زنده باد انقلاب توده ها

اعتراضات وخیزشها ی توده ای که این روزها در اکثر شهرهای ایران اتفاق افتاد،نظام طبقاتی وضد انسانی جمهوری اسلامی را شوکه کرد این اعتراضات اگرچه باعث سرکوب وکشتن تعدادی انسان ازادی خواه وهمچنین دستگیری زیادی از معترضین شد، اما توان ازنیروهای رژێم اسلامی راگرفت وانها در این مدت هراسان و وحشت زده کرد، یکی از دستاوردهای مهم که می تواند دراین مبارزه روی ان حساب باز کرد، این است که، جمهوری اسلامی هر وقت باهرگونه اعتراض و اعتصابی روبه رو بوده،مجبورشده برای کنترل معترضین از نیروی سرکوبگر استفاده کند که این مسئله ازنظر روحی وروانی وههمچنین ازنظر فیزیکی برای رژیم بسیار گران تمام می شود واین بماند که از لحاظ سیاسی بازتاب جهانی پیدا می کند.

این خروش توده ای که اکثر شهرهای ایران را در برگرفت بخاطر فقر و فلاکتی بود که نزدیک به چهاردهه است که توده های به جان امده درزیر فقر وده ها معضل دیگر می نالند وهرروز با ان درگیرهستند ، مردم بی باکانه یورش می برند وبرای دست اورد و مطالبات انسانی خود که سالهاست توسط این رژیم هار اسلامی قبضه ومصادره شده مبارزه می کنند وبا گامهای استوارنفرت و خشم خود را در برابر تمام دستگاه سرکوب و کشتار این رژیم به نمایش می گذارند.

خیزش این بار بسیار متفاوت از گذشته است، به همین دلیل رژیم به خوبی متوجه شده که این خیزشها به اسانی فروکش نخواهد شد وبه همین خاطراز طریق رسانه های تبلیغی خود برای ساکت کردن این خروش توده ای ازادبیاتی استفاده می کند که با تاریخ رژیم جمهوری اسلامی بیگانه است، از جمله اعتراف به بحران اقتصادی و بیکاری و… وهمچنین دراین شرایط حساس در میان خودشان که سالهاست اختلاف دارند تقصیر را به گردن هم می اندازند،درحالی که روشن است که این این خیزشها نه برسر اختلافات جناحهای درونی خود است ، بلکه بخاطر،فقر و سیاه روزی است که جمهوری اسلامی هر روز بر این مردم تحمیل کرده که امروزساعقه وارخود را نشان می دهد و وبرای به گور سپردن این رژیم که با زندان وکشت وکشتارسالهاست حاکمیت میکند به میدان واقعی مبارزه امده اند و خواها ن سرنگونی فوری این رژیم هستند.

سران رژیم اشفته وار هر بار اندیشه ی اوضاع بهم ریخته شان را مورد برسی قراردادند، بدون اینکه توان راه حلی برای نجات از این بحران داشته باشند،اما خیزش توده ای در چنین شرایطی انباشته ازدرد ومشقت های است که جمهوری اسلامی درطول عمرننگین خود بر توده ها تحمیل کرده، گرانی ، فقر ، بیکاری ، نبود هرگونه ازادی،نبود تشکلهای کارگری، خشونت مدام بر زنان، اعتیاد وده ها مصیبت دیگر که هر روزه در جامعه ایران باز تولید میشود بدون اینکه این رژیم چاره ای به ان بیندیشد، در نتیجه شکاف عمیق طبقاتی ودرک سیاسی مردم درحال حاضر جامعه را بسوی پیشروی وتعرض علیه رژیم هدایت میکند،این درک طبقاتی نیرو وتوان را در اراده توده ها محکمتر می کند وانها را به میدان مبارزه خواهد اورد،بی شک این نیروی اجتماعی با کسب اگاهی وتجربه از جنبش کارگری که در طول سالیان نشان دادند که تنها راه نجات از این نظام هار اسلامی اتحاد و همبستگی نیاز هست واین جنبش با رهنمودهای علمی وسوسیالیستی خود در چنین حالتی می تواند دراین خیزش ها تاثیر گذار باشد، هر چند بخش عظیمی از این توده ها که در این چند روز به میدان امدند، از طبقه کارگرومعلمان بودند که در میدان مبارزه با شعارهای سرنگونی رژیم و نان کار ازادی و… خواستار جامعه ای برابر و بدون ستم واستثمار بودند،جانباختگان این خیزش توده ای جزء طبقه کارگر این جامعه بودند که درراه ازادی و برابری جان باختند،بعد از مرگ این عزیزان شعله خشم خیل گرسنگان هرگزفروکش نخواهد شد و این مبارزه همچنان ادامه خواهد داشت.

