شب چو خاموش شود وقت براندازی توست‎

شب چو خاموش شود وقت براندازی توست‎

شب چو خاموش شود وقت براندازی توست
شعله بر دست من و حمله به سامانهء توست
مردمان جمع بمیدان همین شهر پر از عمامه
نبض پر نکبت آخوند همه حمله به کاشانهء توست
خون این کشور ما لخته بدستان تو و قرآنت…
هر فاشیستی سر تعظیم به بیراههء توست
پرچم روز رهائی بکف سرخ فلک می چرخد
کارگر بازگرسنه تن او زخمی بیرحمی توست
موج بیزاری زن لچک و چادر و حجابت اسلام
تخم ها میشکفد شهر پر از پرچم آزادهء توست
دست دانشکده و مدرسه و کارگران قلابند
آتش شعله اخگر همه بر مسجد و فیضیهء توست
غزل شماره ۹۸

نوید اخگر ۳۰ ژانویه ۲۰۱۸ سوئد استکهلم

https://www.facebook.com/nawid.akhgar