لغو حجاب اجباری و ملی – مذهبی ها , آزادیخواهی یا تسلیم به جنبش حقوق زن؟

آذر ماجدی 
 
در سی امین سالگرد به قدرت رسیدن رژیم اسلامی، ملی – مذهبی ها ار لغو حجاب اجباری و سنگسار در بیانیه انتخاباتی شان سخن می گویند. باید پرسید که "آفتاب از کجا در آمده است؟" چه شده که پس از سی سال خشونت وحشیانه علیه زنان بخاطر حجاب و نحوه لباس پوشیدن، این جریان به صرافت طرح این خواست افتاده است؟ آیا اینها آزادیخواه شده اند؟ احترام شان به حقوق زن بیشتر شده است؟ هیچیک. اینها نه آزایخواه تر شده اند و نه یکباره خواب نما! فشار جنبش حقوق زنان آنچنان وسیع و گسترده شده است که ملی – مذهبی ها را تحت فشار قرار داده است.

جنبش مبارزه برای حقوق زنان در ایران بسیار وسیع و توده ای است. هر چند روز یکبار تعدادی از فعالین حقوق زن بازداشت و زندانی می شوند. اما این سرکوب و خفقان جنبش زنان را به سکوت نمی کشاند. جنبش اعتراضی ادامه دار است. بعلاوه زنان عملا حجاب اسلامی را به سخره گرفته اند. به شیوه حجاب سر کردن زنان در ایران نگاهی بیاندازید، در بسیار موارد شباهتی به حجاب اسلامی ندارد. نسل جوان حجاب اجباری را با ابتکارات مختلف به پدیده دیگری بدل کرده اند. رژیم اسلامی نیز از پس این زنان شجاع بر نمی آید.

ازیت و آزار دائمی، شلاق و زندان، شکنجه و جریمه زنان را به تسلیم نکشانده است. مساله زن دست از سر این رژیم بر نمی دارد. جامعه بطور روزمره شاهد کشمکش دائمی مردم با رژیم اسلامی بر سر حقوق زن، حجاب، سنگسار و اعدام است. جنبش حقوق زن در ایران، نه تنها در منطقه، بلکه در دنیا فعال ترین جنبش زنان است. لذا ملی – مذهبی ها مجبور به رسمیت شناختن این واقعیت شده اند. اینها از طرح این بند در بیانیه شان دو هدف را دنبال می کنند: ۱- می خواهند به رژیم اسلامی بفهمانند که اگر در مقابل برخی از مطالبات این جنبش تسلیم نشود، کل رژیم اسلامی بر باد خواهد رفت؛ ۲- میخواهند جنبش حقوق زن را به دنبالچه خود بدل کنند و بر دوش این جنبش در دولت برای خود جا و سهمی دست و پا کنند.

این جریان در بیانیه انتخاباتی خود، نه تنها خواهان لغو حجاب و پوشش اجباری و سنگسار شده است، بلکه از ایجاد وزارت زنان، که قرار است به تبعیض علیه زن رسیدگی کند، صحبت می کند. در شرایطی که هر نوع اعتراضی با سرکوب خشن و زندان و شکنجه مواجه می شود، ملی – مذهبی ها که از آزادی محدودی برخوردارند، می کوشند جنبش حقوق زن را کاملا به زیر نفوذ و سلطه خود بکشند. اما این یک خواب و خیال بیش نیست. جنبش آزادی زن تسلیم این تمهیدات نخواهد شد. این جنبش آگاه است که تنها با مبارزه و استقامت خود موفق شده است ملی – مذهبی ها را به طرح این مطالبات سوق دهد. اینها زیر فشار از پایین چنین مطالباتی را طرح کرده اند. 

مساله اینجاست که حجاب بیرق رژیم اسلامی و جنبش اسلام سیاسی است. تنها با به زیر کشیدن این رژیم است که حجاب اسلامی، آپارتاید جنسی و کلیه تبعیضات جنسی را میتوان از جامعه پاک کرد. تلاش ملی – مذهبی ها اما یک واقعیت را نشان می دهد: توازن قوا به نفع جنبش آزادی زن تغییر کرده است. باید فشار خود را بر رژیم اسلامی برای لغو حجاب اسلامی، آپارتاید جنسی و آزادی و برابری زنان افزایش دهیم.