حزب حکمتیست و پاپوشدوزی

منصور فرزاد

از طرف دفتر سیاسی حزب حکمتیست در تاریخ ٢٩ ژانویه برابر با ۹ بهمن۱۳۸۷ نامه ای سرگشاده خطاب به فعالین  کومه له منتشر گردیده که در آن کومه له را متهم کرده که  " عنصر توده ای جدید در صفوف کومه له و در رهبری آن لانه کرده " ، که  " مستقیما مشغول پیشبرد نقشه پلیسی علیه فعالین کارگری و دانشجویی است." دراین نامه کوچکترین دلیل مستندی دال بر صحت اتهام بسیار زننده طرح شده یافت نمیشود و مجموعه ای ازاتهامات بطور اختیاری و بدون روشنگری پشت سر هم ردیف شده است . شیوه ای که دفتر سیاسی حکمتیست برای کنار زدن کومه له انتخاب کرده بشدت غیر سیاسی است. به بخشهائی از بیانیه توجه کنید:

 "تحت تاثیر این سیاست اتخاذ شده توسط تعدادی از کادرها و رهبری کومه له، امروز در کردستان تعدادی آدم شریف به فساد سیاسی و کار پلیسی علیه فعالین کارگری کشیده شده اند. در خارج کشور با گذاشتن عنوان کارگر روی کمیته های مامور فساد سیاسی آنرا به لجن کشیده اند. در اردوگاه تان در زرگویز نئوتوده ایسم را اشاعه و گسترش میدهند. برای بار اول در تاریخ سیاسی کومه له، اعتبار این جریان را پشت یک پروژه پلیسی برده و اسم آنرا هم به لجن کشیده اند."

" ما در این رابطه قبل از هر چیز به عنوان یک نیروی مسئول در اپوزسیون جمهوری اسلامی،پیوستن کومه له به جریان نئوتوده ای را به زیان کل اپوزیسیون و مردم ایران ارزیابی میکنیم و خود را در قبال آنها مسئول میدانیم. ما علیرغم هر اختلاف سیاسی با کومه له،پیوستن آنرا به جبهه ارتجاع و رسوخ عنصر پلیس و جاسوس در آن  را به حال کل اپوزیسیون جمهوری اسلامی سم میدانیم. ما خود را در قبال حفظ فضای سالم و غیر آلوده سیاسی در  درون اپوزیسیون مسئول می بینیم. هشدار ما به شما در قبال چنین آینده سیاهی است که در مقابل سازمان شما دهان باز کرده است." {تاکیدها ازمن است}

نامه سرگشاده اتهام زدن و لجن پراکنی را به اوج رسانده است. میگوید کومه له نئوتوده ایسم را تبلیغ و گسترش میدهد و به جبهه ارتجاع پیوسته ، عنصر پلیس و جاسوس در آن رسوخ کرده و تعدادی آدم شریف به فساد سیاسی و کار پلیسی علیه فعالین کارگری کشیده شده اند. چرا کومه له نئوتوده ایسم شده و به چه دلیلی و با استناد به کدام فاکتها به جبهه ارتجاع پیوسته، مشخص نیست و کوچکترین نشانه ای از   نقد، بحث سیاسی ، استدلال ، روشنگری و حقیقت جوئی در نامه یافت نمیشود . هدف آلوده کردن فضا، ایجاد شک و تردید نسبت به حزب کمونیست ایران در جامعه و صفوف آن حزب است.

آذر مدرسی از اعضای دفتر سیاسی این حزب در جواب به نوشته چند نفر ازاعضای حزب کمونیست ایران  در بخشی از نوشته خود " لطفا با افاضات " تئوریک" رد گم نکنید" به دفاع از نامه سرگشاده پرداخته که در آن  دوفرمان و یا دوحکم قطعی ( به فتوا بیشتر شبیه است) صادر کرده است. توجه کنید: " ما در نامه سرگشاده به فعالین کومه له خیلی روشن و ساده گفتته ایم سازمانتان ناسیونالیست باشد شرافتمندانه تر است تا شاخه سازمان اطلاعات در اپوزیسیون. گفتیم برای حفظ حرمت سازمانتان، برای دفاع از سازمانتان بعنوان یک سازمان سیاسی سیاست و روش و عمل نئوتوده ایسیتی را طرد کنید. خیلی روشن از آنها خواستیم از سیاسی ماندن سازمانشان دفاع کنند.."{تاکیدها ازمن است}

حتی با فرض قبول سیاست غلط برخی از فعالین کومه له ،کل تشکیلات کومه له را " شاخه سازمان اطلاعات در اپوزیسیون"  خواندن پاپوش دوزی  و بمنظور آلوده کردن فضاست . فراخوان " روش و عمل نئوتوده ایستی راطرد کنید" که برای مقابله با یک جریان سیاسی از طرف حزب حکمتیست انتخاب گردیده شیوه ی بشدت مبتذلی است که مقوله پردازی و اتهام را بجای روشنگری و استدلال جایگزین میکند. نتیجه ناگزیر چنین روشی سرکوب عقاید و جلوگیری از  دامن زدن به بحث سیاسی خواهد داد.  هدف نه نقد و روشن کردن حقایق بلکه از میدان بدر کردن مخالف با توسل به هر وسیله ای است . رهبری حزب حکمتیست این روش در مبارزه سیاسی را دردرون تشکیلات خود و در رابطه با مخالفین تمرین کرده و به سنت خود تبدیل نموده است وطبعا با همین روش و دیدگاه به جامعه و جریانات دیگر سیاسی برخورد میکند. جواب نقد سیاستها را با مقوله " اینها جن گیری سیاسی" است دادن و یا پلتیک زدن به رفقای مخالف درون تشکیلات و موارد بسیار دیگر تائیدی است بر حاکم شدن چنین روشی در بحثها و مبارزات سیاسی . نویسنده نامه سر گشاده ما با صدور فرمان، اتهام و پرتاب مکرر مقوله و با ارتکاب به راست ترین و زشت ترین شیوه در برخورد به حزبی دیگر ، ادعا میکند که میخواهد فضای سالم سیاسی را حفظ کند!!؟؟

 طبق نوشته آذر مدرسی دو گرایش در کومه له وجود دارد گرایش ناسیونالیستی و دیگری توده ایستی .آذر مدرسی گرایش توده ایستی را چنان خطرناک، ضد بشری میداند که حکم طرد این گرایش راصادر کرده است اگر طبق سنت دفتر سیاسی حکمتیست ها قبول کنیم که راه پس زدن و مبارزه با  یک گرایش سیاسی  دیگر مبارزه سیاسی نیست  بلکه حکم طرد کردن آن گرایش است آنوقت باید دید که  چه فرقی بین خط سیاسی توده ایستی با ناسیونالیسم وجود دارد که طرد شدن شامل گرایش ناسیونالیستی نشده است.  درسخنرانی کورش مدرسی در لندن و دو نوشته اخیر بسیار آگاهانه از حزب کمونیست ایران اسم برده نشده است . گرایش ناسیونالیستی درمقابل گرایش توده ای قابل قبولتر و بهتر قلمداد شده و ازطرف دیگ