جنبش کارگری در ایران با سابقه ای تاریخی که داشته ودارد می تواند متحد با این خیزش جامعه را به سوی دیگری هدایت کند ، چون نبض زندگی جامعه امروز در دست این طبقه می باشد ،اگر اراده کند،جنبش های اجتماعی دیگرمجال بیشتری می یابند وهمه در یک صف واحد جمهوری اسلامی را به لبه ی پرتگاه خواهند برد.

امروز نسلی از مبارزین در این خیزش توده ای شاهد می شویم که متولدین سال ۱۳۵۷ می باشند که چنان با شور و شوق در میدان مبارزه حضور چشمگیری دارند،ستایش از این نسل به پا خواسته وظیفه ی تک تک اننسانهای است که با پیچ و خم مبارزه سیاسی طبقاتی اشنا هستند وبا رهنمودهای موفقیت امیزدر جهت پیشروی بیشتر در برابر رژیم و همینطورنیفتادن به دام دشمن انها را در مسیری امن و موفقیت امیز هدایت کرد،جوانان در میدان مبارزه بیشتر از احساس و شور انقلابی استفاده می کنند، اما تاکتیک درست و به موقع ودشمن را گیچ کردن مسئله ی مهمی است که امروزه بایستی پیشروان این خیزش ان را مد نظرداشته باشند،با رهنمود رهبران عملی وکارکشته برای این نسل از جوانان پرشور که شوق مبارزه در چهره شان می بارد می تواند نتیچه مبارزه انان را در افقی روشن برای اتی هدایت کرد،درواقع جوانان هستند که در اینده جامعه نقش ایفا می کنند.

در این شرایط حساس مبارزاتی که در ایران پیش امده، دولتهای سرمایداری از جمله امریکا وهمینطور جریانهای سیاسی ارتجاعی که در خارج کشور به سر می برند، از جمله مجاهدین و سلطنت طلبان ودیگر جریانهای که متحدین نظام طبقاتی هستند می خواهند از این اعتراضات بهره برداری سیاسی بکنند ونقشه های در اینده اقتصادی وسیاسی درسر دارند، اگر قرار باشد تغییری در جامعه ایران به وجود بیاید وبه تمام تضادهای طبقاتی پایان داد، لازم است خود رهبران توده ای، مخصوصا رهبران جنبش کارگری این وظیفه را به عهده بگیرند واجازه ندهند سیستم دیگری که با خود مذهب حمل می کند جایگزین سیستم ارتجاعی قبلی گردد، مردم ایران رفاه واسایش می خواهند،دیگر نمی خواهند ساواکیها ومجاهدین اسلامی درایران حاکمیت داشته باشند، مردم ایران تجربه قرنها مذهب را دارند واین تصمیم بایستی مردم خود در انتخاب سیاسی اینده داشته باشند.

شعارهای این دوره از اعتراضات مردم در ایران اکثرا با دیدگاهی طبقاتی و ضد سرمایداری روبه رو بود که فکر میکنم تاثیر وبازتاب گسترده ای در سطح ایران و منطقه داشت، اما انتظار می رود که مردم در ادامه این خیزشها با شعارهای واحد وسراسری که نشان از همدلی و هم سرنوشتی انان است برخوردارباشند، شعارسرنگونی رژیم وهمچنین دست مذهب از زندگی خصوصی انسانها کوتاه گردد، می بایست یکی از شعارهای اصلی معترضین می بود، شعارهای رادیکال در سرنوشت توده ها تاثیر گذار خواهد بود وبا عملی شدن ان جامعه به سوی افقی روشن خواهد برد.

