درجواب به خانم یلنا پاناماریوا

کولپسcollapse
د رجواب به خانم یلنا پاناماریوا

از همان روز اول آن پایان، از کلمۀ کولپس در انگلیسی استفاده شد. و کولپس کلمه ای با
وسعت معنای بسیار، به درستی بکار گرفته شده است. که سقوط ، اضمحلال ، زوال، فروپاشی ، و
فروریختن جزو نیم صفحه معانی آن، در دیکشنری های مختلف است.
و این که چه کسی کدام معنا را در فارسی برای کلمه کولپس بر می گزیند از تلخی زهر به هیچ وجه
نمی کاهد.
مهم این است که عظیم ترین فاجعه در تاریخ حیات انسان، با نام فروپاشی، تجزیه، یا محوشدن
از روی نقشه، روی داده است.
با توجه به این که، ما امروز دیگر، به خوبی، به معنای کلمۀ ” توجیه” واقفیم !
حال تقصیر چه کسی است ، این سئوالیست که من در مقابل شکست هایم همواره از خود می پرسم.
و نهایتا همیشه خودم را مقصر اصلی می یابم.
ما که نمی توانیم از حضرات امپریالیست ها، توقع داشته باشیم به ما لطف کرده و بگذارند که تا ما
سرنگونشان کنیم !
خوب پس اگر ما در هر جای دنیا ، پا در راه مبارزه برای عدالت اجتماعی می گذاریم، باید یادمان
باشد که دست از” من ” شسته و به “ما یی” پیوسته ایم. و به راه بی بازگشتی پای گذارده ایم
و نمی توانی در میان راه، تصمیم به پذیرایی از خود بجای جمع بگیریم.
یعنی انتخاب ارجحیت دادن به جمع بر خود ، ما را در مقابل تمام خود خواهی ها ، دزدی ها و فساد و
مال اندوزی ها باید بیمه کند.
این همه میلیونر ها ، مافیا، و فساد ی که بعد از فروپاشی در اتحاد جماهیر شوروی یکجا فوران
کرد ند، از کرۀ مریخ که نیامده بودند . همانجا نشو نما کرده بودند. و انتخاب نفرت انگیز ترین خائنین
تاریخ ، یلتسین و گورباچف در عالی ترین مقام های حزبی ، همانا نماد انحرافات ریشه ای در حزب ،
از گذشته های دور بوده است.
پس بیاییم صادقانه دست از توجیه برداریم و از مقصر دانستن امپریالیسم به عنوان فاکتوراصلی، در
به قول شما تجزیۀ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی،
بگذریم ودر پی اصلاح خود باشیم و همواره بدانیم که امپر یالیسم ذاتا مدافع منافع یک در صد است
و بس. خواستن چیزی بغیر از ذات یک موجود از آن ، به واقع مبین ضعف شدید فکری ما در دیدن
واقعییت هاست.
امپریالیسم برای حفاظت از نظام سرمایه، این همه تسلیحات در جهان بکار گرفته و تجهیزات هزار
بعدی خود را همواره بروز می کند. بر شمردن فتنه های آن ، البته بسیار مفید است ولی اشاره به
درجۀ دوم بودن آن ، نیز الزامی است.
این ماییم که باید صادقانه ضعف های خود را دیده و خود را از چنگ آن نجات دهیم. انتقاد ز خود
محور موجویت ماست.
ما بودیم که قدر این انقلابی که ثمرۀ آن همه جان فشانی بود ندانستیم و آن را بر باد دادیم.
گر نهد معمار یک خشت کچ
تا ثریا میرود دیوار کج
از این رو ، خوب است که امروز ببینیم، که این دیوارفرو ریختۀ از کجی ، از کجی تازه، فرو نریخته
است. آنان که، آن روز خشت کج را دیدند و فریاد زدند، هشدار دادند ، چقدر باید از بی توجهی به
فریادها شان ، مظلومانه رنج برده باشند
وپیشا پیش برای امروزگریسته باشند

و می پیچد در هستی
صدای های های … گریه های من
برای آنچه که … داده ام بر باد
برای آنچه که ندانستم ارزشش
و با نادانی … محو کردم از هستی
و شد … یک خاطره
خاکستر… یک حسرت
که رفته است بر باد

و برای تنبیه خودم
اکنون … لازم است که
با صبوری…
تلخی این زهر را هر روز
هزار بار مزه مزه کنم
تا یک بار نه…
ای کاش… هزاران بار بمیرم در روز

و بیاموزم و بیاموزم
که هرگز… بلاهت خود
و حماقت خود را
به دشمن قسم خوردۀ خود
امپریالیسم
عودت ندهم

د رجواب به خانم یلنا پاناماریوا، در مقالۀ
مکانیسم های تجزیۀ اتحاد جماهیر شوروی و قاعدۀ دومینو-ترجمۀ ا. شیری

womens-power.farah-notash.com
www.farah-notash.com
Women’s Power