دستی بزن ای کارگر ای مردم محروم بپا خیز‎

دستی بزن ای کارگر ای مردم محروم بپا خیز‎

این مذهب تو ننگ بشر شد و مرا کشت

قرآن محمد و علی جهل بشر شد و مرا کشت

تاریخ من از حملهء اعراب به ایران شده یک ننگ

تقوم تو از مکه تازی بسرم ریخت مرا کشت

این لچک و این چادر سرکوب بروی سر کشور

پتکی شده بر جان تمدن تن زنها و مرا کشت

دزدی همین شیخ ز جیب همه مردم بعیان شد

شهرم پر از دود و پر از خاک شده جان مرا کشت

جاسوسی و بمب اتم و موشک و خونریزی اسلام

در شهر یمن در حلب و غزه و لبنان و مرا کشت

زندانی و صد بوسه به این تیرک اعدام ندیدی؟

تیر تو و اسلام و قرآن تو صد بار مرا کشت

هر سفرهء خالی پر خون شد ز تو ای شیخ جنایت

خوردید همه نفت و دکل فقر و این فقر مرا کشت

دستی بزن ای کارگر ای مردم محروم  بپاخیز

بر ریشه بینداز تبر خواری و ظلمت که مرا کشت

اخگر تو بگو با غزلت شعر تر جامعه برپاست؟

کو شاعر و آن برنو و آن سینه سپر درد مرا کشت

نوید اخگر

۲۹ دسامبر سال ۲۰۱۷ میلادی سوئد استکهلم