نقش جنبش کارگری در این اعتراضات می توانست جامعه را به سوی دیگری تغییر می داد هرچند معترضین این دوره اکثرا از خیل گرسنگان و مربوط به همین جنبش بودند، اما به نظر من یک نگرانی وجود داشت که در روحیه توده ها بسیار تاثیر داشت ،ان هم وجود کارگرانی که در بخش های بزرگ صنعتی و کلیدی جامعه نقش داشتند می توانستند با اعتصاب عمومی خود نفس جمهوری اسلامی را می گرفتند، بهترین فرستی بود که جنبش کارگری می توانست ازان استفاده کند

جنبش انقلابی کردستان و خیزش های اخیر

کردستان انقلابی همیشه سنگر مقاومت ومبارزه علیه رژیم های دیکتاتوری و اسلامی در ایران بوده و سالیان متمادی شاهد انواع مبارزات این جنبش بودیم که در این نوشته لازم به تکرار ان نیستم، اما در این خیزش بسیار حساس و سرنوشت ساز برای من وخیلی ها جای سئوال بود که چرا این سنگر مقاوم تا حدودی سکوت اختیار کرد،ایا به این خیزش اعتماد نداشت ویا چنین تصوری از این خیزش می شد که نکند مربوط به جنبش توده ای نباشد، اما ادامه این خیزش ها که در اکثر شهرهای ایران اتفاق افتاد نشان داد این خیزشها نه تنها مربوط به چند شهر ایران نیست بلکه مربوط به سراسر ایران وکردستان است که سالهاست با این رژیم هار اسلامی درنبردهای مختلف طبقاتی دست و پنجه نرم می کنند،سرنوشت تمام انسانهای تحت ستم در ایران بهم گره خورده در هر جای ایران رژیم و کل دستگاه سرکوبگریک سیاست واحد دارد در برابر ازادی خواهی و فرهنگ پیشرو جامعه، اگر درکردستان به دلیل جریانهای سیاسی بیشترین سرکوب را دردستور کار خود قرارداده دلیلش مقاومت وادامه مبارزاتی بوده که مردم کردستان سالها با ان تجربه اندوخته اند، پس وجود چنین تجاربی می تواند الگوی جامعه ایران باشد ودر این شرایط کردستان می بایست همصدا با مردم ایران به هرگونه ای که برایشان مقدور بود در این اعتراضات شرکت می کردند،نه اینکه محدود در چند شهر باشد،اگر سرکوب درکردستان بیشتر است،اما راههای متفاوت تری وجود دارد که مردم می توانند از ان استفاده کنند وبه راحتی می توانند دشمن را سردرگم کنند، غایب بودن جنبش کردستان در این خیزش ها تنها به نفع جریانهای ناسیونالیست و ارتجاعی است که از این حرکت بهره برداری می کنند، چنین سیاستی درکردستان نه تنها به نفع طبقه کارگر نیست، بلکه ناسیونالست کورد درچنین شرایطی سوار بر موجی می شود که ارزوی رژیم سرمایداری است،این نقشه وترفندها بایستی توسط جنبش های اجنماعی ورادیکال در کردستان خنثی گردد.

برای مقابله با این خیزش ها جمهوری اسلامی تلاش می کند نیروهای سرکوبگر خود وکسانی که با این رژیم سرسازگاری دارند به خیابانها بیاورد تا این اعتراضات به دولتها وکسانی دیگری ربط بدهد، اما شعور و اگاهی توده ها بالاتر از این هاست که فریب چنین سیاستی را بخورند، خیزش این بار، انقلاب دیگری را نشانه گرفته بود، انقلابی بدون ستم واستثمارکه دران انسانها وتوده های رنج دیده دیگربه دور باشند از هر گونه تحقیروبی حقوقی، تا زمانی که دستگاه سرکوب وخفقان جمهوری اسلامی بر سر کار باشد خیزش های توده ای ادامه خواهد داشت وعمرننگین این رژیم هار اسلامی روز به روز نزدیک به لب پرتگاه است.

زنده باد مبارزات توده ای

زنده باد ازادی برابری حکومت کارگری

۸ ژانویه ۲۰۱۸