قدس خط قرمزی که نمی باید از ان عبور می شد

قدس خط قرمزی که نمی باید از ان عبور می شد
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا روز چهارشنبه ۶ دسامبر ۲۰۱۷ بیت المقدس (اورشلیم) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و فرمان داد سفارت‌ آمریکا از تل آویو به اورشلیم منتقل شود.
هم اسرائیل و هم فلسطینی ها بیت المقدس را پایتخت خود می دانند. لیکن سفارتهای کشورها همه در تل اویو مستقر می باشند, همین امر بمعنی این است که جدای از این که بسیاری کشورها در اسرائیل سفارت ندارند ولی همانهایی هم که با اسرائیل رابطه سیاسی دارند سفارتشان را در تل اویو دایر کرده اند و این خود نمودی بر بی اعتباری و عدم مشروعیت پایتخت خواندن بیت المقدس از سوی اسرائیل است. لیکن امریکا در حرکتی تک روانه و تحریک کننده قصد دارد سفارت خود را از تل اویو به بیت المقدس منتقل کند, این عمل یک گام از روند برسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل می باشد, کاری که بعد از گذشت ۷۰ سال از اشغال سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیل هنوز نتوانسته اند آن را پیش ببرند.
در حقیقت موضوع بیت المقدس موضوعی بسیار خاص و ویژه است که محدوده و برد تاثیرات آن از محدوده اسرائیل و سرزمین های اشغالی فلسطینی بسیار فراتر می رود.
این تصمیم دونالد ترامپ با واکنش و اعتراضات گسترده در جهان عربی و اسلامی و منجمله از سوی شرکای واشینگتن مواجه شد, علاوه بر آن بسیاری از سران کشورها, دیپلمات ها, نهادها و چهره های سیاسی این عمل را نکوهش کرده و نسبت به تاثیرات منفی و مخرب آن بر روند صلح و بر اوضاع منطقه خاور میانه هشدار دادند.
این اقدام آمریکا قطعا به زیان نیروهای میانه رو فلسطینی به رهبری محمود عباس می باشد و همزمان به نفع نیروهای فناتیک و بنیادگرا در منطقه و بمثابه مشروعیت و میدان عمل بیشتر دادن به آنان می باشد. کما این که این اقدام باعث بیشتر شدن شکاف بین مواضع اروپا و آمریکا نیز می گردد, در صورتی که ترامپ واقعا بر سر موضوع رد برجام و در افتادن با رژیم ایران جدی می بود نیاز به دست زدن به چنین اقدامی نداشت تا شکاف و فاصله اش با اروپا را بیش و بیشتر نکند.
تفاوت عمده ای که میان نگرش سیاستمداران آمریکایی با سیاستمداران جهان سومی وجود دارد در این است که سیاستمدار آمریکایی این حقیقت را خوب می داند که برای به قدرت رسیدن و یا در قدرت ماندن باید بهر ترتیب ممکن نظر موافق رای دهنده آمریکایی را بخود جلب کند, در غیر اینصورت راهی برای به قدرت رسیدن و یا در قدرت ماندن وجود ندارد, لیکن در جهان سوم راههای متعدد دیگری برای به قدرت رسیدن وجود دارد که آخرینش رای مردم است.
در حقیقت ترامپ که از نظر میزان محبوبیت در پایین ترین سطح ممکن به نسبت دیگر روسای جمهوری آمریکا در دوره اول ریاست جمهوریش قرار دارد و بشدت بدنبال تلاش برای بازسازی و بالابردن میزان محبوبیت خود در نزد راست ترین و افراطی ترین جناح های نزدیک به لابی قدرتمند یهودی در آمریکاست, زیرا اگر حزب جمهوریخواه تحت رهبری وی در انتخابات نمایندگی سنا و کنگره آتی که در نوامبر ۲۰۱۸ خواهد بود نتواند اکثریت را بدست آورد, قطعا کار ترامپ بمراتب سخت و سخت تر خواهد شد و این اقدام (برسمیت شناخت بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل) از آنجا که جزو وعده های انتخاباتی ترامپ می باشد, را می توان تلاشی برای بازسازی محبوبیت ناداشته اش تلقی کرد.
با توجه به وجود پرونده های متعدد علیه وی و بخصوص روابط پنهانی اش با روسها و شائبه مداخله و تاثیر گذاری روسها بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع ترامپ, بعید به نظر نمیرسد که در صورت عدم موفقیت در ترمیم موقعیت خود, واتر گیت جدیدی در انتظار او نباشد.
با این تصمیم ترامپ با توجه به گسترش بی وقفه شهرک سازی از سوی نتانیاهو, دیگر عملا مذاکرات صلح که خود اسرائیل با “شعار صلح در برابر زمین” به فلسطینی ها پیشنهاد کرده بود موضوعیت خود را به طور کامل از دست می دهد.
از همان ابتدای روی کار آمدن دونالد ترامپ و شروع دون گیشوت بازیها و هارت و پورت کردنهای وی بسیاری دچار اشتباه محاسبه گردیدند, کما اینکه در بین بعضی ها نیز امید های کاذبی بوجود آمد, البته به اعتقاد من اگر کسی, رئیس جمهوری, کشوری بطور اصولی با این نظام ضد بشری تضاد داشته باشه و مایل باشد به تغییر در ایران و رهایی مردم از چنگال این رژیم ددمنش کمک کند, این نه تنها خوب بلکه بسیار عالی است و باید از هر امکان این چنینی به جد استقبال کرد, لیکن نباید در پی سراب دوید, قدری هم باید هوشیارانه نگاه کرد که هر کسی حرفها و گفته هایش تا چه حد قابل اتکاست, شاید که حرکت ها, جنگ زرگری با هدف امتیاز گیری باشد. همان ابتدای روی کار امدن ترامپ مقاله ای نوشتم با عنوان: “ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان” حرفم این بود همین که آقای ترامپ اگر با ملاها مماشات نکند, از خوشحالی ما کلاهمان را به هوا می اندازیم.

کاوه ال حمود: ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان


خوشحالم که امروز حباب ها ترکیدند و امید های واهی به کناری می روند و ما ناچاریم بر روی قابلیت های خودمان تکیه کنیم.

کاوه ال حمودی
Kaveh179@gmail.com