ناقوس ها برای که بصدا در میایند؟

ناقوس ها برای که بصدا در میایند؟
مردم به ستوه آمده از ظلم و بیداد در سراسر میهن اسیرمان به پاخاستند.
کشور در یک بن بست اقتصادی بی سابقه قرار دارد, مردم کارد به استخوانشان رسیده است. این را نه تنها مخالفان نظام بلکه خود مسئولان نظام هم اذعان می کنند که کشور ورشکسته است. دلیل این وضعیت اسفبار چیزی نیست جز فساد افسار گسیخته, دزدی, غارت و چپاول سران نظام از همه نوع و در هر سطح و رده ای است. کارد به استخوان مردم رسیده است.
یک روز پس از مشهد , کاشمر, شاهرود و نیشابود از کرمانشاه تظاهرات حشمگینانه مردم شروع شد و بلافاصله تهران, قوچان , اصفهان, قائم, رشت, اهواز, قم و فزوین و دیگر شهرهای ایران گسترده شد.
شعار های مردم به جان آمده از ظلم و جور و وضعیت بد اقتصادی هر لحظه رادیکال تر می شود, در مشهد مردم در تظاهرات خود فریاد زدند:«مرگ بر دیکتاتور, مرگ بر گرانی».
مردم تهران یکپارچه و یک صدا فریاد اعتراض بر آوردند و شعار: «مرگ بر خامنه ای» دادند.
در تظاهرات مردم به پاخاسته رشت مردم یکصدا خروشیدند: « می گیریم, می گیرم, ایرانو پس می گیریم ».
در تظاهرات مردم اصفهان معترضین شعار« مرگ بر خامنه ای» سر دادند.
مردم قزوین در تظاهرات خود یک صدا فریاد زدند: «توپ, تانک, فشفشه, آخوند باید کشته شه».
در تظاهرات مردم همدان, مردم خروش « مرگ بر خامنه ای» سر دادند.
در تظاهرات مردم خشمگین کرمانشاه شعارهایی همچون «یا مرگ یا زندگی», «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «نه غزه, نه لبنان, جانم فدای ایران» را فریاد کشیدند.
در قم که به زعم آخوندها پایتخت آخوندیسم بشمار میرفت, مردم سراپا نفرت از هر چه آخوند و آیت الشیطان است به خیابانها ریختند و فریاد برآوردند: «سیدعلی حیا کن, حکومتو رها کن» «ما جمهوری اسلامی نمی خوایم».
در اهواز مردم یک صدا فریاد سردادند:« ملت گدایی می کنه, رهبر خدایی می کنه».
این بار گر چه در شروع کار خواستگاه مردم برای آمدن به خیابانها و اعتراض, اقتصادی است, لیکن بسرعت برق و باد این حرکت ها رنگ و بوی سیاسی بخود گرفت و لحظه به لحظه به سمت رادیکال تر شدن می رود, این قیام تفاوت های روشن و مشخصی با قیام قبلی دارد و در بطن خود حقایقی را بازگو می کند که در زیر به مهمترین انها اشاره می کنم:
۱- تفاوت این قیام با قیام ۸۸ در این است که جرقه ان بوسیله مردم فقیر که همه چیزشان را از دست داده اند زده شده است و بر خلاف قیام ۸۸ قشر میانی صاحب آن نیست گر چه با آن همراه است.
۲- این قیام بر خلاف قیام ۸۸ هیج ارتباطی با هیچ کدام از جناح های درونی نظام ندارد و علیه تمامیت نظام است, زیرا اکنون بعد از گذشت بیش از دو دهه حاکمیت در دست اصلاح طلبان و مدره نمایان دروغین بر همگان ثابت شده است که جناح های درون حاکمیت آخوندی همگی همدست و عمله ولی فقیه هستند.
۳- خصلت ویژه این قیام عبور از اصلاح طلبان و میانه روهای دروغین است, دیگر حنای این شیادان برای مردم رنگی ندارد.
۴- خواسته مردم سرنگونی تمامیت این نظام ضد ایرانی و ضد بشر است و به چیزی کمتر از این راضی نمی شوند.
تهدید این است که حکومت با وعده و وعید های مسخره تلاش کند که این بحران را تخفیف بدهد تا نیروهای امنیتی و سرکوبگر بتوانند دست به سرکوب گسترده بزنند, نباید گول وعده های روحانی جنایتکار و همدست ولی فقیه را خورد. مدعیان دروغین اصلاحات و مدره نمایان فریبکار عمله های ولی فقیه هستند, نباید فریب انها را خورد. نباید به چیزی کمتر از سرنگونی تام و تمام این رژیم فاسد و تبکار فکر کرد.
باید توجه داشت که در جریان تجربه اخیر زلزله کرمانشاه ارتشی ها خوش درخشیدند. ارتشیان ثابت کردند که در شرایط سخت یار و یاور مردم هستند و در طرف مردم قرار می گیرند. ارتش خود سالیان از سرکوب و تصفیه و تبعیض این نظام رنج برده است, در این شرایط حساس کنونی به نظر من می توان روی انها حساب کرد, ارتش می تواند پشتوانه بسیار مطمئن و خوبی برای مردم به پا خاسته باشد و در برابر بسیجیان و سرکوبگران وحشی از مردم دفاع کند.

Kaveh179@gmail.com