزه با جمهوری اسلامی و حجاب و برای آزادی حجابش را پائین می آورد  دفاع کنند و یک ماشین پلیس یا گشت ارشاد و سپاه پاسداران را آتش بزنند؟ باید آتش بزنند. مردم برای نان مبارزه می کنند  که باید مبارزه بکنیم، تا وقتی این رژیم ضد انسان را بزیر بکشیم وآزادی و برابری را پیاده کنیم. کسانی از دختر خیابانی که بنظر من شجاعانه ترین حرکت امروز مبارزه با مذهب را نمایندگی می کند هیچ دفاعی نمی کنند و تماشاچی هستند و فیلم می گیرند، اقدامی مناسب اما بسیار ناکافی.

در ایران،افغانستان،پاکستان و غیره اسید پاشی و جنایت آفرینی علیه زنان و دختران خردسال از جانب حاکمیت و مزدوران وحشی جیره خوار اسلامی هر روز رخ می دهد و متاسفانه تا وقتی نظام حاکم  اسلامی و مرد سالار باشد، تا زمانی به اعتقادات و آداب و رسوم مذهبی و ناسیونالیستی مجهز باشند این حرکتهای غیر انسانی ادامه خواهد داشت. این جا نمی شود در مورد حقوق برابر یا  رفتار برابری با این کثاف کاران حرف زد بلکه باید سرنگونشان کرد و به یک جامعه آزاد،برابر و رفاه انسانی رسید، یعنی یک جامعه سوسیالیستی و کمونیستی که در آن کلیه شئونات مذهبی و ضد زن  نیز از بین خواهد رفت.

زنان و مردان مبارز و کمونیست !

کارگران و زحمتکشان مبارز و کمونیست،  حزب سوسیالیست انقلابی ایران را بدست بگیرید تا بتوانیم در مبارزه خودمان برای آزادی، برابری، حکومت کارگری و رفاه انسان به پیروزی برسیم. تا بتوانیم به استثمار انسان بدست انسان خاتمه بدهیم. تا بتوانیم نظام های ضد زن اسلامی و سرمایه داری را سرنگون کنیم. بدون تشکل و تحزب ما به جایی نخواهیم رسید. متحد شویم و دست در دست هم به میدان بیایم تا بتوانیم  رژیم وحشی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان رژیم بربریت و جاهلیت و ضد آزادی زن، را  از سر راه برداریم و بر ویرانه های آن یک نظام ازاد، برابر و سوسیالیستی بر اساس برابری کامل زن و مرد، برابری کامل شهروندان، و لغو هر شکلی از ستم  و تبعیض بر حسب جنسیت، برقرار کنیم.

زنده باد روز جهانی زنان مبارزو کارگر و کمونیست!

  منبع: نشریه شماره ٣٧ سوسیالیسم امروز

www.simroz.org

۵ اسفند ١٣٩۶

٢۴-٢-٢٠١٨