آقای مذنبی، شما تنها نیستید!

 مصطفی یونسی 

مرگ نابهنگام زنده یاد ایرج عماد، نویسندهُ سکولار و ضد مذهب در شهر تورنتو، ضایعه ای برای همهُ انسانهایی بود که نوشته های ایشان انعکاس درک آنان از نقش مخرب و ضد بشری مذهب در زندگی امروز و آینده شان است. متآسفانه بدلیل مسافرت موفق نشدم برای ادای احترام به زحمات با ارزش اجتماعی اش در مراسم یادبود حضور یابم. همینجا لازم میدانم تسلیت خود را به خانواده و بستگان ایشان و همهُ انسانهایی که همرآی و همنظر وی بودند و هستند ابراز دارم.

اما در مورد مسئلهُ اصلی ای که هم در مراسم یادبود ایشان و هم در نوشتهُ اسد مذنبی، فعال سکولار و ضدمذهبی شهر تورنتو، انعکاس یافت لازم دیدم چند کلمه ای بنویسم. آقای مذنبی در نوشتهُ اخیرخود از تلاش آخوند ها در جریان مراسم یادبود و قبل از آن نیز برای اسلامی کردن مراسم و فضای آن گفته اند. ایشان بدرستی از شخصیت ضد مذهبی زنده یاد ایرج عماد دفاع کرده و علیه دخالت آخوندها و متآسفانه دعاخوانی نمایندهُ مجلس، دکتر مریدی، درد دل کرده اند. در آخر نیز به تهدیدات و توهینهایی که علیه وی راه انداخته اند اشاره کرده است.

موج وسیع و چند میلیونی مردمی که با حاکمیت قوانین اسلامی، با حاکمیت شلاق و سنگسار، اعدام و شکنجه، بی حقوقی کارگران و زنان و جوانان و فشارهای روزمره بر آنان، بی حقوقیهای اجتماعی و سیاسی، رشد فقر و فحشا و اعتیاد و دیگر نابسامانیهای اجتماعی، آشنایی کامل دارند، مردمی که خود شاهد و بعضآ قربانیان نمایندگان خدا در تهران و تبریز و شیراز و اصفهان وسنندج و آبادان و …بوده اند، قاعدتآ در فضای فعلی و نسبتآ ازاد در کشورهای فعلی محل زندگیشان خاموش نمیمانند. تلاش زنده یاد ایرج عماد یکی از این صداها از میان صدها هزار بود. این فریاد برآوردنها، از جانب رژیم اسلامی و ایادی و اعوانشان نیز بدون جواب نمانده است. رژیم اسلامی هزینه های بسیار هنگفتی برای راه انداختن و سازمان دادن جریانات مذهبی، مساجد و حسینیه ها و … در کشورهای مختلف از جمله کانادا اختصاص داده است. اگر تلاش و صدای حق طلبی و آزادیخواهی در داخل ایران تاکنون با اعدام و تیر خلاص و شکنجه روبرو بوده است، در خارج ایران هم با تلاش و فعالیت همین دستجات مذهبی روبرو شده است. ولی نه اعدام و نابود کردن فیزیکی انسانهای مبارزو آزاده در شکنجه گاههای ایران و نه فوت و دعا خوانی نمایندگان رژیم اسلامی در خارج موفق نشده اند که جلو رشد آگاهی و تلاش مردم در راه آزادی و برابری طلبی را بگیرد.

 آنچه در این میان مستلزم توجه و تآمل است این است که ما خیل وسیع مخالفین رژیم و قوانین اسلامی اش، ما مخالفین اعدام و سنگسار و شکنجه و اسید پاشی، ما مخالفین بی حقوقی زنان و تحقیر جوانان، ما مدافعان انسان و حرمت و زندگی اش چرا نباید صفی محکم و استوار و فعال در مقابل چنین گستاخی ای بسازیم، آیا نبایستی در دفاع از آزادگی و حرمت انسانی دست در دست هم بگذاریم و دیواری شکست و تسخیر ناپذیر علیه فعالیتهای رژیم اسلامی ای که خود از قربانیان آنیم بنا نهیم؟ رژیم اسلامی در ایران با تمام تلاش خود نتوانست و نخواهد توانست صدا و ندای حق طلبی را خاموش کند. ما هم نباید اجازه بدهیم در جایی که حکومت اسلامی قدرت اجرایی – قانونی ندارد و از امکان راه انداختن بساط اعدامهای خیابانی و سنگسار و شکنجه و اسید پاشی محروم است، عوامل آنان بتوانند سربلند کنند. نبایستی اجازه بدهیم صدای حق طلبی و عدالتخواهی دهها میلیون انسان که اسیر قانون و نیروهای پاسدارو بسیجی و نهی از منکر و … هستند، در هیچ جایی مورد تعرض قرار گیرد. ما انسانهای آزاده و حق طلب بایستی نیرویی متشکل و متعرض در مقابل چنین تعرضی بر شخصیت و حرمت ایرج عمادها بوجود بیاوریم که رژیم اسلامی جرات حضور در خارج را بخود ندهد. اگر آنان حسینیه و مسجد و … دارند چرا ما نبایستی مثلآ انجمن یا کانون سکولارهای مقیم تورنتو را داشته باشیم؟ چرا نبایستی کانون مبارزه برای "ممنوعیت اعدام" یا " حقوق برابر برای زن و مرد" در ایران را سازمان دهیم و فعال کنیم؟ اینها ممکن است. این اقدامات نیروهای وسیع ولی پراکندهُ امروز ما انسانهای معتقد به آزادگی و لائیک را میتواند به خاری در چشم دشمنان مردم تبدیل کند. موفقیت ما و صف دفاع از انسانیت و آزادگی، ممانعت از رشد و فعالیت نیروهای مدافع رژیم و قوانین اسلامی اش، در گرو بسیج و متشکل کردن چنین نیرویی ست.

ترس و نگرانی رژیم و حامیانش نه از جسم بیروح دوستان و عزیزان از دست رفته، بلکه از اندیشهُ والای انسانی ای ست که اینان کوشندهُ راه متحقق کردن آن بودند. اندیشه ای که نه تیر خلاصهای زندان اوین و نه فوت و دعای آخوند مستقر در تورنتو نتوانسته و هیچوقت نخواهد توانست قامت والای آن را به کرنش وادارد.

آقای مذنبی، حمایت و همراهی همهُ انسانهای آزاده و ضد اسلام و حکومتش، با شماست.

مصطفی یونسی

mysheno@yahoo.ca

۱۱ فوریه