اعتصابات عمومى و سراسرى ترى لازم است

مظفر محمدی

حدود یک هفته به اعتصاب معلمان در روزهای ۴ و ۵ اسفند باقی مانده است. تا کنون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که بودجه ای در اختیار ندارد و بنا بر این او از زیر بار مسئولیت جواب به خواست معلمان از پیشی طفره رفته است.

دولت احمدی نژاد برای فریب حقوق بگیران ادعا می کند که افزایش حقوقی معادل ٢٠ تا ٣٠ درصد برای کارکنان دولت در بودجه ٨٨ پیش بینی کرده،  اما این افزایش را به تصویب لایحه هدفمند سازی یارانه ها مشروط کرده است. با طرح حذف یارانه ها و خدمات دولتی، همزمان قیمت سوخت و انرژی   را قرار است تا میزان سرسام آوری گران کنند که در نتیجه آن فشار بی سابقه ای بر کارگران و زحمتکشان و معلمان و حقوق بگیران جزء وارد  می آورد.
پروژه پرداخت نقدی یارانه ها هم تا آمده آب رفته و از ماهانه ٧٠ هزار تومان به ٢٠ هزار تومان کاهش یافته و به این ترتیب در عمل،  بنا به گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس اسلامی، حقوق و مزایاى کارکنان در ردیف دستمزدها هیچ افزایشى نخواهد یافت. با این حساب می بینیم که تعرض دولت و سرمایه داران به سفره کارگران و معلمان و زحمتکشان جامعه فلاکت بی سابقه ای را به طبقات و اقشار مزد بگیر و فرودست جامعه تحمیل کرده است. ابعاد گرانی و تورم و گرسنگی و فقر روز بروز سرعت افسارگسیخته تری بخود می گیرد.
جلو این موج تعرض و تحمیل زندگی فلاکت بار را با مبارزات صنفی و حتی سراسری یک صنف مانند معلمان نمیتوان گرفت. هم اکنون و همزمان با معلمان، اعتراضات کارگری برای افزایش دستمزدها متناسب با نرخ تورم درجریان است.  میتوان و باید این مبارزات را در مخالفت با حذف یارانه ها و خدمات عمومی، گران کردن نرخ سوخت و انرژی و تورم و دستمزد ناچیز کارگران و حقوق بگیران جنبه عمومی و سراسری تری داد.
جامعه ایران باید یک پارچه و سراسری به جنگ  فشار و تعرض دولت به سطح معیشت مردم برود.
اعتصاب سراسری معلمان میتواند نقطه آغاز اعتراض و مبارزه عمومی و سراسری تر درجامعه باشد. در این جنگ و جدال اجتماعی و سرنوشت ساز طبقه کارگر نقش پیشتاز و موثر و تعیین کننده ای دارد. مبارزه برای افزایش دستمزدها از اهمیت زیادی برخوردار است اما اگر این مبارزه با اعتراض عمومی و سراسری تر همه زحمتکشان جامعه علیه تورم و گرانی و علیه حذف یارانه ها و … همراه نباشد عملا افزایش  دستمزدی هم اگر حاصل شود، در مقابل گرانی و تورم سرسام آ‌ور مطلقا نا چیز و بی تاثیر خواهد بود.
  برای مثال حذف سوبسیدها و رهاسازی قیمت ها ازجمله همین یک فقره گران شدن قیمت سوخت (نفت و بنزین و گازوئیل) و برق حدود یک سوم از درآمدها راخواهد بلعید. در نتیجه اگر دستمزد کارگران و حقوق بگیران هم ٣٠ درصد افزایش یابد هنوز هیچی به درآمد آنها اضافه نشده است.
قیمت ها را بشدت بالا می برند, آشکارا به جیب اقشار و طبقات زحمتکش مردم به نام "هدفمندسازی یارانه ها" دستبرد می زنند و دستمزدها را هم افزایش نمی دهند. با چنین برنامه ای که دولت برای حمله به سطح ناچیز کنونی معیشت مردم تدارک دیده است، جز اعتراضات  و اعتصابات عمومی و گسترده و هماهنگ  و سراسری طبقه کارگر و همه زحمتکشان جامعه راهی باقی نمانده است.

mozafar.mohamadi@gmail.com
mozafgarmohamadi.com