اعتصاب عمومى معلمان را حمایت کنید

مظفر محمدی

کانون صنفی معلمان ایران در بیانه ١۴ بهمن خود، روزهای ۴ و ۵ اسفند را دراعتراض به طفره روی دولت در اجرای مطالبات چند ساله شان، اعتصاب عمومی معلمان سراسر کشور را اعلام کرده است. این اعتصاب میبایست مورد حمایت و پشتیبانی همه معلمان در سراسر کشور و دانش آموزان و اولیای آنها و همچنین طبقه کارگر، کارمندان و دیگر اقشار زحمتکش جامعه قرار گیرد.

همچنانکه در بیانیه کانون صنفی معلمان آمده است دولتهای پشت سر هم جمهوری اسلامی حقوق و مطالبات معلمان را انکار کرده و یا نسبت به آن بی تفاوت بوده و با وعده و وعید از آن طفره رفته و مبارزات معلمان را هر بار سرکوب کرده اند.

اینکه چرا مبارزه معلمان با وجود وزنه سنگین اجتماعی شان آنچنان که لازم است به ثمر نمیرسد دلایل متعددی دارد که سرکوب تنها یکی از آن دلایل است.                                                           

قبل از هر چیز کانون صنفی معلمان باید از خود بپرسد که آیا بطور واقعی جامعه معلمان و مطالباتشان را با جدیت و قاطعیت نمایندگی کرده است؟ اگر به تاریخ وجود این تشکل نگاه کنیم، متاسفانه جواب منفی است.

بیانیه کانون میگوید که از سال ٨٣ تا کنون یعنی به مدت ۵ سال است که دولت معلمان را سر میدواند. با وجود این، کانون معلمان کماکان به الطاف دولت و دلسوزی "نمایندگان خود در خانه ملت" امید بسته اند. تا زمانی که کانون صنفی معلمان و فعالین و رهبران مبارزات معلمان مجلس اسلامی را خانه ملت  و مجلسیان را نماینده خود بدانند و توقع دلسوزی و احقاق حقوق خود را داشته باشند، سرنوشتی بهتر از این ۵ سال که پشت سر دارند نخواهند داشت.

معلمان تنها به نیروی خود و با اتکا به صفوف متحد و متشکل خود میتوانند چیزی به دست بیاورند. در نتیجه تداوم توهم  به دولت  و یا محافظه کاری در به میدان آوردن این نیرو فقر و تنگدستی و ناکامی مبارزات معلمان  ادامه خواهد داشت.

بیانیه کانون صنفی معلمان، به جای اینکه دانش آموزان و خانواده هایشان را به حمایت از اعتصاب خود فرا بخواند، آنها را دلداری میدهد و قول میدهد که ساعتهای تعطیل مدارس را جبران خواهد کرد!

سوال این است که ایا اعتصاب معلمان جرمی نسبت به دانش آموزان و اولیایشان محسوب میشود، که باید جبران شود؟ آیا معلمان که  سالها است با بخور و نمیر و فقر و فلاکت فرزندان مردم را آموزش میدهند، به کسی بدهکاری دارند؟

وقتی کانون صنفی معلمان، دانش اموزان و اولیایشان را به حمایت از اعتصاب خود فرا نمیخواند در واقع آنها را به بیطرفی و پاسیفیسم سوق میدهد. و این به ضرر مبارزه معلمان است.

مساله دیگر در همین بیانیه کانون صنفی معلمان مطرح شده، این است که اگر در این مدت  احمدی نژاد یا معاونش بیایند و بگویند به مطالبات معلمان رسیدگی میشود، برنامه اعتصاب ملغی خواهد شد! باز سوال این است که اگر اینها یا هر مامور دولتی بیاید و باز وعده بدهد، کانون، معلمان را دوباره به خانه می فرستد و منتظر می نشیند؟ مگر این دولت و حتی قبلی هایش هم دروغ و ریاکاری و وعده های پوچ شان را بارها اثبات نکرده اند.

این اما و اگر ها و این توهم و دودلی ها، شکی نیست مبارزه معلمان را متزلزل کرده و بهانه دست بخش محافظه کار معلمان داده و آن ها را به میدان نمی آورد. و از طرف دیگر و در نتیجه مثل سابق بخش رادیکال و مبارزتر معلمان و نمایندگان و رهبرانشان زیر ضرب پلیس و دولت قرار می دهد و تهدید تبعید و اخراج انتظارشان را خواهد کشید.

کانون صنفی معلمان اگر بخواهد تشکل واقعی و رادیکال معلمان باشد، باید اولا به نیروی میلیونی معلمان و حامیانشان در میان دانش آموزان واولیایشان و دیگر طبقات و اقشار زحمتکش جامعه متکی باشد و دوما مطالبات معلمان را بی کم و کاست و بدون توهم از دولت و مجلس اسلامی و با قاطعیت تمام پیگیری کرده و در مقابل هرگونه طفره روی و بی تفاوتی و جواب سربالا و یا تهدید سرکوب با جدیت بایستد.

کانون صنفی معلمان نمیتواند نماینده اجرای این وظیفه انسانی و تاریخی معلمان باشد مگر اینکه این کانون را فعالین رادیکال و مبارز معلمان رهبری کرده و سکانش را به دست بگیرند. این اولین شرط هر گونه پیشروی و پیروزی در احقاق حقوق معلمان و اعاده حرمت و آزادی ورفاه به معلمان و خانواده هایشان است. 
 
mozafar.mohamadi@gmail.com

mozafarmohamadi.com