مردم ایران مرعوب نخواهند شد

مردم ایران مرعوب نخواهند شد


جمهوری اسلامی نمیتواند با افزایش جنایت علیه زندانیان و مردم معترض، جامعه را مرعوب کند. در جریان اعتراضات اخیر هزاران نفر را بازداشت کردند. یکی از نمایندگان رژیم اسلامی در مجلس اعلام کرد ۳۷۰۰ نفر دستگیر شده اند. اگر چه آمار دستگیر شدگان از این هم بیشتر است اما همین رقم ابعاد توحش و نگرانی و ترس رژیم را عیانتر میکند.
مقامات رژیم اسلامی علاوه بر کشتن دهها نفر در جریان اعتراضات خیابانی اکنون با فروکش کردن اعتراضات میخواهند تجربه کهریزک را سراسری و از این طریق جامعه در حال جوش و خروش را مرعوب کنند. اما میلیونها مردمی که علیه جمهوری اسلامی اعتراض کردند و صدها هزار نفری که به خیابانها آمدند و شعار دادند جمهوری اسلامی را نمیخواهند، چیزی برای از دست دادن ندارند. این اعتراضات بر سر معیشت و منزلت شهروندان بوده و هست.
مردم تحت ستمی که معترض اند حقشان را میخواهند. حق معیشت، حق آزادی و رفاه و حق آینده ای امن و زندگی انسانی، اینها حقوق پایه ای هر شهروندی است. هیچ دیکتاتوری نمیتواند این میلیونها انسان را با زور سرکوب و قتل و کشتار وادار به سکوت کند. این غیر ممکن است. مردمی که محتاج نان شب شان هستند و با شعار نان، کار آزادی، آنرا فریاد زده اند، نمیتوانند گرسنگی بچه هایشان را مشاهده کنند و ساکت بشوند. در مملکتی که یک عده چپاولگر و دزد و عمامه به سر و سردار سپاه و… میلیارد میلیارد دزدی کرده و چپاول دارائیهای عمومی مردم به امر عادی و روزمره زندگی آنها تبدیل شده است، نمیتوانند جامعه را گرسنه نگهدارند و از آنها بخواهند ساکت باشند.
اما جمهوری اسلامی راه دیگری بجز سرکوب نمیشناسد و این سنت همیشگی را تا پایان عمرش تکرار خواهد کرد. مقامات بالای حکومت اسلامی به عینه دیدند که جامعه از کل جناحهای رژیم عبور کرده است و سوپاپ اطمینانهای اصلاح طلب و اعتدالگرا هم به همان سنتهای قدیمی خود بازگشتند و دست به دامن سپاه و بسیج و نیروهای نظامی شدند که جامعه را سرکوب کنند.
توده میلیونی مردم تحت ستم اگر چه با آزمون و خطا اکنون به این مرحله رسیده اند که کلیت این نظام باید برود. جناح خوب و بد ندارد همه آنها سرو ته یک کرباسند. سرکوبگر و فاسد و چپاولگرند. مردم اینها را میشناسند و نمیخواهند.
اما حاکمان اسلامی همانند پیشینیان خود با جنایت متولد شده و به آن خو گرفته اند. اعمال جنایت از سنتهای دیرین ۱۴۰۰ ساله آنها است. اکنون بیش از همیشه برای مردم روشن شده است که هیچکدام از این جناحها قابل اصلاح نیستند. رعشه مرگ حاکمان را لرزانده است. برای اینکه بمانند و به گسترش سرمایه اندوزی و دزدی و فساد ادامه بدهند میخواهند با کشتن زندانیان سیاسی در زندانها و زیر شکنجه بگویند هنوز توان اعمال جنایت و خونریزی را دارند. اما مردم به دلیل همین اعمال ضد انسانی آنها دست به اعتراض زده و میخواهند سرنگونشان کنند.
سران جمهوری اسلامی و جناحهای آن آشکارا در مقابل جامعه قرار گرفته اند. مردم در ابعاد میلیونی به میدان آمده و قصد سرنگون کردن آنها را فریاد میزند. این جدالی سرنوشت ساز و قطعی است. جدالی است طبقاتی که در تمام گوشه و زوایای زندگی میشود آنرا دید. در کارخانه و دانشگاه، در مدرسه و بیمارستان در خیابان و میادین شهر در هر کوی و برزنی ما شاهد این جدال به ابعاد کل ایران هستیم. این سرنوشت همه دیکتاتورها بوده است که ابتدا با رجز خوانی و خونریزی میکوشند عمر خود را بیمه کنند اما قدم به قدم به عجز و لابه میفتند. مردم میدانند که صف دشمنانشان ترک برداشته و همین اعتراضات تا کنونی آنها را به جان همدیگر انداخته است.
انعکاس جدال طبقات در پایین همیشه در بیانات دیکتاتورها و سرکوبگران و جناحهای مختلف آنها به شکل اختلاف سیاسی و اقتصادی و راه حلهای برون رفت از بحران نمایان شده است. در چنین دوره هایی است که گفته میشود اسبها در سربالایی همدیگر را گاز میگیرند. در میان وحوش اسلامی در مجلس و در دولت در نماز جمعه ها و در بیت رهبری در میان سرداران سپاه و نیروهای امنیتی و…. انعکاس جدال مردم و طبقات محروم جامعه با حاکمان را میشود آشکارا دید. آنها میدانند با هیچ کدام از ابزارهای سرکوب نمیتوانند جامعه را ساکت کنند. اما راه دیگری هم برای ماندن بر اریکه قدرت ندارند.
مردم باید تعرضشان را ادامه بدهند. جمهوری اسلامی همانند عقربی که در میان حلقه آتش گیر کرده باشد هم به مخالفین و هم به خودش رحم نمیکند و نیش میزند و زهر میریزد. اما توحش اخیر حکومت اسلامی در زندانها قدمی در جهت پایان عمر این موجود زهرآگین است. مردم و همه فعالین جنبشهای انقلابی باید بدانند که دشمن شکننده است. خونریزی و شکنجه و قتل نه تنها پیشینه این موجودات بوده است، در دوره های پایان عمر بر شدت آن میافزایند. یک روز هم برای ماندن این رژیم زیادی است و باید از شر آن خلاص شد. در غیر اینصورت ابعاد جنایت و کشتار این طایفه اسلامی بیشتر خواهد شد. مار زخم خورده امکان نیش زدنش همیشه بیشتر است. نباید به این تقلاهای پایان عمری داعشهای حاکم بر ایران میدان داد. نباید اجازه بدهیم به مبارزات حق طلبانه و برابری طلبانه مردم خون بپاشند. راه رهایی مردم و راه پایان دادن به جنایات و کشتار این جانیان فقط سرنگون کردن آنها است.

ایسکرا ۹۱۹